تاریخ سند: 16 آبان 1351
موضوع: جلسه منزل شیخ محمدتقی شاطر جعفرى
متن سند:
به: 312 تاریخ:16 /8 /51
از: 20 ه 12 شماره: 15914 /20 ه 12
موضوع: جلسه منزل شیخ محمدتقی شاطر جعفرى
جلسه منزل نامبرده بالا طبق معمول بعد از ظهر روز 11 /8 /51 در میدان شاه انتهاى کوچه حاج قاضى پلاک 41 تشکیل شد و مشارالیه در این جلسه پیرامون فلسفه حیات صحبت کرد و از میان افراد شرکت کننده تا کنون اشخاص مشروحه زیر شناخته شدهاند: 1ـ محمد حسین جوادیان فوق لیسانس فیزیک دانشکده علوم دانشگاه تهران 2ـ حسین امجدى کاشانى فوق لیسانس فیزیک دانشکده علوم دانشگاه تهران 3ـ احمد فیضى فوق لیسانس رشته ریاضى دانشکده علوم دانشگاه تهران 4ـ محمد ایزدى دانشجوى سال سوم هنر سرایعالى 5ـ سعید تهرانى فارغ التحصیل دانشگاه مشهد و کارمند وزارت اقتصاد 6ـ احسانى دانشجوى فوق لیسانس فیزیک دانشکده علوم دانشگاه تهران کارمند فنى تلویزیون ملى ایران 7ـ محمد ملاباشى اصفهانى فوق لیسانس رشته فیزیک دانشکده علوم دانشگاه تهران و کارمند قسمت آمار وزارت آب و برق محل کار خیابان آریا مهر مقابل هتل جدید الاحداث.
نظریه شنبه. از میان افراد شناخته شده ردیف اول افکارى شبیه افکار جلال آل احمد1 و صمد بهرنگى2 دارد و براى زندگى ارزشى قائل نیست نفرات ردیف دوم و سوم و چهارم مذهبى بهشمار میروند ولى داراى فعالیت مضره نیستند3 ولى محمود ملاباشى از اوضاع کنونى مملکت انتقاد و از سید محمود طالقانى اغلب تمجید میکند.
نظریه یکشنبه ـ تا حدود امکان تحقیق براى شناسائى بقیه افراد شرکت کننده در جلسات منزل محمدتقی شاطر جعفرى که اخیراً نام خانوادگى خود را به جعفرى یگانه تغییر داده است ادامه دارد ضمناً براى تهیه مشخصات کامل نامبردگان فوق اقدام شده نتیجه متعاقباً بهاستحضار میرسد. آمال
نظریه سهشنبه. نظرى ندارد. سپاهى
نظریه چهارشنبه. نظرى ندارد. دانشور 18 /8 /51
آقاى باقرى 20 /8 /51
بهرهبردارى شد. بایگانى شود.
توضیحات سند:
1. جلال آل احمد (1348 ـ 1302) در خانوادهاى روحانى نشو و نما کرد، دوره تحصیلات ابتدایى و متوسطه را در تهران گذراند و در رشته ادبیات فوق لیسانس گرفت. در سال 1326 آموزگار شد و شروع به تدریس کرد. در همین زمان همکارى نزدیکى با مطبوعات تهران داشت. جلال آل احمد تمایلات سیاسى خود را با ورود به حزب توده نشان داد، ولى در سال 1326 از آن جدا شد. بعد از آن به حزب زحمتکشان پیوست و مدتى نیز با نیروهاى جبهه ملى همکارى کرد. در دهه چهل به گرایشات مذهبى رویکرد نوینى یافت و با نهضت امام خمینى (ره) همدلى و توافق نشان مىداد. جلال آل احمد نویسندگى را از سنین بلوغ خود آغاز کرد و در طول 46 سال زندگى و سى سال نویسندگى به عنوان یک روشنفکر صادق متحول و معترض حدود چهل اثر تألیفى و ترجمهاى از خود به جا گذاشت که معروفترین آنها: از رنجى که مىبریم، زن زیادى، مدیر مدرسه، سرگذشت کندوها، نون والقلم، خدمت و خیانت روشنفکران و بالاخره اثر بسیار معروفش غرب زدگى است.
2. صمد بهرنگى (1347 ـ 1318) در چرنداب تبریز متولد شد و پس از اخذ لیسانس به تدریس در دبیرستانهاى آذربایجان پرداخت و همزمان به کار نویسندگى روى آورد و آثار چندى در سطح جوانان و نوجوانان عرضه نمود که مشهورترین آنها «ماهى سیاه کوچولو» بود که در زمان خود به عنوان یک نمونه موفق در ادبیات استعارى معترض و مخالف وضع موجود محسوب مىگردید.
طبق اسناد بجاى مانده در ساواک صمد بهرنگى در تاریخ 7 /6 /1347 به اتفاق دوستش که یک ستوان یکم دامپزشک بود و جهت معاینه دامهاى ژاندارمرى به خارلو اعزام شده بود، در پاسگاه کلاله براى شنا به داخل رود ارس مىروند که در نتیجه عدم آشنایى با فن شنا و قرار گرفتن در مسیر تند و عمیق آب، صمد بهرنگى غرق مىشود. ساواک مرگ وى را مشکوک قلمداد کرده و دستور بررسى مىدهد و بالاخره جسدش در تاریخ 17 /6 /47 یافت شده و در تاریخ 19 /6 /47 نیز مجلس ترحیمى در مسجد شاهمردان چرنداب برقرار مىشود. پس از اقدام به تحقیق از ستوان یاد شده او بر اثر شدت تألم خود را مضروب نمود. نحوه مرگ مشکوک صمد بهرنگى به دلیل سوابق اجتماعى و آثار قلمى وى موجب آن گشت که در افواه عمومى مردم، احتمال قتل او به دست عوامل رژیم شاه، شایع گردد. جریانهاى چپ گرا با توجه به برخى قرائن و تفسیر آثار وى در طول سالهاى پیش از انقلاب تبلیغات وسیعى براى انتساب نامبرده به خود و مارکسیست معرفى کردن او انجام دادهاند که در اثر آن، چنین قضاوتى در سطح عموم و از جمله مأموران رژیم شاه رایج گردید.
3. آنچه که منبع ساواک به عنوان اظهار نظر در مورد افکار و تمایلات برخى از شرکتکنندگان در جلسه درس استاد علامه جعفرى(ره) بیان داشته، استنباط شخصى وى محسوب مىشود و با توجه به قضاوتهاى سطحى و شعارى رایج در آن زمان، از اعتبار چندانى برخوردار نمى باشد. صرف علاقه یک فرد به نویسندهاى و یا مطالعه آثار او هیچگاه به مفهوم جانبدارى مطلق و یا همفکرى کامل با وى نمىتواند تلقى شود و ملاک مذهبى بودن یا نبودن محسوب گردد. ضمناً منبع ساواک از خلال چند برخورد گذرا مدعى شناخت مواضع و گرایشات سیاسى افراد نامبرده در سند شده است که چندان قابل اعتماد و استناد نیست. بویژه آنکه فضاى اختناق و سرکوب آن زمان، در نظر گرفته شود و تلاطمها و نوسانات جریانهاى سیاسى روز نیز ملحوظ گردد.
منبع:
کتاب
استاد علامه محمدتقی جعفری تبریزی به روایت اسناد ساواک صفحه 120