تاریخ سند: 24 دی 1356
درباره : عدم اجرای نماز جماعت
متن سند:
شماره : 3644 /23 ﻫ
از : سازمان اطلاعات و امنیت قزوین
به : مدیریت کل اداره سوم 312
در تاریخ 22 و 23 /10 /36 سیدعباس ابوترابی، اشکوری1، سیدحسن موسوی شالی، سیداحمد زرآبادی و هادی باریکبین پیشنمازان مساجد شهر قزوین به منظور حمایت از تظاهرات اخیر قم از اجرای نماز جماعت در مساجد مربوط خودداری نموده و در منزل عبدالرحیم صامت[سامت] یکی از اعضای هیأت علمیه قزوین تشکیل جلسه دادهاند.
ضمناً شب هنگام مورخ 22 /10 /36 تعدادی در حدود 5 نسخه اعلامیه مضره پلی کپی شده که از روی آن فتوکپی تهیه شده است تحت عنوان «19 دی ماه عاشورای دیگر»2 در یکی از خیابانهای فرعی قزوین پخش گردیده است.
اقدامات لازم به منظور شناسائی و دستگیری عامل یا عاملین تهیه و توزیع اعلامیههای مورد بحث و همچنین جلوگیری از هرگونه تظاهرات احتمالی در جریان است و نتایج حاصله مشروحاً با پیک اعلام خواهد شد.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت قزوین .
انصاری
از طرف راجی3
در بولتن درج شود.
ثابتی 24 /10 /36
توضیحات سند:
1.
حجت الاسلام سیدنورالدین(نوری) آصف آگاه(معروف به اشکوری)، فرزند سیدعلی در سال 1316ﻫ ش در نجف اشرف به دنیا آمد.
در نجف اشرف نشو نما کرد و در حوزهی علمیهی آن تحصیل نمود و در سال 1349ش، به همراه دیگر ایرانیان مقیم عراق، از آن کشور اخراج شد و به ایران آمد .
در قم ساکن شد.
پس از سه سال سکونت در قم، به قزوین آمد و به فعالیت مشغول شد.
تدریس در مدرسه صالحیه قزوین و مسجد بلاغی یکی از فعالیتهای او بود.
مشارالیه که از اعضای فعال حزب الدعوه و مرتبط با آیتالله تسخیری و مهدی آصفی، معرفی گردیده، در سال 1353ش، به دلیل تبلیغ به نفع امام خمینی(ره)، ممنوع المنبر و ممنوع الجلسه شد.
در سال 1354در نامهای که برای ساواک نوشت، تقاضای رفع این ممنوعیت را نمود، که موافقت شد ولی همچنان ممنوع الخروج باقی ماند که این ممنوعیت هم در سال 1356ش رفع شد.
در جریان اوج گیری انقلاب اسلامی، به علت تلاش هایی که داشت، برای مدت 18 ماه به دره گز تبعید گردید که این محل به علت فعالیتهایی که در آنجا داشت و اقامه جماعت در مسجد موسی بن جعفر(ع)، در مرداد 1357 به ایذه تغییر داده شد که گویا رژیم فرصت عملی نمودن آن را نیافت.
2.
در 17دی ماه سال 1356ش، مقالهای با امضای مجعول رشیدی مطلق تحت عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» در روزنامهی اطلاعات به چاپ رسید که در آن نسبت به امام خمینی(ره) اهانت هایی صورت گرفته بود.
این اهانت ها، باعث شعلهور شدن آتش خشم مردم و عکس العملهای متفاوتی گردید.
دو روز پس از انتشار این مقاله، در 19دی ماه، مردم قهرمان قم، با شعار «درود برخمینی» و «مرگ بر حکومت پهلوی» در اعتراض به آن، به تظاهرات پرداختند.
پلیس به این تظاهرات حمله کرد و عدهای را شهید نمود.
متعاقب آن علمای تهران یک هفته عزای عمومی اعلام کردند.
در مراسم چهلم شهدای قم، در 29بهمن سال 1356، تبریز به خاک و خون کشیده شد.
در مراسم هفتم و چهلم شهدای تبریز، شهرهای دیگر ایران به خروش آمدند و بدین سان، سلسلهای از شهادتها و مراسم بزرگداشت و ترحیم شهدا، عملاً آتش انقلاب اسلامی را تا سقوط رژیم پهلوی، شعله ور و پرخروش نگاه داشت.
اعلامیهی مورد اشاره نیز در راستای این واقعه بوده است.
3.
عارف راجی، فرزند مهدی در سال1314ﻫ ش در تهران به دنیا آمد.
پدرش از اهالی طالقان، (روستای دیزان) و استوار ارتش بود که از اردیبهشت سال 1336ش تا سال 1344 در اداره کل سوم ساواک خدمت کرده بود و موجب استخدام پسرش در ساواک نیز شد.
مشارالیه که به دلیل اشتغال پدرش در ارتش، در شهرهای تهران و دزفول و خرمشهر درس خوانده و دوران سربازی را در سبزوار و مشهد با درجه ستوان سومی گذرانده بود، در آذرماه سال 1339 ، با شماره کارمندی 1744 در ساواک استخدام شد و پس از مدتی که در تهران و کرج در امنیت داخلی کار کرد، در مرداد ماه سال 1354 به قزوین منتقل شد و ریاست امنیت داخلی را به عهده گرفت.
بی بندوباری و افراط در مشروبخواری او در دوران حضور در ساواک، به میزانی بود که حساسیت مقامات بالاتر را برانگیخت.
مشارالیه، علی رغم خیانت هایی که در دوران خدمت در ساواک داشت، در سال 1359ش، در دادگاه انقلاب قزوین محاکمه شد، ولی مورد عفو قرار گرفت و به زندگی خود ادامه داد.
(اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی)
منبع:
کتاب
آیتالله سید عباس ابوترابی به روایت اسناد ساواک صفحه 116