تاریخ سند: 21 مهر 1356
درباره : شب شاعران و نویسندگان پیرو 23389/20 ه 12 ـ 20/7/36
متن سند:
شماره : 23407 /20 ه 12
از: سازمان اطلاعات و امنیت تهران(20ه12)
به : مدیریت کل اداره سوم (347)
جلسه بحث و گفتگوی شب شاعران و
نویسندگان1 بشرح زیر برگزار که باستحضار
می رسد :
1ـ ساعت 1400 روز 20 /7 /2536 جلسه
بحث شعرا و نویسندگان در مؤسسه گوته واقع
در خیابان وزراء خیابان هفتم تشکیل گردید.
شعرا و نویسندگانی که در این بحث شرکت
داشتند عبارت بودند از دکتر هزارخانی،
صالحی و چند نفر دیگر.
در این جلسه فقط به
سئوالهای جلسه گذشته پاسخ داده می شد و بحث تازه ای به وقوع نه پیوسته است و تعداد
شرکت کنندگان در این جلسه حدود /150 نفر بودند که 95% آنان دانشجو بوده است در بین این
دانشجویان حدود 20 نفر دختر نیز وجود داشته که با چادر مشکی و مقنعه در جلسه حاضر
شده بودند.
ضمنا یکی از حضار سئوال نمود علت اینکه اخیرا مطبوعات تا اندازه ای آزادی
بیشتری پیدا کرده چیست؟ دکتر هزارخانی در جواب اظهار داشت که نسیم کارتر ورزیده است و
در نتیجه کلیه حضار شروع به خنده نموده اند و این جلسه در ساعت 1600 خاتمه یافت.
2ـ ساعت 2030 روز 20 /7 /2536 سومین شب شاعران و نویسندگان در کلوب ایران و آلمان با
حدود هشت هزار نفر تشکیل گردید.
ابتدا هوشنگ گلشیری مردم را به نظم و آرامش دعوت و از
حضار تشکر نمود.
دکتر هاینس بکر رئیس انجمن فرهنگی ایران و آلمان ضمن صحبت کوتاهی
وظایف انجمن را یادآور و از مردم تشکر نمود.
سخنران بعدی شمس آل احمد بود که ضمن
صحبت اظهار داشت : 8 سال قبل دولت در نظر داشت کنگره نویسندگان را بوجود آورد و
لباسهائی برای کلیه دوستان هم قواره دوخته بود ولی جلال و دوستانش این کنگره را برخلاف
تشخیص داده و از طرف کانون نویسندگان بیانیه ای صادر و آنرا تحریم نمودند.
از چند سال قبل
قانونی به عنوان حمایت از نویسندگان و
مؤلفین تصویب و اکنون کانون نویسندگان
نضج گرفته است.
وی ضمن حمله به اداره
نگارش گفت آقایان ممیزین نمی گذارند کتب
نویسندگان چاپ شود وی اشاره به متن
بخشنامه ای نمود که وزارت فرهنگ و هنر به
وزارت آموزش و پرورش ارسال و آنرا به صورت
بخشنامه به کلیه دبیرستانها، دبستانها،
کودکستانهای کشور فرستاده که ضمیمه این
بخشنامه لیستی از کتب ممنوعه بوده و یادآور
شده است دانش آموزان از قرائت این کتابها
خودداری نمایند چند نفر از نویسندگان که
کتابهایشان اعلام شده مانند جلال آل احمد،
بزرگ علوی2، علی اصغر حاج سید جوادی،
شریعتی3، سروش، ابتهاج را نام برد.
شمس
آل احمد اضافه نمود چند نفر از دوستان در اداره نگارش انجام وظیفه می کنند که خود آنان از
این وضع ناراحت می باشند.
سخنران بعدی بهرام بیضائی بود که درباره تئاتر و سینما مطالبی
اظهار داشت و ضمن انتقاد از مسئولین گفت به سنندج مسافرت کردم دیدم دو گروه که در آنجا
کار تئاتر می کردند کارشان را تعطیل کرده اند علت را از رئیس فرهنگ و هنر جویا شدم گفت
نمایشنامه آنها توقیف شده گفتم این پیس را در تهران اجرا کردیم و توقیف نشد گفتند ما
تشخیص داده ایم بایستی اجرا نشود.
بیضائی اضافه نمود هیچ گروه تئاتری را نمی توان یافت که
بطور آزاد کار کند همه وابسته به محلی می باشند.
من در سال 50 و 53 و 56 سه فیلم ساختم
ولی چند سال بعد اجازه نمایش بآنها دادند معلوم است که این سناریوها وقتی کهنه شد دیگر
جلب توجه نخواهد کرد.
در بین برنامه ها گلشیری صحبت می کرد و نام چند کتاب را می برد که
مردم خریداری و قرائت نمایند.
سپس شعرا از قبیل محمد زهری، صفارزاده، سیروس مشقفی
و احمد نام اشعاری را قرائت نمودند.
هوشنگ گلشیری تلگرافی از برمکی یکی از شاعران که قرار
بود اشعار خود را بخواند و حضور نیافته بود قرائت کرد متن تلگراف عبارت بود از «من مریض
هستم با چند جلد کتاب آمده ام» در پایان جلسه اسلام کاظمیه مردم را به آرامش و حفظ نظم
دعوت نمود.
ضمنا ساعت 2145 تعدادی
اعلامیه مضره تحت عنوان گروه چریکهای
آزاد و سازمان پویا وابسته به حزب منحله
توده روی کاپوت اتومبیلهای مدعوین که در
خیابان پهلوی و کوچه های اطراف پارک شده
بود مشاهده و توسط مأمورین کلانتری
جمع آوری گردیده است.
نمونه اعلامیه
متعاقبا ایفاد خواهد شد.
حلقه نوار از برگزاری
مراسم بپیوست تقدیم می گردد.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت تهران.
اصل در 65 /36 بایگانی است پرنیان فر
توضیحات سند:
1ـ شنبه نهم مهرماه سال 56 چند روز پیش، انستیتوی گوته (انجمن فرهنگی ایران و آلمان) به میانجیگری یکی از
خبرنگاران روزنامه کیهان رسما خواستار همکاری کانون نویسندگان ایران برای برگزاری جشن شبهای شعر خود شد،
به این شرط که در آگهی ها تنها نام انستیتو ذکر شود اما نویسنده یا شاعری که در هر شب اثری از خود می خواند ضمن
معرفی خویش وابستگی اش را به کانون اعلام کند.
در کتابی هم که بعدا در گزارش این شب ها به چاپ می رسد همکاری
کانون و انستیتو باید به صراحت گفته شود امّا هرگونه درآمد این شبها به کانون تعلق خواهد گرفت.
این پیشنهاد نشانه
آن است که امریکا در سیاست حمایت از حقوق بشر خود در ایران، دستیاران آلمانی اش را به میدان می فرستند...
به آذین ـ ازهردری ـ ج 2 ـ صفحه 68
2 ـ عبداللّه (مجتبی) بزرگ علوی فرزند ابوالحسن در سال 1283 ه ش در تهران به دنیا آمد.
در رابطه با سوابق وی، چنین نقل شده است :
«از نویسندگان فعال حزب توده بوده که قبل از شهریور 20 جزء 53 نفر زندانی زندان قصر بوده است.
وی پس از آزادی از
زندان، در اداره تبلیغات و اطلاعات سفارت انگلیس استخدام و در کارهای مطبوعاتی اشتغال داشته است.
در سال
1320 در اولین کنگره حزب توده به عنوان عضو هیئت رئیسه انتخاب شده است.
وی تحصیلات خود را در آلمان گذرانده و عضو حزب کمونیست کشور مزبور بوده است.
پس از انحلال حزب توده به
شوروی فرار کرده و از آنجا به آلمان شرقی رفته و به عنوان مسئول مالی کمیته مرکزی حزب توده فعالیت داشته و پس از
آن به شغل استادی در دانشگاه اشتغال داشته که سرانجام بازنشسته می گردد.
»
در گزارش دیگری به تاریخ بهمن ماه سال 1355 آمده است :
«یکی از همکاران (محمد عاصمی) این اداره کل (هشتم ساواک) که اخیرا از مسافرت آلمان شرقی مراجعت نموده،
گزارش کرده است : در ملاقاتی که با آقای فرخ، سفیر شاهنشاه آریامهر در برلین داشته، در مورد بزرگ علوی از ایشان
سئوال نموده و آقای سفیر ضمن اظهار اینکه : بزرگ علوی هفته ای دوبار به سفارت می آید و مایل است به ایران برگردد،
اضافه نموده که نامبرده هنوز تماس هایی دارد.
همکار پس از خروج از سفارت، تلفنی با بزرگ علوی در منزلش تماس گرفته و از وی تقاضای ملاقات و مصاحبه کرده
است، ولی بزرگ علوی ضمن اشاره به این که اهل مصاحبه نیست، در مورد خودش و این که دارای منزل ییلاقی است و
چند روزی به اتفاق همسرش آنجا بوده با همکار صحبت و در خاتمه اظهار تمایل نموده است که به ایران مراجعت نماید.
طبق نظریه همکار، بزرگ علوی از ترس این که تحت کنترل باشد، خیلی محتاطانه صحبت می کرده است.
»
پرویز ثابتی نیز در اظهار نظری در همین سال، نوشته است :
«بزرگ علوی می تواند به ایران بیاید، ترتیب همکاری او با وزارت فرهنگ و هنر داده خواهد شد»
بزرگ علوی دارای تألیفاتی است که از آن نمونه اند : دوشیزه اورلئان ـ چشمهایش ـ چمدان ـ نامه ها ـ فرهنگ فارسی،
آلمانی ـ موریانه، خاطرات.
مشارالیه در سال 1367 در برلین شرقی بوده و تقاضای تمدید گذرنامه کرده است.
وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، برای دو بار به ایران آمد که در سفر دوم که مدتی طولانی در ایران حضور داشت، طی
مصاحبه ای وضعیت اسف بار نویسندگان ایرانی خارج از کشور را مطرح کرد که مورد اعتراض شدید ضد انقلاب قرار
گرفت.
3ـ دکتر علی شریعتی در سال 1312 ه ش در روستای مزینان، نزدیک شهر سبزوار متولد شد.
تحصیلات متوسطه را
در دبیرستان های مشهد به پایان برد و پس از گذراندن دوره ای در دانشسرای تربیت معلّم، آموزگار یکی از روستاهای
خراسان شد.
چندی بعد با ورود به دانشگاه مشهد در رشته ادبیات و زبان فارسی فارغ التحصیل شد.
دکتر شریعتی برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و در دانشگاه سوربن این کشور در رشته زبان شناسی درجه دکترا
گرفت.
آشنائی وی با لویی ماسینیون، ژان پل سارتر، ژان برگ، جرج گورویچ و فرانتس فانون بر عمق یافته های علمی او افزود.
تلاش های سیاسی دکتر شریعتی در خارج از کشور به طور جدی ادامه یافت تا جائی که وقتی در سال 1343 به ایران
بازگشت در مرز ترکیه دستگیر شد و 6 ماه به زندان افتاد.
پس از آزادی، سخنرانی های وی در دانشگاه مشهد و حسینیه
ارشاد تهران، توانست جوانان فراوانی را به پای افکار و آراء او بنشاند.
همین توجه به همراه افشاگری های او علیه رژیم
باعث شد که بار دیگر دستگیر و حبس شود.
دکتر شریعتی پس از آزادی از زندان تصمیم به هجرت گرفت و راهی انگلستان شد، امّا در 29 خرداد سال 1356، در عین
ناباوری درگذشت و پس از انتقال به سوریه در زینبیه دمشق دفن شد.
دکتر علی شریعتی دارای تألیفات متعددی است که از آن نمونه است : حج، نیایش، سلمان فارسی و...
.
منبع:
کتاب
کانون نویسندگان ایران به روایت اسناد ساواک صفحه 239