دعوای شاه و نوکر سابقش بختیار یا: دعوای دو دزد؛
درباره ضبط اموال جلاد سابق شاه تیمور بختیار
متن سند:
ماهنامه ۱۶ آذر شماره ۶ - سال پنجم - تیرماه ۱۳۴۸
نشریه کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی مقیم خارج از کشور
دعوای شاه و نوکر سابقش بختیار یا: دعوای دو دزد؛
درباره ضبط اموال جلاد سابق شاه تیمور بختیار
دستگاههای تبلیغاتی رژیم و خود شاه بکرات گفتهاند که مرحله اول "اصلاحات ارضی" یعنی فروش زمین به دهقانان پایان یافته و فعلاً مرحله دوم آن یعنی مرحله ایجاد شرکتهای زراعی و شرکتهای تعاونی روستایی آغاز میگردد. ولی ضبط اموال بختیار فرصتی است تا همگان بار دیگر به دروغهای بیشاخ و دم محمدرضا شاه پی ببریم و ببینیم که حتی همین قوانین سرودست شکسته مانند "رفرم ارضی درمورد عناصر دستگاه حاکمه اجرا نمیشود و آنها در مقابل قانون مصون هستند و آدمی مثل بختیار که مدتی است از امتیازات حکومتی بیبهره مانده دارای املاک بسیاری است.
برای مزید اطلاع شمهای از وضع زندگی و دارائی اودر سال ۱۳۳۲ که درجه سرهنگی داشته تا سال ۱۳۴۰ که در درجه سپهبدی بوده است و از ایران خارج شده تشریح میشود.
طبق مدارک موجود تیمور بختیار در سال ۱۳۳۲ که در ارتش شاهنشاهی با درجه سرهنگی خدمت میکرده در یک منزل معمولی در خیابان شاهپور در جنوب تهران سکونت داشته و دارائی غیر منقول وی طبق اسناد رسمی همین بوده و پس از اینکه به درجه سرتیپی و شغل فرماندار نظامی تهران منصوب و سپس به سمت رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور برگزیده میگردد با تحصیل وجوه از طریق نامشروع اقدام به جمع آوری و خرید املاک مشروحه زیر مینماید که به نام وی طبق اسناد رسمی در ایران به ثبت رسیده است.
شرح اموال
١- سه دانگ از قریه دزک در بختیاری
۲- سه دانگ از قریه بوزنجان در بختیاری
۳- یک دانگ و نیم از قریه خشویه در لنجان بختیاری
۴- یک دانگ و نیم از قلعه ممکا در بختیاری
۵- سه دانگ از قریه پرندگان در بختیاری
۶- یک دانگ و نیم از قریه بتوند در خوزستان.
۷- یک دانگ و سه چهارم دانگ در کردکوی گرگان
۸- چهار دانگ از قریه انار مرز در گرگان
۹- سه دانگ از قریه اردل در بختیاری
۱۰- سه دانگ و سه حبه از قریه اورگان در بختیاری
۱۱- شش دانگ و داغ و بالابند در گلپایگان اصفهان.
۱۲- یک باب منزل بسیار مجلل در تهران خیابان سعدآباد
۱۳- یک باب باغ با ساختمان در ایران معروف به باغ تاج
۱۴- یک باب باغ در تهران پارس
۱۵- یک باب باغ در الهیه شمیران
۱۶- یک باغ به مساحت ۱۰۰۰۰ متر در گیلان (رامسر)
۱۷- یک کاخ در ایذه خوزستان
۱۸- دو قطعه زمین در تهران پارس
۱۹- یک قطعه زمین در شمیران مبارک آباد
۲۰- یک قطعه زمین به مساحت ۳۰۰ متر در تهران
۲۱- ۱۲۹۰ سهم از کارخانه قند اصفهان
۲۲- وسائل کشاورزی از قبیل تراکتور و ماشین آلات کشاورزی مربوط به شرکت آهورا کشت.
۲۳- یک باب منزل در خیابان بهار.
۲۴- تعداد ۴۸ قطعه قالیهای گرانبهای بافت ایران و چین.
اموال در خارج
ضمناً به استثنای اموال منقول و غیر منقول وی در ایران تیمور بختیار دو باب ویلای مجلل با مبلمان کامل در نیس جنوب فرانسه و دو ساختمان در ژنو یکی ۸ اطاقه محل سکونت خودش و دیگری در اجاره میباشد و همچنین مبالغ قابل توجهی وجوه نقد که در بانکهای خارجی اندوخته است. امروز تیمور بختیار متهم است به.
۱- حیف و میل نمودن اعتبارات دولتی
۲- تنظیم پروندههای خلاف حقیقت برای اشخاص و بهالنتیجه سوءاستفاده و تعدی و تجاوز به جان و مال و ناموس مردم.
در اینجا این سوال پیش میآید که چرا در طول سالهای ۳۲ تا ۴۰ که بختیار از مقام سرهنگی به سپهبدی رسید و عهده دار حکومت نظامی تهران و رئیس سازمان امنیت بود کسی به "حیف و میل نمودن اعتبارات دولتی از جانب او پی نبرد؟ چرا در طول آن هشت سال و بعد از آن تا سال ۴۷ که بختیار علم "رقابت" با شاه را بر افراشته و به همین دلیل هم مورد حمایت بعضی از نیروهای امپریالیستی قرار گرفت کسی از مسئله سلب مالکیت از مردم توسط بختیار به وسیله تهدید و ارعاب آنها صحبت نکرد. آیا شاه و تمام دستگاه حاکمه از این اجحافات خبر نداشتند. مگر بختیار جلاد مخصوص شاه نبود. پس چگونه است که رژیم شاه تنها در سال ۴۸(نه در سال ۳۲ تا ۴۰ و یا پس از آن تا سال ۴۷) صحبت از تنظیم پروندههای خلاف حقیقت برای اشخاص و بالنتیجه سواستفاده و تعدی و تجاوز به جان و مال و ناموس مردم میکند. چرا لااقل در سال ۴۰ به هنگام برکناری بختیار صبحت از تجاوزات او به حقوق مردم نکردند و چرالااقل به هنگام اصلاحات ارضی اراضی بختیار شامل قانون اصلاح ارضی نشد چرا قانون از کجا آوردهای؟ در طول سالهای ۳۲-۴۷ در مورد بختیار به کار برده نشد. روزنامههای زبان بسته ایران نه تنها این حقایق را نمیگویند بلکه برعکس به نحوی جنایات بختیار را توجیه میکنند. مثلاً جریده شریف کیهان هوایی در شماره دوم تیرماه ۴۸ مینویسد.
پس از مطالعه این صورت و مشخصات مالک آن ممکن است برای عدهای این سوال پیشاید که چرا بختیار با این مشخصات به کارهای حساسی گمارده شده است.
در این مورد میتوان یک مثال ساده آورد و آن این است که نادرستی اشخاص در حین کار معلوم میشود و حتی خود ما وقتی در خانه خود مستخدمی را به کار میگماریم نمیتوانیم پیش بینی کنیم که او درست کار خواهد بود یا به ما خیانت خواهد کرد و اگر مستخدم راه دوم را انتخاب کرد تقصیر صاحبخانه چیست؟ در امور مملکتی نیز همین وضع با مقیاسی بزرگتر صادق است و مسلماً قبل از به کار گماردن اشخاصی مانند بختیار که تا روز رسیدن به مقامات حساس خود را به صورت دیگری جلوهگر میساختهاند هیچ کس نمیتواند پیش بینی کند که او راه درست را انتخاب خواهد کرد یا نادرست را تردید نیست اکنون که نادرستی او ثابت شده باید انتظار تعقیب و مجازاتش را داشت.
بگذریم از اینکه این مستخدم جنایتکار شریک صاحب خانه بود ولی معلوم نیست چرا برای شناختن قسمت کوچکی از جنایات این مستخدم ۱۵ سال وقت صرف شد و چرا به موقع عمل از جنایات وی سخنی به میان نیامد؟!
کیهان هوائی و سایر مطبوعات مداح تبلیغاتی رژیم فراموش میکنند که بختیار را برای آدمکشی و برای اعمال نادرست و ناروا به حکومت نظامی تهران منصوب کردند و او بود که پایههای رژیم کودتا را با در هم کوبیدن سازمانهای سیاسی دموکراتیک - اعدام و به زندان افکندن فرزندان وطن تحکیم کرد. آنها فراموش میکنند که تمام جنایات و خیانتهای او با توافق صاحبخانه بود او و شاه مثل دو دزد به غارت و چپاول مردم پرداخته بودند. این صاحبخانهای که کیهان هوائی از آن صحبت میکند صاحبخانه واقعی که مردم باشند نیست بلکه غاصبی به نام شاه است و آن خیانت به صاحب خانه که کیهان مطرح میکند دعوای بین دندان است والا هر دو دزد به مردم خیانت کرده و میکنند. تازه در جریان این همه سروصداها مقامات رسمی دولتی حتی یک کلمه درباره جنایات گذشته او صحبت نمیکنند و افشای قسمت کوچکی از جنایات او را به روزنامهها واگذار کردند. مثلاً در متن لایحه قانون ضبط اموال بختیار گفته میشود.
اقدام به یک سلسله اعمال تبهکارانه نموده و علیه مصالح کشور شاهنشاهی ایران در خارج به طور آشکار خود را در اختیار بیگانگان گذاشته و خیانت او بر عموم ملت ایران محرز میباشد. بعبارت دیگر مقامات رسمی اجحافات او را به مردم خیانت نمیدانند بلکه اعمال تبهکارانه او را در خارج که علیه شاه و بخاطر رقابت با شاه است خیانت میشمارند و به این علت است که اموال او را ضبط میکنند. روزنامههای ایران نیز جنبه مسئله را تائید میکند کیهان هوایی ۲۸ خرداد مینویسد. .... تا با تصویب آن گامی در راه مجازات شخصی که خود را در خدمت به بیگانگان و دشمنان ایران قرار داده است برداشته شود.
بختیار که تا چند سال پیش از همه مزایا و مواهب زندگی و از دسترنج ملت ایران زندگی میکرد و از همین راه و راههائی که بر هیچ کس پوشیده نیست. میلیونها تومان ثروت برای خود اندوخته است اکنون با استفاده از همین ثروت خود را در اختیار دشمنان ملت ایران قرار داده و به آن کاری دست زده است که جز وطن فروشی و بیگانه پرستی عنوان دیگری نمیتوان به آن داد.
ملت ایران تاکنون بسیاری از کسانی را که مرتکب سوء استفاده شدهاند بخشوده و از گناه آنها صرفنظر کرده است اما از گناه وطن فروشی و خدمت به دشمنان خود هیچگاه چشم پوشی نخواهد کرد و بدیهی است که نمایندگان مجلسین نیز به این نیت و خواست ملت احترام خواهند گذارد و اگر چه این مجازات کوچکی برای بختیار است معهذا با اجرای آن مرهمیبر دل ریش مردم خواهد گذاشت.
روشن است شاه و بختیار، آریانا، جم، اویسی، مین باشیان، ضرغامی، پاکروان، زاهدی، امینی، آزموده ... همه سرو ته یک کرباسند کار آنها چیز دیگری جز احجاف و تعدی به مردم و خدمت به امپریالیسم نبوده و نیست. اگر بختیار را در سال ۴۰ اخراج کردندنه برای مجازات او بخاطر تعدی به حقوق مردم بود بلکه بخاطر اختلافات داخلی دستگاه حاکمه در داخل کادر ارتش و سازمان امنیت و بین آنها بود و اگر امروز پرده از گوشهای از جنایات بختیار برداشته میشود بخاطر این است که او جرات کرده به طور علنی و صریح با شاه رقابت کند. رژیم شاه مجبور است برای کوبیدن بختیار گوشه کوچکی از جنایت او را آشکار سازد ولی دستگاههای تبلیغاتی شاه هیچگاه نمیگویند که بختیار نوکر وفادار شاه و تمام جنایات خود را بخاطر امپریالیستها و با مشورت شاه انجام میداد. و شاه به همین علت سالهای سال کاری به بختیار نداشته تا اینکه امروز اختلافات و رقابتها آنقدر حاد شده که شاه برای کوبیدن رقیب امروز و شریک دیروز خود پرده از گوشهای از دزدیهای مشترک برمیدارد اگر چه همه را به حساب رقیب میگذارد. اگر پرونده جنایات تجاوزات شاه و خانواده پهلوی به حقوق مردم رو شود مثنوی هفتادمن میشود و حساب زمین، خانه، هتل ... از دست میرود.
دیر نیست که خلق ایران قانون از کجا آوردهای؟ را در مورد شاه و سایر نوکران امپریالیسم در مورد سرمایه دارهای وابسته و زمین دارها به کار خواهند بست و آنها را به سزای اعمال خود خواهد رسانید و کشور را از زیر یوغ تسلط امپریالیسم و نوکرهای دست نشانده آن رها خواهد کرد.
یکی از نمایندگان حزب اکثریت در مجلس شاهانه میگفت ضبط اموال خائنی مثل بختیار احتیاج به تصویب قانون ندارد. ما در اینجا نه تنها با او هم عقیدهایم بلکه اشعار میداریم که مردم ایران حکومت دست نشانده شاه را حتماً بدون در نظر گرفتن قوانین فعلی که در خدمت امپریالیستها و عمال دست نشانده آنست سرنگون خواهد ساخت.
جهت استحضار به عرض میرساند.
منبع:
کتاب
سپهبد تیمور بختیار به روایت اسناد ساواک، جلد سوم، بختیار در عراق صفحه 33