تاریخ سند: 16 اردیبهشت 1357
بخشنامه
متن سند:
از : 312 تاریخ : 16 /2 /2537[] 0216
شماره : 1722 /312
بخشنامه
پیرو شماه 1608 /312- 11 /2 /37
از طرف خمینی به مناسبت چهلمین روز حادثه یزد اعلامیهای1 صادر که حاوی مطالب مضره و تحریکآمیزی میباشد. با توجه به صدور اعلامیه در همین زمینه از طرف سیدصادق روحانی بروز تظاهرات گستردهای در روز نوزده جاری (19 /2 /37) متصور است. با همآهنگی سایر مراجع انتظامی پیشبینی و مراقبتهای لازم معمول و بروز هرگونه اتفاقی را به موقع گزارش نمایند.
ثابتی
امنیت اخلی . خیلی فوری . مراتب به صورت تلفنگرام به شهربانی و ژاندارمری اعلام گردد. 17 /2
توضیحات سند:
__
1. در بخشی از این پیام، که در نهم اردیبهشت ماه سال 1357ش، خطاب به ملت ایران صادر شده، آمده است:
«سلام و تحیت بر مؤمنین محترم یزد و سایر شهرهایى که با خون خود، بزرگداشت اربعین خونین تبریز را گرامى داشتند. معالأسف ما باید در اربعینى بعد از اربعین، بلکه در اربعینات پنجاه ساله دوره سیاه و عزاىِ این ملت بزرگ، در حوادثى که در این پنجاه سال، از اختناق و قتل و حبس و تبعید و بالاتر از آن از ورشکستگى اخلاقى و فرهنگى به دست این دودمان نشاندار، که در عقب نگه داشتن و به فسادگرایاندن و به فحشا کشاندن نسل جوان ما نقش بزرگى داشتند و الحق مأموریت را خوب انجام دادند، در سوگ بنشینیم و در هدر دادن مخازن زیرزمینى و از آن مهمتر، مخازن روى زمینى که نسل جوان است، در عزا باشیم. در کودتاى انگلیس به دست رضاخان و امریکا به دست محمدرضاخان، در سوگ باشیم.
در منطق شاه و مزدوران وابستهاش، اهالى محترم تبریز که یکپارچه بپاخاستند و با فریاد «مرگ بر شاه» زمین را لرزاندند، تعدادى از بیگانگان بودند که از خارج مرز به طور قاچاق وارد شده بودند! و شما اهالى محترم یزد، که دلاورانه قیام نمودید و با تعطیل عمومى و شعار متداول «مرگ بر شاه»، عامل امریکا را دیوانه تر کردید، معدودى هستید که از آن طرف مرز به صورت غیر قانونى وارد یزد شدید! اهالى ایران از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب که یکپارچه از شاه متنفرند، ایرانى نیستند! اینان همگى به صورت قاچاق وارد ایران شدهاند!! در این منطق، ایرانى خلاصه مىشود در شاه و دار و دستهاش و از مستشاران و کارمندان امریکایى و انگلیسى و روسى و صهیونیستى؛ غارتگران بین المللى که اقتصاد ایران را قبضه کردهاند.» صحیفه امام، ج3، ص 379
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان یزد، کتاب 3 صفحه 61
