تاریخ سند: 22 تیر 1355
همانطوری که قبلاً نیز اعلام گردیده منظور نامبردگان بالا از تشکیل جلسات مذهبی صرفاً به خاطر آماده نمودن محیط برای اجرای نیات براندازی بوده
متن سند:
شماره: 3041 / 312 تاریخ: 22 / 4 / 2535[1355]
از: اداره کل سوم 312
به: ریاست سازمان اطلاعات و امنیت قزوین 23 / ﻫ
درباره: سیدحسن روئین معروف به موسوی شالی و اسلامی
بازگشت به شماره 1935 / 23 ﻫ ـ 7 / 4 / 35
همانطوری که قبلاً نیز اعلام گردیده منظور نامبردگان بالا از تشکیل جلسات مذهبی صرفاً به خاطر آماده نمودن محیط برای اجرای نیات براندازی بوده و حالیه با تعطیل گردیدن مدارس و دانشگاهها که منجر به باز شدن پای افراد تحصیلکرده به این مکان خواهد گردید بالطبع فعالیت مشارالیهم در سطح وسیع جهت تحت تاثیر قراردادن افکار شرکتکنندگان انجام خواهد شد. نحوه عنوان مطالب از ناحیه یادشدگان به خصوص اسلامی نشان میدهد که مشارالیهم با دایر نمودن جلسات قرآن در مسجد صاحبالزمان و با استفاده از پوششهای مختلف مذهبی در اظهارات خود هدفی جز اغفال و سوق دادن افراد شرکت کننده به سمت اقدامات براندازی ندارند و برگزاری این قبیل جلسات متضمن صرف هزینههایی بوده ولی بررسی سوابق در این مورد گویای این است که دو نفر مذکور تاکنون هیچگونه وجهی از شرکتکنندگان و اهالی برای مخارج جلسات متشکله دریافت ننمودهاند که در این صورت شناسایی منابع درآمد مشارالیهم حائز اهمیت میباشد. اگر این فرض پیش بیاید که گردانندگان این جلسات در حال حاضر هدفی جز بحث پیرامون مسائل دینی ندارند ولی سوابق موجود گویای این است که اولاً آن منطقه با برخورداری نسبتاً زیادی از متعصبین مذهبی که هر کدام به نوبه خود و با شرکت در جلسات دینی متشکله دست به اقداماتی در جهت براندازی زدهاند مکان خوبی برای فعالیتهای اعضای وابسته به گروههای برانداز میباشد. ثانیاً سوابق موجود نشان میدهد که عناصر متواری گروه به اصطلاح مجاهدین خلق1 با استفاده از این محیط افراد جوان و مورد نظر خود را از میان افراد شرکتکننده انتخاب و پس از دادن آموزشهای لازم و حصول اطمینان از آمادگی آنها شروع به کار عملی از قبیل توزیع اعلامیه و تهیه سلاح و مواد منفجره توسط افراد نشان شده مینمایند. علیهذا به منظور پیشگیری از هرگونه فعالیتهای احتمالی دو نفر مورد بحث در آینده خواهشمند است دستور فرمایید اولاً مشارالیهم احضار و به آنها گوشزد نمایند که در مجالس متشکله فقط بحث و گفتگو پیرامون مسائل مذهبی پرداخته و از عنوان مطالب تحریکآمیز خودداری نمایند و چنانچه مواردی خلاف موضوع فوق مشاهده گردد تصمیمات مقتضی درباره آنها اتخاذ خواهد شد. ثانیاً با زیرپاکشی و به نحو کاملاً غیرمحسوس منابعی که برای برگزاری و تشکیل جلسات مورد بحث کمک مادی مینمایند شناسایی گردند نتیجه را همراه با مشخصات بیشتر و یک قطعه عکس اسلامی و مراقبت دقیق از اعمال و رفتار یادشدگان به این اداره کل اعلام نمایند.
از طرف مدیرکل اداره سوم ثابتی ـ 21 / 4 / 35
رهبر عملیات خوانساری
رئیس بخش ۳۱۲ دبیری
رئیس اداره یکم عملیات و بررسی عطارپور
توضیحات سند:
1. سازمان مجاهدین خلق (منافقین) یکی از گروههای چریکی و مسلحانه است کـه در دهه 1340 و 1350 به فـعالیت پرداخت. محمد حنیفنژاد، سعید محسن و علیاصغر بـدیعزادگان بنیانگذاران ایـن گـروه بودند که از دوران دانشجویی در فـعالیتهای نهضت آزادی شرکت داشـتند. نـامبردگان در سال 1344 ابتدا گروهی به نـام جنبش رهـاییبـخش ایـران بر اساس الگوی سـازمان الفـتح پیریزی کردند و در اواخر سال 1347 پس از سه سال کـار در زمینه ساختار تشکـیلاتی، مطالعه و بـررسی انـقلابها و شناخت نسبی از جامعه ایران و نیز تدوین برنامههای آموزشی برای ترویج عملیات مسلحانه به تنظیم و تدوین استراتژی خـود پرداخته و به سازمان مجاهدین خلق تغییر نام دادند. اعضای این سازمان در صدد بـودند تـا همزمان با برگزاری جشنهای دو هزار و پانصد سـاله شـاهنشاهی در سال 1350 عملیات مسلحانه گستردهای در سـطح کشور صورت داده و برخی از مناطق و اماکن حساس را منفجر نـمایند، لیکن واسطه تهیه اسلحه به نـام شاهمراد دلفانی که از عناصر ساواک بـود در درون سـازمان نفوذ کرد و اطلاعات قابل توجهی از سازمان و عناصر و برنامههای عملیات نظامی آنان را در اختیار ساواک گـذاشت کـه مـنجر بـه دستگیری سران سـازمان و اکثریت اعضای آن گردید. افراد باقیمانده سازمان موفق شدند با مخفی شدن در خانههای امن و مسلح شدن، شـروع بـه تـجدید سازمان و فـعالیت نـمایند و در سالهای 51 ، 52 و 53 عملیات مسلحانه خود را تشدید کردند و در جریان این فعالیتها عدهای از آنها دستگیر و یا کشته شدند. در اوایل سـال 1354 بـاقیمانده اعضای سازمان اختلاف ایـدئولوژیک پیدا کـردند و ساواک نیز با استفاده از فـرصت برای ضربه زدن بیشتر به سازمان بیانیه اعلام موضع ایدئولوژیک را در بیرون از سـازمان انـتشار داد و در این مرحله بـخش قـابل توجهی از نیروهای سازمان بـه مارکسیسم روی آوردند و فـقط عده کمی از جناح مسلمان تـغییر روش ندادند و به رغم فشارها و مشکلات فراوان با عناوین جدید همچون گروه مهدیون در اصفهان گروه شیعیان راستین در همدان و گروه فریاد خلق خاموش در تبریز و ... به فعالیت خود ادامه دادند. دستگیری و کشته شـدن عدهای از اعضای سازمان اجازه فعالیت بیشتر را از این سـازمان گرفت و تنها با اوجگیری انقلاب در اواخـر سـال 1356 و 1357 توانستند بـه فـعالیت مـجدد رو بـیاورند ولی در بـه حـرکت درآوردن ملت مسـلمان ایـران و اجتماعات عظیم مـردمی و اعتصاباتی که رژیم را از پای درآورد نقش چشمگیری نداشتند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نظام جمهوری اسلامی با اتخاذ روشهای متضاد و حرکات منافقانه نهایتاً به رویـارویی بـا انقلاب پـرداخـتند. انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی، انفجار دفتر نخستوزیری و ترور بسیاری از شخصیتهای نظام اسلامی و افراد عادی از جمله جنایات منافقین است. آنها رسماً در سـال 1360 دست بـه اقدامات مسلحانه زدنـد کـه بـا مقابله قـهرمانانه نـهادهای انـقلابی و مردم نهایتاً به غرب پناهنده شده و ننگ همراهی و همدستی با صدام را گردن نهادند. (ر.ک: ساواک و نقش آن در تحولات داخلی رژیم شاه، تقی نجاریراد، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ تروریسم ضدمردمی، دفتر سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)
منبع:
کتاب
آیتالله سید حسن موسوی شالی به روایت اسناد ساواک صفحه 116

