تاریخ سند: 7 خرداد 1351
سرلشگر پاکروان1 سفیر اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر پاریس
متن سند:
شماره:530
فتوکپی عریضه Madame Pascal
به پیوست ایفاد میگردد.
خواهشمند است دستور فرمایند از طریق سفارت شاهنشاهی به هر ترتیب که مقتضی است یک دستگاه تلویزیون که از نظر قیمت مناسب باشد خریداری و به نامبرده تحویل و از نتیجه با ارسال صورتحساب مربوطه این دفتر را مستحضر نمایند تا وجه آن حواله شود.
د
رئیس دفتر مخصوص علیاحضرت شهبانوی ایران
2 /3 /51
توضیحات سند:
1ـ سرلشگر حسن پاکروان فرزند فتح اللّه در سال 1290 شمسی در تهران به دنیا آمد.
پدرش از دولتمردان عصر رضاخان بود که در زمان فاجعه قتل عام در مسجد گوهر شاد استانداری خراسان را به عهده داشت.
او تحصیلات نظامی خود را در دانشکده «پواتیه» و «فونتن بلو» فرانسه به پایان رسانید و در سال 1312 به ایران بازگشت و مدتها به عنوان مربی در دانشکده افسری اشتغال داشت.
در سالهای 1320 تا 1322 افسر ستاد ارتش و در سالهای 1323 و 1324 فرمانده پادگان بوشهر و افسر انتظامات بنادر جنوب بود.
پاکروان در سالهای 1325 تا 1327 افسر رکن دوم ستاد ارتش گردید و در سالهای 1328 و 1329 به عنوان وابسته نظامی به پاکستان رفت.
پس از بازگشت به ایران مدتی ریاست رکن دوم ستاد ارتش را به عهده داشت و مجدداً در سالهای 1333 و 1334 به عنوان وابسته نظامی به هند رفت.
با تأسیس ساواک در اسفند 1335 پاکروان معاون ساواک گردید و در اسفند 1339 به دنبال عزل تیمور بختیار به ریاست ساواک رسید.
وی تا سال 1343 ریاست ساواک را بر عهده داشت و از جمله حوادث زمان او فاجعه حمله به مدرسه فیضیه، قیام 15 خرداد و دستگیری حضرت امام بود.
سپس جای خود را به نصیری داد و به عنوان وزیر اطلاعات وارد نخستین کابینه هویدا شد (1345 ـ 1343) او از شهریور 1345 تا مهر 1348 سفیر ایران در پاکستان بود و در این تاریخ به عنوان سفیر به فرانسه اعزام شد و تا آبان 1352 در پاریس مستقر بود.
در بازگشت به ایران، از سال 1352 توسط ارتشبد فردوست در بازرسی شاهنشاهی به کار گرفته شد و در مهرماه 1356 به عنوان مشاور و سرپرست امور مالی وزارت دربار منصوب گردید.
پاکروان پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران دستگیر و بعد از محاکمه، در تاریخ 22 /1 /1358 اعدام گردید.
ر.ک : ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، جلد 2، صص 448 و 449.
وقایع اتفاقیه و شرح احوال رجال، ص 114.
منبع:
کتاب
هدایای دربار پهلوی به بیگانگان به روایت اسناد ساواک صفحه 87