تاریخ سند: 4 مرداد 1357
متن سند:
از : / 9 / ه 1
شماره : 6853/ ه 1
روز 3 /5 /37 اطلاع حاصل گردید که شیخ علی ارنگه ای معروف بتهرانی1
از محل تبعیدگاه بمشهد آمده و جهت اعتراض بوضعیت محکومیت خود
بدادگستری مراجعه نموده.
جناب استاندار عجولانه دستور دستگیری ویرا باین
سازمان (تلفنا) صادر با آنکه بایشان اعلام شد برابر اوامر صادره (4263 /312 ـ
17 /4 /34) بشخص مذکور
فرصت داده شده تا جهت
مراجعه بدادگاه بمشهد بیاید،
پاسخ دادند این خبر صحیح
نیست باید او را دستگیر
کنید، لذا مراتب بشهربانی
خراسان منعکس تا از
آنطریق اقدام نمایند روز
4 /5 /37 آقای استاندار
تلفنی اظهار نمودند رئیس
شهربانی خودش مقصر است
او را فراری داده من تکلیف
او را معین مینمایم.
سپس
دستور دادند این سازمان
راسا ویرا دستگیر تا دستور
بدهند.
رئیس شهربانی نیز از
نحوه برخوردهای لفظی آقای استاندار ناراحت و اظهار داشتند با صدور
دستورات ضد نقیض موجبات درگیری فراهم و من را تهدید نموده اند که تکلیف
شما را معلوم مینمایم و متقابلاً پاسخ مقتضی نیز دریافت نموده اند.
با عرض مراتب و اینکه تاکنون با تدابیر مختلف اجرای دستورات اجرائی و
عجولانه صادر و بعضا بعلت ضد و نقیض بودن دستورات بررسی نشده
مشکلاتی ایجاد و چنانچه سئوالی در خصوص مطالب ایشان مطرح گردد به
تهدیداتی که خاص مدیریت ایشانست متوسل و موجبات درگیری را فراهم
مینمایند
3ـ چنانچه حدود اختیارات ایشان در قبال وظایف محوله تعیین و از نظرات
امنیتی و انتظامی نیز مشخص و ابلاغ گردد بسیاری از نارسائیها برطرف خواهد
گردید.
4ـ در جلسه ایکه در حضور تیمسار ارتشبد اویسی1 فرماندهی نیروی زمینی
شاهنشاهی تشکیل گردید صراحتا با حضور فرماندهان لشگر، ژاندارمری،
شهربانی و این سازمان خطاب به منشی تیمسار اظهار نمود من همیشه اطلاعات
را باین آقایان میدهم فعالیتهای سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی را تلویحا تخطئه
و هیچیک از شرکت کنندگان جواب ندادند وقتی جانشین رئیس سازمان
خراسان2 در نظر داشت با کسب اجازه توضیح بدهد ایشان با اشاره فعلاً بماند
بعدا صحبت میکنیم موضوع را لوث نمودند.
5ـ در جلسه شورای امنیت استان که در حضور فرماندهی لشکر و با شرکت اعضاء و (معاون
استانداری) تشکیل گردید.
رئیس شهربانی اظهار داشت منبعد چنانچه استاندار و یا هر مقامی که
سمت ریاست ندارند دستور اجرائی بدهد اجراء نخواهد شد و خواسته خود را باید کتبی اعلام و
موکول به اتخاذ تصمیم گردد این موضوع مورد تأیید کلیه اعضاء واقع [شد]، لکن در صورتجلسه
درج نگردید.
شیخان
از طرف اصحابی
توضیحات سند:
1ـ شیخ علی تهرانی از
روحانیون مبارز مشهد بود امّا
پس از انقلاب دیدگاههای
عادی خود را از دست داد و در
صف مخالفین انقلاب اسلامی
در آمد تا آنجا که به عراق
گریخت و سالها به خدمت رژیم
بعثی عراق درآمد.
عراق در
طول جنگ علیه ایران از وی
بهره برداریهای تبلیغاتی
فراوانی کرد.
وی در سال 1374
با اظهار ندامت و پشیمانی به
ایران بازگشت.
1ـ غلامعلی اویسی فرزند
غلامرضا در سال 1297 در قم
بدنیا آمد در سال 1315 دوره
شش ساله دبیرستان نظام را در
مرکز طی کرد در سال 1317
دوره دانشکده افسری را به
پایان رسانید او سپس در
سالهای 1317 ـ 1331 در
مشاغل گوناگون نظامی از جمله
فرمانده هنگ 16 تیپ کازرون
و در سال 1332 بعد از کودتای
28 مرداد به دریافت نشان
درجه 2 رستاخیز نائل شد بعد از
آموزش در امریکا در 1339 به
ریاست ستاد گارد و در 1341
به فرماندهی لشکر یک گارد
رسید و در 15 خرداد 1342 به
عنوان فرماندار نظامی به قتل
عام مردم پرداخت.
در 1348
فرمانده کل ژاندارمری کشور و
در 1351 فرماندهی نیروی
زمینی ارتش شد.
در همین دوره
است که از خراسان دیدار کرده
است.
در جریان انقلاب اسلامی
مجددا فرماندار نظامی تهران
شد و در دی ماه 1357 به بهانه
معالجه به خارج رفت و در
8 /11 /1362 توسط افراد
ناشناس در پاریس به قتل رسید.
(ر.ک : ظهور و سقوط سلطنت
پهلوی، جلد دوم، ص 445 ـ 446 و
هم چنین نگاه کنید به مثل برف آب
خواهیم شد، مذاکرات شورای
فرماندهی ارتش (دی و بهمن 57)،
تهران 1366، چاپ چهارم، ص 31)
2ـ احتمالاً رسایی بود.
منبع:
کتاب
عبدالعظیم ولیان به روایت اسناد ساواک صفحه 379