صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

جناب آقای دکتر ارسنجانی1 وزیر محترم کشاورزی

تاریخ سند: 1 آبان 1341


جناب آقای دکتر ارسنجانی1 وزیر محترم کشاورزی


متن سند:

جناب آقای دکتر ارسنجانی1 وزیر محترم کشاورزی

بطوریکه آقای علی‌محمد علائی مستأجر ده خرکی که یگانه ده منحصر به فرد والاحضرت اقدس شهناز پهلوی است گزارش می‌دهد در امور عمران و بهره‌برداری از دهکده مزبور با رعایا اختلافاتی دارد خواهشمند است به رئیس اصلاحات ارضی بجنورد دستور فرمائید که طبق مقررات با رعایت قانون اصلاحات ارضی در رفع اختلافات حکمیت نموده و از تجاوز هر یک به حقوق دیگر جلوگیری نمایند.
رئیس اداره شکاربانی دربار شاهنشاهی

نامه خوب نیست شخصاً با وزیر کشاورزی ملاقات و متذکر خواهم شد.
به ایشان هم سفارش خواهم کرد1 /8 /41

توضیحات سند:

1. سید حسن (خسرو) ارسنجانى، فرزند سید محمدحسین در سال 1301 ﻫ ش در یک خانواده‌ی روحانى در تهران به دنیا آمد. او دوره‌ی ابتدایى را در دبستان پهلوى و دوره‌ی دبیرستان را در دارالفنون و سن‌لوئى در فرانسه به پایان رساند. سپس وارد دانشکده‌ی حقوق دانشگاه تهران شد و لیسانس گرفت. او در شهریور 1320 کار روزنامه‌نگارى را آغاز و روزنامه «داریا» را منتشر کرد. در سال 1324 حزبى به نام «آزادى» تأسیس کرد، اما کارش نگرفت و در سال 1325 در زمان حزب دموکرات قوام، جزو مؤسسین آن بود. ارسنجانى در سال 1326 پس از رد شدن اعتبارنامه‌اش یک بار دیگر به کار روزنامه‌نگارى مشغول شد و اداره‌ی روزنامه‌ی دموکرات از طرف قوام به او واگذار شد. وى همچنین یکى از مشاوران رزم‌آرا بود که طرحى درباره‌ی تعاونى‌هاى روستایى و فروش املاک خاصه به کشاورزان را به او ارائه کرد. دکتر حسن ارسنجانى در 19 اردیبهشت 1340 در کابینه‌ی دکتر امینى به عنوان وزیر کشاورزى معرفى شد و قانون اصلاحات ارضى را تهیه و با هیاهوى فراوان به مورد اجرا گذاشت. پس از آنکه امینى استعفا داد او در مقام خود ابقا شد، اما در تاریخ 20 اسفند 1341 به علت ناسازگاری‌هاى علم، از وزارت کشاورزى استعفا داد و در 17 فروردین 1342 به سمت سفیر ایران در ایتالیا منصوب شد. ارسنجانى از عاملان انگلیس در ایران بود و با نزدیک کردن خود به شاه و آمریکایی‌ها اقدامات خود را به نفع انگلیسی‌ها تمام مى‌کرد. وى، غوغاسالار و بلواچى معروفى بود که در جریان نهضت امام خمینى (ره)، به همراه شاه در چهارم بهمن 1341، به قم رفت و در برابر حرم حضرت معصومه (سلام‌اللّه‌ علیها) سخنرانى کرد و از شاه به عنوان بت‌شکن بزرگ در ردیف حضرت ابراهیم، حضرت موسى و حضرت عیسى نام برد و مخالفان وى را نمرود و فرعون نامید. او در دهم خرداد 1348 بر اثر سکته قلبى درگذشت.
ر.ک: ظهور و سقوط سلطنت پهلوى، ج 2، خاطرات فردوست، ص 36
مهدى بامداد، تاریخ رجال ایران، ج 6، ص 78

منبع:

کتاب زنان دربار به روایت اسناد ساواک - شهناز پهلوی صفحه 40

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.