صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

سه‌شنبه مورخه 13/9/52 در دبیرستان دانش بزرگ‌نیا با جلال هاشمی‌زاده در مورد اعلامیه جمهوری اسلامی که از او گرفته بودم صحبت می‌کردیم

تاریخ سند: 28 آذر 1352


سه‌شنبه مورخه 13/9/52 در دبیرستان دانش بزرگ‌نیا با جلال هاشمی‌زاده در مورد اعلامیه جمهوری اسلامی که از او گرفته بودم صحبت می‌کردیم


متن سند:

از: 9/ ﻫ تاریخ:28 /9 /1352
به: 324 شماره: 16616 /9ﻫ
گزارش خبر

سه‌شنبه مورخه 13 /9 /52 در دبیرستان دانش بزرگ‌نیا با جلال هاشمی‌زاده در مورد اعلامیه جمهوری اسلامی که از او گرفته بودم صحبت می‌کردیم. گفتم اگر انسان بتواند با این گروه تماس بگیرد خیلی کارها می‌تواند انجام دهد. هاشمی‌زاده گفت وقتی که انسان به این مرحله (زندگی شیرین است، دوست دارم با تمام آرزو در راه انسان‌ها بمیرم) از سعید آریان برسد، خودبه‌خود خداوند کارها را روبه‌راه خواهد کرد. هاشمی‌زاده اضافه کرد دیروز یک دفاعیه مهدی رضایی1 و یک اعلامیه که در آن نام تمام کسانی را که کشته شدند آورده بود، به دستم آمد. متأسفانه یک روز مهلت داشتم، می‌خواستم به شما نشان دهم اما شما در دبیرستان نبودید.
توضیح و نظریه شنبه: جلال هاشمی‌زاده دانش‌آموز سال چهارم ریاضی که در گزارشات قبل نام کوچک وی اشتباهاً سعید قید گردیده و جلال هدشی محصل سال ششم ریاضی دبیرستان دانش بزرگ‌نیا که مسئولین کانون کتاب دبیرستان مذکور نیز می‌باشند، کتب علی شریعتی را به دوستان و آشنایان خود می‌فروشند.
توضیح یکشنبه: اعمال و رفتار دو نفر فوق تحت کنترل شنبه می‌باشد. هاشمی‌زاده را در دبیرستان به نام سید می‌شناسند و این مسئله باعث گردیده که شنبه اشتباهاً وی را به نام سعید بشناسد.حاجیان ـ 27 /9 /52
رئیس بخش ـ 27 /9 /52
رئیس اداره: احمدی ـ 28 /9
[مدیر ساواک خراسان:] تا کی می‌خواهید این شخص به فعالیتش ادامه دهد؟ در یکی از مواقعی که اعلامیه دارد دستگیر شود. به‌طوری‌که از مفاد این گزارش مستفاد می‌شود این شخص با افرادی ارتباط دارد که این اعلامیه‌ها را از او می‌گیرد و بلافاصله مسترد می‌دارد ـ 28 /9

توضیحات سند:

_____
1. مهدی رضایی، فرزند خلیل الله در سال 1331 متولد شد. به تبعیت از برادران بزرگتر خود به سازمان مجاهدین خلق پیوست. در ١٨ اردیبهشت ماه سال ١٣٥١ش، در حال اجرای قرار سازمانی، با نیروهای امنیتی کمیته مشترک ضدخرابکاری درگیر شد که این درگیری منجر به دستگیری او شد و پس از بازجویی‌هایی که از او صورت گرفت، به سه بار اعدام محکوم و در حالی که در مرز بیست سالگی قرار داشت، تیرباران شد.
بی تردید مهدی رضائی، نماینده نسلی از اعضای سازمان بود که با احساسات پاک مذهبی به این جریان جذب شده بودند. او به هنگام مخفی شدن و پیوستن به سازمان، دانشجوی سال اول مدرسه عالی بازرگانی بود و عواطف و عقاید مذهبی‌اش را مستقیماً از خانواده و برادر بزرگترش احمد رضایی کسب کرده بود. توجه به این عبارات در دفاعیه مهدی رضایی که با قرائت آیه‌ای از قرآن کریم و استناد به نهج‌البلاغه و یادآوری تربیت مذهبی و اعتقادات دینی خود و خانواده‌اش همراه بود، برای روشن شدن وضعیت فکری و ذهنی او در آخرین روزهای حیاتش کافی است: «هدف، لقاءالله است، یعنی رسیدن به عالی‌ترین درجات کمال و صفات الهی. هدف فراهم‌آوردن چنان شرایطی است که همه انسان‌ها تحت آن شرایط به آخرین حد کمال و انسانیت برسند... هدف ما چیزی جز بهروزی خلق و در هم شکستن هرگونه روابط ظالمانه اجتماعی و اقتصادی و استوارساختن تعالیم انقلابی اسلام درجامعه نیست»
سازمان مجاهدین خلق پیدائی تا فرجام . مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی.


منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 08 صفحه 54

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.