تاریخ سند: 2 تیر 1349
موضوع: فعالیت عدهای از مدرسین و طلاب به نفع خمینی
متن سند:
از: 9 / ﻫ تاریخ: 2 /4 /1349
به: 316 شماره: 10908 /9 ﻫ
موضوع: فعالیت عدهای از مدرسین و طلاب به نفع خمینی
پیرو 10833 /9 ﻫ – 28 /3 /49
پس از شروع فعالیت عدهای از طلاب و مدرسین حوزه علمیه مشهد بر له خمینی و سعیدی، آقای استاندار، سید حسین[حسن] ابطحی و شیخ عباس طبسی و سید عبدالکریم هاشمینژاد را احضار مینمایند، ولی عباس طبسی و هاشمینژاد از رفتن نزد آقای پیرنیا1 استاندار خودداری نموده اظهار مینمایند « ما با ایشان کاری نداریم.» سید حسین[حسن] ابطحی به نزد آقای استاندار میرود، آقای استاندار به وی اظهار مینماید « آقایان را خواستم که تذکر بدهم دست از فعالیت برداشته و هیچگونه تبلیغی ننمایند، ولی آقای طبسی و هاشمینژاد حاضر نشدند بیایند؛ از شما میخواهم که آنها را نصیحت کنید.» سید حسین[حسن] ابطحی اظهار مینماید « شیخ عباس طبسی که حرف کسی را گوش نمیدهد و به من ربطی ندارد، ولی هاشمینژاد چون از منسوبین من است، به وی تذکر لازم میدهم ولی تعهدی در اینکه او را وادار به سکوت نمایم، نمیدهم.»
ملاحظات:
نظریه منبع شماره 195ـ کلیه مدرسین حوزه علمیه مشهد، بجز عباس طبسی و هاشمینژاد از این جریانات و اقدامات خلاف بعضی از عناصر افراطی و طلاب و مدرسین ناراحتند و مرتباً در مسجد گوهرشاد در سر درس خود حاضر میشوند، ولی شیخ عباس طبسی دست از فعالیت و تبلیغات سوء خود برنداشته و هاشمینژاد نیز در مسجد گوهرشاد و سر درسش حاضر نشده و گفته است من به درس نخواهم رفت و درسها به عنوان همدردی باید تعطیل گردد. عامل اصلی این تشنجات و فعالیتهای تبلیغات و نصب بعضی از اعلامیهها در مشهد، فقط و فقط شیخ عباس طبسی . محمدرضا مهامی[محامی] . سید عبدالکریم هاشمینژاد . علی آقا تهرانی . سید علی خامنۀ[ای] هستند که در صورت تعقیب، صددرصد این فعالیت ها[ی]خلاف در حوزه علمیه مشهد خاتمه پیدا میکند.
نظریه رهبر عملیات . سید عبدالکریم هاشمینژاد تا کنون در این مورد فعالیت شدیدی نداشته است، به وی تذکر لازم داده میشود؛ همچنین به سید حسن ابطحی تذکر لازم داده خواهد شد.
آقای مجتبوی . نتیجه اقدامات در مورد... خواسته شود. بهره برداری شود. 7 /3[4]
توضیحات سند:
1. باقر پیرنیا، فرزند ابوالحسن معاضدالسلطنه، در سال 1298 ﻫ ش در تهران متولد شد. پس از طى دوره ابتدایى و گرفتن دیپلم، به دانشگاه تهران راه یافت و از دانشکده علوم، لیسانس ریاضى و از دانشسرایعالى لیسانس علوم تربیتى دریافت کرد و در سال 1319 در وزارت دارائى استخدام شد.
باقر پیرنیا از دوستان نزدیک اسدالله علم بود که با حمایت او مناصب مهمى به دست آورد. نامبرده در وزارت دارایى در مسئولیتهاى مختلف از جمله، معاون پیشکارى استان نهم، سرپرست پیشکارى استان نهم، رئیس دارائى مشهد، نماینده ایران در صندوق بینالمللى پول و معاونت اقتصادى وزیر دارایى به کار پرداخت.
باقر پیرنیا همچنین در مشاغل دیگرى از جمله: استاندار استانهاى کرمان، خراسان، فارس، رئیس حسابدارى وزارت کار، رئیس حسابدارى وزارت امور خارجه، متصدى امور مالى و بازرگانى و اقتصادى دولت ایران در واشنگتن، مشاور اقتصادى وزیر امور خارجه، عضو هیئت امناء دانشگاه کرج و عضو هیئت امناى دانشگاه پهلوى شیراز مشغول به کار بود که در تمام این مسئولیتها اختلاسهای زیادى انجام میداد. وی در سال 1336 زمانى که معاون اقتصادى وزارت دارایى بود، ساختمانهایى که شرکت دارسى براى وزارتخانه ساخته بود به اسم خودش ثبت کرد و در هنگام استانداریاش در استان فارس با گرفتن پول و رشوه طرحهاى عمرانى را به افراد واگذار مىکرد. وی در زمان استانداری در خراسان و مسئولیت بر آستان قدس، گرانترین زمینهاى متعلق به آستان مقدس امام رضا (ع) را بین دوستان و نزدیکانش مجانى بذل و بخشش کرده و قرآنهاى بسیار نفیس و گرانبهاى آستان قدس (ع) را به سرقت برده بود. با این وجود وی در سال 1348 به عنوان استاندار نمونه شناخته شد.
پیرنیا، مستغلات گران قیمتى در تهران و سوئیس خریدارى کرد و زنش که به قماربازی علاقه داشت تنها در یک مورد 200 هزار تومان باخته بود. گفته شده است که وی در سال 1348 با تظاهر به روزهخوارى در ماه رمضان در حالت مستی به حرم رفته است.
ساواک در یک ارزیابى، نامبرده را فردى: سست اراده، بىحال، عیاش و ولخرج، شبنشین و تریاککش، در مقابل زن و مشروبات الکلى تسلیم و … قمارباز معرفى کرده است.
مشارالیه نشان درجه 1 و 3 همایون و نشان تاجگذارى از محمدرضا پهلوى دریافت کرد و در حزب ایران نوین عضویت داشت. وی پس از انقلاب خاطراتش را با نام «گذر عمر» در سال 1382 منتشر کرد.
منبع:
کتاب
آیتالله حاج شیخ عباس واعظ طبسی به روایت اسناد ساواک صفحه 276