تاریخ سند: 9 شهریور 1342
متن سند:
از : مشهد
به : تهران شماره : 6300
محمد علی میلانی پسر آیت الله میلانی دو روز است به مشهد وارد نامبرده دو
فقره اعلامیه به شرح زیر پخش نموده است.
1ـاعلامیه شورای مسلمانان متحد که مفاد آن فوق العاده تند و زننده می باشد.
2ـاعلامیه دیگر استفتاء اصناف تهران از آیت الله میلانی می باشد که کاغذ و چاپ
آن نظیر کاغذ و چاپ اعلامیه های جبهه ملی بوده و در ذیل استفتاء پاسخ آیت الله
میلانی به خط خود وی گراور شده است.
3ـ برابر اظهار پسر میلانی در روزهای اول توزیع کارت الکترال در تهران در
حدود سی هزار کارت به وسیله طرفداران علماء و جبهه ملی و نهضت آزادی
اخذ شده ولی فعلاً که انتخابات از طرف علماء تحریم شده نمی دانند چه اقدامی
در این مورد بکنند.
4ـ پسر میلانی گفته در اصفهان در حدود نود هزار نفر با پر کردن اوراق از علما
پشتیبانی و آنان را تایید و همچنین در تبریز و تهران و دیگر شهرها به میزان قابل
توجهی از اوراق مزبور تکمیل و جمع آوری شده و قصد دارند آنان را در موقع
مناسب به اختیار] در اختیار [خبرنگاران داخلی و خارجی بگذارند.
5ـ در مشهد تا کنون هشت هزار از اوراق پشتیبانی علما تکمیل و در صدد است
بوسیله مقتضی جمع آوری شود.
6ـ دکتر بقائی1 در ستاد زیر زمینی علما نفوذ داشته و بانان ]به آنان] در امور
انتخاباتی می دهد.
7ـ آخرین مطلبی که پسر میلانی گفته این است که علما امید بیشتری دارند دولت جناب آقای علم به این
زودی سقوط و دولت معتدلتری جانشین وی گردد و این شخص تا روز سه شنبه دوازدهم در مشهد خواهد
بود و بوسیله مامور نفوذی مراقب اقدامات وی بوده و چگونگی متعاقبا به استحضار خواهد رسید یک
نسخه از اعلامیه ها پستی تقدیم خواهد شد.
606 ـ 9 /6 /42 هاشمی
اعلامیه ها را قبلاً دیده ام.
اگر محمد علی میلانی پرونده ندارد، فعلاً در پرونده آیت الله میلانی بایگانی شود.
هاشمی
بخش 332 رونوشت نموده است.
اداره سوم 10 /6 /42
بخش مذهبی 322
توضیحات سند:
1ـ در تحلیل های امنیتی
ساواک، گروههای مختلف که در
صحنه مبارزه فعال بوده اند با
یک تحلیل محاسبه می شده اند،
ابعاد ایدئولوژی و سوابق اعتقاد
افراد و گروههای مبارزه کمتر
مورد توجه قرار می گرفته است.
رابطه دکتر بقائی با بیت آیت الله
میلانی صرفا در قالب تعاملات
گروههای سیاسی و ملی قرار
داشته است، لذا با بررسی اسناد
ساواک در این خصوص
موضوعی علاوه بر این دیده
نشده است.
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی سید محمدهادی میلانی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 330