تاریخ سند: 23 خرداد 1349
موضوع: مخابره تلگرافهاى تسلیت
متن سند:
تاریخ:23 /3 /49
شماره: 4512
موضوع: مخابره تلگرافهاى تسلیت
در طول هفته گذشته اشخاص نامبرده زیر با مخابره تلگراف مراتب همدردى خود را ضمن گفتن تسلیت به مناسبت درگذشت آقاى حکیم1 ابراز داشتهاند. 1ـ آقاى نجفى به پیشگاه مبارک شاهنشاه آریامهر 2ـ شیخ محمد باقر کلباسى به آقاى علم وزیر دربار 3ـ امام جمعه اصفهان به آیتاللّه شریعتمدارى مرعشى
4ـ موسوى شمسآبادى به آیتاللّه مرعشى و گلپایگانى
5ـ حجازى از طرف حوزه علمیه شهرضا به آیتاللّه خویى2
6ـ شیخ عباسعلى ادیب به سید یوسف حکیم
7ـ حاج سید حسین خادمى به یوسف حکیم آیتاللّه خوئى ـ خمینى و شاهرودى
8ـ رفیعزاده ـ حاج سید ابراهیم طباطبایى
9ـ سید مرتضى مهدوى
به آقاى نجفى و میلانى
10ـ مهدى نجفى به آقاى مرعشى
11ـ حاج سید مصطفى ابطحى به آیتاللّه شریعتمدارى
12ـ محمد ابطحى به شریعتمدارى
اصل پرونده کلاسه روحانیون اصفهان بایگانى است.
در پرونده حاج سید حسین خادمى بایگانى شود 14 /4 /49
توضیحات سند:
1ـ آیتاللّه العظمى سید محسن حکیم در سال 1264 هجرى شمسى در «بنت جبیل» منطقهاى در لبنان دیده به جهان گشود. پدرش سید مهدى حکیم از مراجع بزرگ زمان خود بود که به درخواست مردم لبنان از عراق به آن دیار رفت و ارشاد و هدایت جامعه آنجا را بر عهده گرفت.
ایشان از 9 سالگى به آموختن دروس حوزوى پرداخت و در محضر برادرش ـ سید محمود ادبیات، منطق و قسمتهایى از فقه و اصول تا قوانین را آموخت. سپس در شمار شاگردان شیخ صادق بن حاج مسعود بهبهانى و شیخ صادق جواهرى قرار گرفت و سه سال پیش از فوت آخوند خراسانى به درس خارج آن فقیه فرزانه وارد شد. سپس در محضر آقا ضیاءالدین عراقى و شیخ على باقر جواهرى حاضر شد و بهرهها برد. وى مدتى در درس میرزا محمد حسین نائینى حضور یافت. استاد دیگر آیتاللّه حکیم، عارف فرزانه حضرت سید محمد سعید حبوبى بود. آیتاللّه حکیم در مقام مرجعیت تامه شیعه، سراسر عمر پر برکت خود را صرف مبارزه با حاکمان جور کرد و در این زمینه مرارتهاى زیادى را متحمل شد. پشتیبانى بىدریغ ایشان از مردم مسلمان ایران پس از واقعه 15 خرداد 42 و حمله نظامیان شاه به مدرسه فیضیه هنوز از یاد نرفته است. ورود امام خمینى به عراق به صورت تبعید از وقایع مهم دهه 40 شمسى به شمار مىآید. ملاقات امام با آیتاللّه حکیم و این سخن امام که: «شما حرکت کنید، من نخستین کسى هستم که از شما پیروى خواهد کرد» و تبسم و سکوت آیتاللّه حکیم، از جمله مسائل تاریخى نهضت اسلامى در ایران است. آیتاللّه حکیم در این دیدار گفته بود: «من فکر نمىکنم اگر انقلابى سازمان دهم کسى از من پیروى کند ... بسیارى از مردم از ما اطاعت نمىکنند. آنها بنده هوسهاى خویشاند.» که البته مراد آیتاللّه حکیم، همه کسانى هستند که از بلوغ سیاسى، مذهبى برخوردار نیستند. آیتاللّه العظمى حکیم که از بیمارى سرطان رنج مىبرد، سرانجام در 27 ربیعالاول 1390 قمرى 1348هجرى شمسى) در خانهاش در بغداد به رحمت ایزدى پیوست. (براى آگاهى بیشتر از زندگانى آیتاللّه العظمى حکیم به کتاب «مرزبان حوزه نور» تألیف عباس عبیدى از انتشارات مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامى مراجعه شود).
2ـ آیتاللّه العظمى سید ابوالقاسم خویى در سال 1278 ﻫ ش در شهر خوى به دنیا آمد. ایشان به دلیل حضور پدر در نجف در سیزده سالگى به این شهر هجرت کرد و در آنجا اقامت گزید. آیتاللّه خویى مقدمات و مدارج عالى علوم دینى را به سرعت پشت سر گذاشت و از محضر اساتیدى چون آیات عظام کمپانى، نائینى و آقا ضیاء عراقى بهره برد. آیتاللّه خویى در سالهاى جوانى به درجه اجتهاد رسید و در طول سالها تدریس شاگردان فراوانى تربیت کرد و آثار علمى فراوانى نیز از خود به جا گذاشت. ایشان در جریان لایحه انجمنهاى ایالتى و ولایتى به همراه دیگر مراجع و بزرگان حوزه به مخالفت با رژیم پهلوى برخاست، آیتاللّه خویى از علماى آیتاللّه و از مراجع بزرگ تاریخ تشیع بشمار مىرود. ایشان در سن 94 سالگى و بر اثرى بیمارى و تحمل فشارهاى بىشمار رژیم بعثى عراق در تاریخ 1373 ﻫ ش دارفانى را وداع گفت و در نجف اشرف به خاک سپرده شد.
منبع:
کتاب
آیتالله حاج آقاحسین خادمی به روایت اسناد ساواک صفحه 206