صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

وزارت امورخارجه

تاریخ سند: 25 اردیبهشت 1341


وزارت امورخارجه


متن سند:

شماره‌: ۱۱۵ / ب / ۱۰
تاریخ‌: 25 /2 /1341
وزارت امورخارجه
روز دوازدهم ماه مه جاری (۲۲ اردیبهشت ماه ۱۳۴۱) به مناسبت جشن‌های دو هزار و پانصدمین سال شاهنشاهی ایران آقای کاردینال
Frantz Konig
آرشوک شهر وین در یکی از معروف‌ترین سالن‌های تاریخی رم در حضور جمعی از روحانیون عالی‌مقام منجمله شش تن از کاردینال‌ها و شخصیت‌ها و رجال برجسته و دیپلمات‌ها و اعضای سفارت کبرای ایران در واتیکان و سفارت کبرای ایران در رم سخنان جامع و مفیدی تحت عنوان "نفوذ ایران از طریق زرتشت و سیروس کبیر1 در عالم" ایراد نمود که خلاصه آن در زیر به استحضار می‌رسد:
قبل از آغاز کنفرانس آقای Pere Raes که قبلاً در ایران بوده و اکنون رئیس کتابخانه دربار واتیکان است گفت:
جناب آقای سفیر کبیر موجب افتخار خواهد بود که از طریق جنابعالی خبر اجتماع امروز به عرض اعلیحضرت شاهنشاه ایران و به اطلاع ملت نجیب ایران به عنوان نشانه‌ای از احترام و علاقمندی ما برسد. اگر از مؤسس عظیم‌الشان شاهنشاهی ایران مجسمه‌ای در دست نیست ولی تصویر اخلاقی و معنوی او از طرف گزنفون در کتاب Cyropedie به خوبی مجسم شده و به عنوان شاهنشاه عادل به دنیا معرفی گشته است و این بهترین نوع تعریف از مرد صاحب اقتداری است که خداوند تعیین سرنوشت ملتی را در اختیار و در عهده او گذاشته است.
بعد از این بیان که در حقیقت پیام دربار پاپ بود آقای کاردینال کونیگ که اطلاعات جامع و ذیقیمتی درباره دین زرتشت دارند و رساله خود را نیز درباره "اوستا" نوشته و در ده سال قبل نیز در کتاب "مسیح و مذاهب روی زمین" به تفصیل از دین مزدا بحث کرده‌اند سخنرانی خود را آغاز کردند و بعد از اشاره به شخصیت نجیب و توانای زرتشت و جلب توجه متتبعین و محققین به مختصات او "به عنوان رئیس و رهبر یک مذهب" اظهار داشتند باید دید چه عللی دین زرتشت را به خارج از ایران نیز بسط داد و در فرهنگ چند نقطه مختلف دنیا اثر عمیق گذاشت. بدیهی است درباره دین زرتشت اطلاعات دقیق در دست نیست و شباهت‌های شگفت‌آور بین این دین با آئین موسی و عیسی وجود دارد و هنوز هم مسائل فراوان راجع به دین زرتشت هست که از طرف محققین به طور رضایت‌بخش حل نشده است از جمله اینکه باید دید زرتشت از سرمایه مذهبی زمان خود تا چه‌اندازه سود برده و کمک و نقش شخص او تا چه حدود مهم بوده است. باید دید آئین مزدا در زمان ساسانیان نسبت به دین زرتشت وفادار بوده یا خیر و اصولاً اوستا و گات‌ها و سایر نوشته‌های آن زمان تا چه پایه‌ای ما را به حقیقت افکار زرتشت آشنا ساخته‌اند لازم به توضیح نیست که شباهت بین اصول دین زرتشت و اصول آئین مسیح واقعاً زیاد است. پیغمبر ایرانی وجود خدای واحد مافوق همه را یاد داده و گفته است که او آفریننده آسمان و زمین و قانونگذار و فرمانروای همه جهان است. چنین خدائی فرشتگان برای نجات و سلامت بشر خلق کرده که زیر فرمان او هستند. در برابر فرشته خوبی اهریمن بدی وجود دارد که دائم در نبرد هستند و سرانجام خوبی بر بدی چیره می‌شود و اهریمن مغلوب می‌گردد.
در نظر زرتشت دنیا بین حقیقت و دروغ تقسیم شده حقیقت یا عدالت از خدا تراوش می‌کند و در حالی که دروغ از اهریمن سرچشمه می‌گیرد. در طبع بشری همواره مبارزه بین این دو قدرت ادامه دارد و خود اوست که باید درباره پیروزی یکی از این دو تصمیم بگیرد. حتی فرشتگان نیز در معرض چنین مبارزه‌ای هستند هر کس حقیقت و عدالت رابرگزیند سلامت ابدی می‌یابد و آنان که جانب دروغ را بگیرند در آن دنیا به قعر تاریکی‌های جهنم خواهند رفت. تاریکی در این دنیا علامت دروغ و آتش نشانه حقیقت و عدالت است.
بعضی از فرق زرتشتی عقیده به "قیامت" مردگان انتقام خدای ربانی از پیروان اهریمن پاداش دادن به نیکان پیروزی مطلق مزدا بر اهریمن و بالاخره یک نوع بخشایش عمومی در آن دنیا دارند.
اصل "توحید" در دین زرتشتی از طرف چندتن مؤلفین مسیحی تحسین شده است و چند تن از مؤلفین پیشین به نفوذ دین یهود در اصول زرتشتی اشاره می‌کنند در حالی که نویسندگان Rationaliste که طرفدار تفسیر منطقی و عقلانی (بدون توجه به جنبه فوق‌الطبیعه و آسمانی) کتب آسمانی هستند معتقدند که دین زرتشت مخصوصاً در زمان اسارت قوم یهود در بابل در آئین یهود نفوذ پیدا کرده است ولی بعضی از نویسندگان معاصر در اینکه زرتشت را عامل نفوذ قطعی در تورات و در فلسفه یونان محسوب کرده‌اند قطعاً راه اغراق پیموده‌اند چنانکه خواسته‌اند با ریاکاری و دروغ حتی دین مسیح و آئین محمد را نیز زائیده زمان زرتشت بدانند و با این وصف باید در نسبت دادن سایر مذاهب با اصول دین زرتشتی خیلی احتیاط کرد مخصوصاً در آن قسمت که تورات را از منابع متضاد مشتق می‌دانند.
در هر صورت این مبحث در نوع خود خیلی جالب است و شخصیت زرتشت و آئین او مقام بسیار مهمی در تاریخ تمدن بشر دارند.
سخنرانی آقای کاردینال کونیگ در میان تحسین و کف زدن حضار پایان یافت و اینجانب بنامبرده تبریک گفتم و سپاسگزاری کردم. آقای کاردینال بار دیگر احساسات محبت‌آمیز خود را نسبت به ایران تجدید کردند و افزودند که در سال ۱۳۳۸ در شهر وین افتخار شرفیابی حضور اعلیحضرت پادشاه ایران را پیدا کرده‌اند. متن کامل نطق آقای کونیگ را در صورتی که بخواهند ممکن است از نامبرده اخذ و ارسال نمود. مراتب به وزارت دربار شاهنشاهی نیز نوشته شده است. د
سفیر کبیر محمد ساعد

توضیحات سند:

1- کلمه "سیروس" مترادف یونانی واژه کوروش است
(CYRUS)

منبع:

کتاب بزم اهریمن / جشن‌های دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی - جلد 1 صفحه 302



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.