تاریخ سند: 27 مهر 1357
متن سند:
کرمان
بسمه تعالی
حضرت آیتالله العظمی آقای حاج شیخ علی اصغر صالحی کرمانی دامت برکاته1
جامعه روحانیت استان ایلام و پشتکوه به نمایندگی قاطبه اهالی منطقه ضمن تقدیم مراتب تسلیت و تأثر فراوان اعمال وحشیانه و چنگیزی مأمورین که به کسوت کولی درآمده فاجعه بی نظیر مسجد جامع و شهر کرمان2 را شدیداً محکوم مینماید و مجازات آمرین اصلی و ماموران مزدوری که خیال میکنند با توهین به مقدسات مذهبی و ستم به مسلمانان میتوانند جلو این نهضت همگانی ملی و اسلامی را بگیرند خواستاریم ، پیروزی ملت مجاهد ایران در رسیدن به آرمانهای مقدسشان از درگاه خداوند متعال مسئلت مینمائیم
توضیحات سند:
1.
آیتالله علیاصغر صالحی کرمانی در سال 1275 ﻫ ش در کرمان به دنیا آمد.
تحصیلات مقدماتی را در کرمان به پایان رسانید و سپس عازم اصفهان شد و پس از مدتی برای ادامه تحصیلات عازم قم شد و در محضر آیتاللهالعظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی مؤسس حوزه علمیه قم به درجه اجتهاد رسید در اوج اختناق رضاخانی در سال 1310 به کرمان بازگشت و به اقامه نماز جماعت و ترویج معارف دینی پرداخت.
هنگام جنگ جهانی دوم و شیوع قحطی، گرانی و بیکاری، اقدام به تأسیس انجمن خیریه نمود و بسیاری را از خطر گرسنگی، بیماری و مرگ رهانید.
با سقوط رضاخان اقدام به تأسیس حوزه علمیه کرمان نمود.
با آغاز نهضت امام خمینی(ره) مهاجرت علمای ایران به تهران، تبعید امام(ره) به ترکیه و بالاخره در جریان انقلاب اسلامی همه جا با نهضت همکاری داشت و بالاخره در جریان آتشسوزی مسجد جامع کرمان به دست عوامل رژیم پهلوی صدمات روحی فروانی دید و بستری گردید.
آیتالله صالحی در ظهر روز چهارشنبه پنجم فرودین ماه 1360 در سن 85 سالگی دعوت حق را لبیک گفت.
جنازه وی پس از تشییع در قم در کنار مرقد حضرت معصومه (سلامالله علیها) دفن شد.
2.
حادثه کرمان: در تاریخ 24 مهر ماه 1357 عدهای از چماق به دستان در حمایت از مأموران شاه به جمع مردم عزادار کرمان که در مسجد جامع شهر برای بزرگداشت چهلم شهدای هفدهم شهریور گرد آمده بودند، حمله کردند و جمع کثیری را شهید و مجروح کردند.
با آتشگرفتن مسجد قرآنها نیز در آتش سوخت.
درپی این واقعه آیتالله صالحی کرمانی در تلگرافی به مراجع تقلید قم این واقعه را تشریح کرد.
در این تلگراف چگونگی حمله مهاجمان با حمایت مأموران مسلح در مسجد جامع افشا شد.
مهاجمان که عدهای از کولیهای اجیر شده توسط رژیم بودند، ضمن فحاشی و ضرب و شتم مردم، حتی به کودکان و زنان رحم نکردند و پس از حمله به مسجد، مغازههای مردم را به آتش کشیدند.
ر.ک: هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، غلامرضا کرباسچی، ج 2، ص 961
منبع:
کتاب
آیتالله شیخ عبدالرحمن ایلامی به روایت اسناد ساواک صفحه 120