صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: حسین برکتی

موضوع: حسین برکتی


متن سند:

از: ۲۰ه‍ ۱۱ تاریخ:۹/۱۰/۵۰
به: ۳۱۱ شماره: ۵۱۳۸/۲۰ه‍۱۱
موضوع: حسین برکتی

ساعت ۲۱۰۰ حسین (هرمز) برکتی که سالها در اطریش و آلمان تحصیل می‌کرد و در سال ۶۰ عازم اروپا شده بود و ابتدا در گراتس در رشته زمین شناسی تحصیل می‌کرد در رستوران آلونک واقع در خیابان وصال شیرازی دیده شد وی که پس از چند سال عدم موفقیت در گراتس عازم مونیخ شده بود در رشته تکنیسین ساختمان فارغ التحصیل شد نامبرده از سمپاتیزانهای جبهه ملی در اطریش بود لیکن هنگامی که به مونیخ‌آمد هیچ گونه بستگی و ارتباطی با گروههای سیاسی نداشت ولی هفته‌ای یک بار اکثر در جلسات انجمن شرکت می‌کرد همیشه نسبت به سیاست موضع گیری نمی‌کرد این شخص پسرخاله کیوان فرسودی است که در جبهه ملی گراتس فعالیت داشت و اکنون نیز در تهران به کار اشتغال دارد در مونیخ با موسی رادمنش گیلانی، محمود صادقین، اردشیر فرید مجتهدی، پرویز پاکزاد، اسفندیار اشجعی و بهمن اعتمادی بیش از همه نزدیک بود و چه بسا به خاطر همین آشنائی به انجمن دانشجویی رفت و‌آمد می‌کرد. از سال ۶۸ تاکنون درباره فعالیت سیاسی وی اطلاع صحیحی در دست نیست. حسین برکتی در کافه آلونک اظهار داشت پرویز پاکزاد زودتر از او به ایران‌آمده و خودش نیز یک ماه است که مراجعت کرده و در کارخانه ایران ناسیونال در جاده کرج اشتغال دارد، گویا منصور تدین نیز به اتفاق همسر ایرانیش به کشور بازگشته برکتی گفت یک دستگاه اتومبیل پژو /۷۰ نیز با خود آورده است. پرویز پاکزاد در سال ۵۹- ۶۰ برای تحصیل عازم گراتس شد و در انجمن دانشجویی گراتس فعالیت داشت و با توده‌ای‌های آنجا از قبیل ایرج رشید سلطانلو، زرشناس و همایون قهرمان آشنائی داشت. بین سالهای ۶۴-۶۵ برای ادامه تحصیل به مونیخ‌آمد و در آنجا با افراد سابق هسته آشنا بود و از سمپاتیزانهای سازمان انقلابی شده لیکن در این گروه عضویت نداشته پس از‌آمدن پنج نفر از افراد هسته سابق به ایران این شخص همچنان به انجمن رفت و‌آمد می‌کرد و با اسفندیار اشجعی، ایرج آقازاده و همایونی و افراد سمپاتیزان یا وابسته به سازمان انقلابی رفت و‌آمد و آشنائی داشت و با فیروز فولادی نیز آشنا بود. بعد از اختلافی که در سازمان انقلابی و گروه مهدی تهرانی بوجود‌آمد گویا سمپاتیزان این گروه بود یا مستقیماً با این گروه همکاری می‌کرد شنیده شده که وی رفتن پنج نفر افراد هسته را به تلویزیون محکوم کرده و از کارهای آنان در مونیخ انتقاد نمود و گفته بود که این پنج نفر ابتکار عمل را از سایر افراد انجمن مونیخ که سمپاتیزان سازمان انقلابی بودند گرفته‌اند «این مطالب را محمود صادقین از قول فرزانه بیانی که به ایران‌آمده بود گفته» پاکزاد اهل دامغان است و گویا اکنون در تهران به سر می‌برد و از آلمان اتومبیلی خریداری و با خود آورده است منصور تدین نیز که فارغ التحصیل شده و به ایران‌آمده تا سال ۶۸ گاهی به انجمن رفت و‌آمد داشت لیکن پس از آن معلوم نیست در مونیخ چه می‌کرده آنچه مسلم است از دوستان صمیمی پرویز نیکخواه بوده ضمناً حسین برکتی اضافه نمود اسفندیار اشجعی تحصیلش تمام شده و معلوم نیست چه وقت به ایران خواهد‌آمد و همچنین منصور باقرزاده در مونیخ مشغول بکار است.

نظریه شنبه: در متن خبر مستتر است.
نظریه یکشنبه: به احتمال قوی خبر بالا صحت دارد و گویا پرویز پاکزاد در اختیار ۳۱۵ می‌باشد لذا چنانچه تحقیق در اطراف خبر بالا از طریق قسمت مربوطه از پاکزاد ضروری است می‌بایست حفاظت شنبه در نظر گرفته شود ضمناً درباره مراقبت از تدین‌ آموزش لازم به شنبه داده شده تا در حد ‌امکان اقدام نماید از طرفی می‌بایست از طریق ۲۰ه‍ ۱۲ نیز در مورد مراقبت از افراد مندرج در گزارش که در ایران هستند اقدام لازم صورت گیرد.
نظریه سه شنبه: نظریه یکشنبه تأیید می‌گردد.
نظریه چهارشنبه: نظریه سه شنبه مورد تأیید است.
رونوشت برابر اصل است. ۲۸/۱۰/۵۰
فیش بررسی گردید در پرونده مهدی تهرانی ضمیمه بایگانی شود.۲/۱۱/۵۰
بایگانی شود ۲۱/۱۲/۵۰

منبع:

کتاب چپ در ایران به روایت اسناد ساواک / کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در اروپا صفحه 352



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.