تاریخ سند: 24 مهر 1339
موضوع : آقای شیخ عباسعلی اسلامی
متن سند:
گیرنده : مدیریت کل اداره سوم
فرستنده : ساواک خراسان شماره : 4157/ م الف 11
نامبرده بالا در مسجد جامع گوهرشاد منبر رفته و اظهارات خلاف مصلحت
بیان داشته است در اظهارات خود بیشتر از دخترانی که به مدرسه می روند
بدگوئی کرده و همچنین گفته است : (دختران مسلمان روی زانوی خارجیها
پرورش می یابند...
هنرمند
واقعی بانوان مهوش ـ الهه ـ
مرضیه و غیره می باشند که
ماهیانه حقوقی گزاف به
دست می آورند.
ولی
هنرمندان صنعتگر
حقوقشان ناچیز و طلبه ها
ماهیانه /150 ریال بیشتر
حقوق ندارند...) در این
مورد تذکرات لازم به وی
داده شد و به قرار اطلاع
قریبا به تهران مراجعت
می کند.
رئیس سازمان اطلاعات و
امنیت خراسان.
آرشام1
توضیحات سند:
1ـ محمدعلی درخشی علاّف،
(آرشام) فرزند غلامرضا، که
بعدها نام خود را به آرشام تغییر
داد، در سال 1300 ش، در
مشهد به دنیا آمد.
او از مهرماه
1321 مسئولیت های اطلاعاتی
خود را به عنوان افسر مرزبانی
رکن 2 ستاد لشکر 8 (خراسان)
آغاز کرد.
فعالیت وی در پادگان
بجنورد، در شرایطی که منطقه
فوق تحت اشغال ارتش
شوروی قرار داشت، سبب شد
که آرشام در رابطه با سرویس
اطلاعات نظامی انگلیس قرار
گیرد و در چارچوب شبکه ای از
عوامل انگلیس در منطقه به
خرابکاری علیه روس ها، به
ویژه قلی اوف، افسر اطلاعاتی
شوروی که در پوشش کنسول
شوروی در گنبد عمل می کرده
دست زند.
در اسناد موجود،
گزارشی از آرشام موجود است
که طبق آن وی معترف شده که به
اتفاق اردشیرخان شادلو (از
عوامل شوکت الملک علم و
بزرگ مالک منطقه) فرد ترکمنی
به نام موخی را به قتل رسانیده
است.
آرشام مدعی است که
موخی یکی از مأمورین
اطلاعاتی شوروی بوده است.
طبق همین گزارش، آرشام در
شکست ماجرای شورش افسران
چپ گرا، معروف به «قیام
افسران خراسان» (به رهبری
سرگرد علی اکبر اسکندانی)،
نقش داشته است.
فعالیت های آرشام در خراسان
مورد توجه انگلیسی ها قرار
گرفت.
او به تهران احضار شد و
محرمانه به آذربایجان رفت و
در سالهای 1324 ـ 1325 به
تشکیل شبکه های مخفی در این
منطقه دست زد.
او پس از این
مأموریت مجددا به مشهد
اعزام شد و رئیس تجسس رکن 2
لشکر خراسان گردید تا نقش
مهمتری در فعالیت های
اطلاعاتی و سیاسی سرویس
اطلاعاتی بریتانیا در خراسان
داشته باشد.
او در دوران دولت
دکتر محمد مصدق، از
1 /5 /1331 به آذربایجان منتقل
شد و تا 28 مرداد 1332 در این
خطه بود.
آرشام پس از کودتای
28 مرداد 32، به عنوان رئیس
اطلاعات لشکر خراسان مجددا
به این منطقه وارد شد و در
زمستان 1334 به مناسبت
مسافرت خروشچف و بولگانین
به افغانستان در یک مأموریت
سرّی، پنهانی وارد افغانستان شد
و به تماس با شبکه های مخفی در
این کشور پرداخت.
پس از تأسیس ساواک، نخستین
ساواک استانی که تأسیس شد در
خراسان بود.
آرشام در دی ماه
1335 به عنوان اولین رئیس
ساواک خراسان منصوب شد و به
مدت 5 سال در این ساواک نقش
حساسی به عهده داشت.
در این
زمان زمینه های نارضایتی و
عصیان در عشایر جنوب احساس
شد و آرشام به عنوان یکی از
زبده ترین عوامل MI-6 در
ساواک، در شهریور 1340
رئیس ساواک فارس و بنادر
گردید و تا آذر 1341 در این
سمت بود.
طبق گزارش آرشام، فعالیت های او
در جنوب در سه محور بود : اول،
مقابله با فعالیت نیروهای ضد رژیم
در دانشگاه شیراز؛ دوم، تشکیل
شبکه های اطلاعاتی در میان
عشایر و گردآوری اطلاعات و
تهیه گزارشی جامعه از اوضاع
فارس.
گزارش مشروح فوق به
شماره 9027/دف 8 مورخ
22 /5 /1341 به مرکز ارسال شد
و نقش اساسی در پی ریزی
اقدامات بعدی در سرکوب
عشایر داشت.
در جریان درگیری
مسلحانه عشایر در زمستان
1341 ـ تابستان 1342، آرشام
که اکنون در تهران بود، بارها در
زمینه مسائل فارس با مسئولین
نظامی وقت (سپهبد اسماعیل
ریاحی ـ وزیر کشاورزی، سپهبد
عزیزاللّه کمال ـ رئیس اداره دوم
ارتش و سپهبد عزیزی) به
مشاوره پرداخت.
سومین محور
فعالیت های آرشام در جنوب
تأسیس «انجمن دوستی ایرانیان
با شیخ نشین ها» در فارس بود که
پوشش فعالیت های برون مرزی
ساواک، در واقع MI-6، با شیخ
نشین های خلیج فارس به شمار
می رفت.
آرشام همچنین در
توسعه شبکه های فراماسونری
در شیراز با دکتر ذبیح قربان
همکاری نزدیک داشت و به
تأسیس «باشگاه لاینز» در شیراز
دست زد و در سال 1341
ریاست این باشگاه را به عهده
داشت.
آرشام در آذر 1341
ساواک فارس و بنادر را به
سرهنگ مسعود حریری تحویل
داد و در مرکز (اداره کل یکم
ساواک) به کار پرداخت.
او پس
از طی دوره ویژه اطلاعاتی در
آمریکا (سیا)، در 19 /2 /1342
رئیس ساواک سیستان و
بلوچستان شد و در تاریخ
9 /6 /1345 ریاست ساواک
کرمان را به دست گرفت.
در کرمان، آرشام به سرعت به
چهره ای مخوف استان بدل شد و
سایر قدرت های منطقه را
تحت الشعاع حضور خود قرار
داد، به نحوی که به تأسیس
«دانشسرای عالی فنی آرشام»
دست زد.
او در سالهای 1350ـ
1357 نقش کم نظیری در سرکوب
حرکت های انقلابی در منطقه فوق
ایفاء نمود.
با اوج گیری انقلاب
اسلامی ایران، آرشام طراح و
مبتکر اقدامات وحشیانه و
قساوت بار در سرکوب انقلاب
بود و به ویژه در حادثه خونین
مسجد جامع کرمان (مهر 1357)
نقش اصلی را داشت.
در نتیجه،
وزیر دادگستری دولت ازهاری
برای حفظ «مصلحت» ساواک و
آرشام، محترمانه برکناری او را
به سپهبد ناصر مقدم توصیه نمود.
آرشام در اواخر آذر 1357
برکنار شد.
ارتشبد فردوست در
خاطرات خود آرشام را از معدود
مقامات عالی رتبه ساواک که به
شدت مورد توجه شاپور جی
بودند، معرفی کرده است.
ظهور و سقوط سلطنت پهلوی،
حسین فردوست، ج 2، صص
423 تا 425.
* تاریخ : 3 /8 /39
47244 /5 س ـ 3 /8 /39 از
شهربانی کل کشور به وزارت
کشور ـ محترما به استحضار
می رساند طبق گزارش شهربانی
خراسان آقای حاجی شیخ
عباسعلی اسلامی واعظ در
روزهای 29 و 20 و 21 /7 /39
در مسجد جامع گوهرشاد به منبر
رفته و اظهار داشته که بنا به امر
حضرت آیت الله العظمی
بروجردی به منظور افتتاح
دبیرستان علوی به مشهد آمده و
چند روزی برای مردم وعظ
می کنم نامبرده ضمن بیانات خود
مطالبی درباره برنامه های
فرهنگ و بی حجابی مدارس
ایراد و اضافه نموده برای کمک
به فقرا و اطفال پرورشگاهی
نباید از محل نامشروع و بودجه
گاردن پارتی اقدام نمایند
مسلمانان در صدر اسلام از
دولتهای خارجی باج می گرفته
ولی اکنون دختران مسلمانها در
دامان خارجیان پرورش
می یابند.
از هنرمندان واقعی
هیچگونه تقدیری نمی شود در
حالی که مثلاً از آقای ابوالحسن
صبا در تالار فرهنگ با آلات
موسیقی یاد می شود.
از طرف رئیس شهربانی کل
کشور.
سرهنگ میرنصیری
رونوشت برابر اصل است.
منبع:
کتاب
حجتالاسلام حاج شیخ عباسعلی اسلامی به روایت اسناد ساواک صفحه 137
