متن اعلامیه حضرت آیتالله صدوقی راجع به محاصره منزل حضرت
آیتالله العظمی الخمینی رهبر شیعیان جهان
متن سند:
متن اعلامیه حضرت آیتالله صدوقی راجع به محاصره منزل حضرت
آیتالله العظمی الخمینی رهبر شیعیان جهان
بسم الله الرحمن الرحیم
سرانجام در حالی که تمام محاسبات هیئت حاکمه ایران در مبارزه با ملت به هم خورد، اینک که حکومت منحط و ضد ملی ایران به رأی العین مشاهده نمود که افزایش خشونت و اعمال قدرت سر نیزه و آتش سلاحهای اسرائیلی نمیتواند کوچکترین تغییری در اراده خلل ناپذیر ملت داشته باشد و مردم آزاد شده از نغمههای شوم تبلیغاتی دستگاه، نه مانورهای دمکراتیک دولت را به بازی میگیرد و نه از رگبار مسلسل، سنگر مبارزه را خالی میکند.
اکنون که دستگاه حاکمه ایران برخلاف تصور و محاسبه خود در اقیانوس خروشانی از خشم ملت مسلمان و شجاع ایران که هر لحظه موجی از آن موجودیت او را به خطر جدی تحریک میکند به غرقاب افتاده است و بالاخره در آخرین لحظات عمر خویش که کاملاً ابتکار عمل را از دست داده و قدرت محاسبه از او سلب شده است ناگزیر دیوانه وار با همدستی سایر عوامل استعمار سرخ و سیاه دست به یک حرکت جنونآمیز زده است. با دستورگیری از غولهای استعماری سرخ و سیاه رهبر نهضت و شخصیت جهانی اسلام یعنی حضرت نایب الامام آیتالله العظمی الخمینی را به وسیله عمال حکومت فاشیستی حزب بعث عراق در محاصره قوای مسلح در آورده است. سردمداران سیاستهای ضد دینی و اسلامی حزب بعث عراق به عنوان آخرین کمک برای جلوگیری از سقوط رژیم ایران منزل حضرت آیتالله خمینی را در نجف به محاصره گرفته و از ورود و خروج افراد به شدت جلوگیری میکنند. ناظران سیاسی در همه دنیا این حرکت وقیح را اگر جنونآمیز ندانسته حداقل احمقانه توصیف کردهاند.
سؤالی است که: مزدوران استعمار در ایران و عراق از این جنایت احمقانه چه طرفی برخواهند بست؟ جواب آن فقط در یک ضرب المثل خلاصه میگردد. «که غریق بیچاره در شرف نابودی به هر چیز کوچکی متوسل میگردد» (الغریق یتشبث بکل حشیش).
آیا رهبر نهضت مقدس ایران مانند سایر رجال سیاست قابل انعطاف و تجدید نظر در خط مشی خود میباشد؟ جواب بشدت منفی است.
آیا حضرت آیتالله خمینی که به شهادت هفتاد سال زندگی شجاعانه توأم با تقوای مذهبی و سیاسی جز ذات یگانه پروردگار نیروی دیگری را منشأ اثر نمیداند میتوان او را ارعاب و یا تهدید نمود؟! سؤالی است که جوابش باز بشدت منفی است!! پس منظور از این حرکت چیست؟
همچنان که در ابتدا ذکر کردیم به بن بست رسیدن راههای مبارزه با ملت به وسیله دستگاه حاکمه ایران و اربابان او و در هم ریختن محاسبات آنها در راه نابودی نهضت یا حداقل تضعیف آن کنترل و ابتکار عمل از دست رژیم به کلی ربوده و او را به دیوانگی کشانده است. جنونی که ادامه آن مرگ زودرس و نابودی حتمی رژیمهای دست نشانده را به دنبال دارد.
ملت ایران که در طول تاریخ مبارزه پانزده ساله خود حداکثر وفاداری خود را نسبت به رهبر نهضت تا سر حد بذل جان به اثبات رسانده است آیا در این برهه از زمان ساکت مینشینند؟ آیا ملت مسلمان ایران که امتحان وفاداری خود را در میدان شهدای تهران به نیکوترین وجهی گذرانده است اکنون از قداره به دستهای حکومت نظامی وحشت میکند؟ جواب این سؤال را خود دستگاه حاکمه ایران با تلخی هر چه تمامتری احساس میکند!
این جانب ضمن اخبار مطلب فوق الذکر به ملت مسلمان و غیور ایران به عناصر حکومتی تهران و بغداد اعلام خطر جدی میکنم که چنان چه در اسرع وقت در مقام رفع این جنایت جنونآمیز که خشم ملتهای مسلمان را حتی فراسوی مرزهای ایران در کشورهای مسلمان به شدت تحریک کرده است برنیاید کنترل ایران و منطقه که ملت آن سر در کف به استقبال گلوله میروند دیگر حتی از عهده روحانیت و مراجع تقلید دامت برکاتهم - که تنها پاسداران امنیت این کشور هستند - خارج خواهد شد و سیل خروشان خشم ملت حساب شده و حساب نشده هر گونه مانعی را در سر راه خود طعمه نابودی خواهد نمود.
والسلام علی من اتبع الهدى
یزد - محمد الصدوقی
۲۴ / شوال المکرم – ۱۳۹۸ ۱
توضیحات سند:
۱- برابر است با ۵/۷/۵۷
منبع:
کتاب
شهید آیتالله حاج شیخ محمد صدوقی صفحه 381