صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: ‌جلسه در منزل دکتر على امینى

تاریخ سند: 15 مرداد 1357


موضوع: ‌جلسه در منزل دکتر على امینى


متن سند:

گزارش خبر
به: ‌312 شماره گزارش: ‌55365 /20 ﻫ 21
از: ‌20 ﻫ 21 13570515 تاریخ گزارش: ‌15 /5 /37
موضوع: ‌جلسه در منزل دکتر على امینى
ساعت 00 /9 روز پنجشنبه 12 /5 /37 در منزل دکتر امینى بازار رفت و آمد بسیار گرم بود از دوستان ایشان نیک‌پور نائینى از شهردارى. دکتر اقبالى. دکتر رضایى‌نژاد. نوشین وکیل دادگسترى. مشکان. جمشیدى. رضوى. کاویانى. دکتر مهاجرانى واعظ. سپهر. مهندس روحانى. مطیع‌الدین حضور داشته‌اند.
مشکان گفت آقاى دکتر امینى با خبرنگاران خارجى مصاحبه کردید.
دکتر امینى اظهار داشت بله در جراید خارجى چاپ شد که در ایران در روزنامه‌ها حمله را نسبت به بنده شروع کردند براى بنده مهم نیست طاقت فحش شنیدن را دارم* مشکل کار این است که دنبال همکار سالم و شجاع مى‌گردم در جلسه مهندسین شرکت کردم همه ترس دارند و عقیده دارند کار از کار گذشته دیگر نمى‌شود مملکت را اداره کرد ولى من کاملاً مصمم هستم.
مشکان گفت آقاى دکتر امینى اکنون این روحانیون در بین مردم و دولت چنان فاصله ایجاد کرده‌اند که بیم نابودى استقلال مملکت مى‌رود.
دکتر اقبالى اهل همدان گفت در شهرستان‌ها بخصوص دهات دورافتاده اشخاص را مسلح مى‌کنند.
دکتر امینى گفت دست خارجى در کار است.
مشکان گفت مسلماً خارجى در این بحران مى‌خواهد بهره‌بردارى کند و ساکت نمى‌نشیند.
دکتر رضایى‌نژاد گفت این بلوا و آشوب را اطاق اصناف بنا نهاد وقتى مردم ناراضى شدند همه کارى مى‌کنند.
شخص ناشناسى که بسیار شخصیت جا افتاده‌اى بود گفت این حزب رستاخیز ایران آرام را بهم ریخت بخصوص با صرف بودجه‌هاى دولتى در راه عاطل و باطل، شخصى را سراغ دارم مستشار دیوان عالى کشور است و شاغل است و در حزب رستاخیر حقوقى معادل حقوق نخست‌وزیر مى‌گیرد.
مشکان گفت آقاى دکتر امینى شما بین مردم سرشناس هستید حزبى دایر کنید و از دوستان جوان استفاده کنید.
دکتر امینى گفت مشغول انتخاب دوستانم
مشکان گفت آقاى دکتر امینى جناح چپ و راست را بهم نزدیک کنید البته از میان‌روهاى دو طرف انتخاب بفرمائید از کمونیست‌ها ترسى نداشته باشید اگر انتخابات آزاد باشد در ایران کمونیست‌ها را آزاد بگذارند قبول بفرمائید ده درصد رأى خواهند آورد. وجود کمونیست در کشورهایى مانند کشور ما براى ترساندن آمریکا و پول گرفتن است گرچه کارتر بدین موضوع پى برده است. و اکنون چپ و راست را در هم ادغام کرده است اضافه کرد روحانیت برخلاف دستور اسلام حرکت مى‌کنند یکى از آن روحانى‌ها همین دکتر مهاجرانى است. که دکتر مهاجرانى سکوت کرد و جلسه را ترک نمود.
نیک‌پور نائینى گفت مهاجرانى مأمور است.
مشکان گفت آقاى دکتر امینى این روزها در روزنامه‌ها به شما حمله کرده‌اند و نام واقعى خود را ننوشته‌اند.
امینى خندید گفت بنده را با این سرو صداها تأیید و آماده مى‌کنند.
مشکان گفت شاید شما را مى‌خواهند نخست‌وزیر کنند و در توان فعالیت‌ها شما را خراب کنند.
امینى گفت من به خاطر خدا کار مى‌کنم امیدوارم بتوانم مملکت را آرام نگاه دارم اگر توفیق حاصل کنم شاد خواهم شد.
مشکان گفت رحیمى از اطاق اصناف نهاوندى را بى‌سواد خوانده است.
نظریه سه‌شنبه: ‌شنبه در اظهارات خود صادق بوده و خبر فوق را کتباً گزارش نموده است.
نظریه چهارشنبه: ‌در مرخصى بسر مى‌برد.

توضیحات سند:

* در مورد عکس‌العمل برخى از جراید، در سندى دیگر آمده است:
1ـ تحت عنوان «ماه رمضان و معصیت هم‌ردیف عبادت ما به مناسبت آن» به قلم على‌اصغر امیرانى مى‌نویسد: ‌
از فردا ماه مبارک رمضان آغاز مى‌گردد، راستى اگر از فردا، هیچ کس دروغ نگوید، دزدى نکند و یا دست کم آنها که خدا، اختیار بندگانش را، ده ده و صد صد و هزار هزار، به دست آنان سپرده بر کسى ستم نکنند، زور نگویند و وعده دروغ به مردم ندهند و مسائل را آنطور که هست با آنها در میان گذارند و حیله و نیرنگ به کارشان نبرند به خدا کشور ما گلستان خواهد شد و مردم آن بهترین نمونه مردم مسلمان جهان، ولى وقتى دولت و دستگاه بیهوده و بدون لزوم، مسال‌هاى چون برکنارى و یا استعفاى فلان وزیر مشاور را کتمان مى‌کند و از مردم پنهان نگه می‌دارد چگونه مى‌توان انتظار داشت مسؤولان 666 میلیارد ضایعات را آن هم در یک سال تنها معرفى کند، بنابراین مردم حق دارند فکر کنند زیر این کاسه، نیم کاسه‌ایست، در صورتی که هیچ چیز نیست و یا ممکن است نباشد، بدیهى است کسى از دولت فعلى توقع ‌محاکمه‌ و مجازات عمال دولت قبلى و کسانی که مملکت و مردم آن را به این پایه از نیاز به دیگران و نارضایى از خودشان رسانیده‌اند ندارند، حکومت‌کنندگان غالباً با هم‌ برادرند و هواى همدیگر را دارند و همه سرو ته یک کرباسند خواه از نوع بازنشسته و خانه‌نشین و بیکار و خواه از نوع بر سرکار و سوارکار و یکه‌تاز، همه تا آن حد با هم مخالفت مى‌کنند و خصومت مى‌ورزند که کار به محاکمه نکشد، بی‌خود نیست که سنگرى چون سنگر دادگسترى و سنا و شورا و حتى مطبوعات را در دست دارند...
2ـ تحت عنوان «با اجازه و استفاده از فضاى باز سیاسى» به قلم على‌اصغر امیرانى ضمن اشاره به انتشار نامه دکتر على امینى در جراید مى‌نویسد: ‌
... من وقتى این سخنان را خواندم از شما چه پنهان، اگر عنوان درشت روى آن نبود از فرط دلنشینى خیال مى‌کردم این نوشته از خود ماست و یا دست کم از نوشته‌هاى دوره‌هاى چند ساله مجله گردآورى و چاپ شده است. در صحت این مطالب و موضوعات که مو، لاى درز آن نمى‌رود فکر نمى‌کنم کسى حرفى داشته باشد و اگر دکتر امینى به صورت مقاله آن را براى خود ما مى‌فرستاد چاپ مى‌کردیم، چنانکه انتقادات تندتر از آن را مربوط به مخالفان هم چاپ کرده‌ایم، ولى نام یک چنین سخنان دلنشین و نوشته مردم‌پسند را اعلامیه نهادن و عنوان «آغاز فعالیت‌هاى دوباره دکتر امینى» به آن دادن صورت دیگرى به قضیه مى‌دهد که در خور تعمق است.
اختلاف نظر امثال ما با امثال دکتر امینى و سایر آزمایش‌شده‌ها این است که ایشان تنها افراد 15 سال اخیر را گرداننده امور دانسته‌اند و حال آنکه حکومت‌گران بر مردم ایران، از نیم قرن پیش فرقى نکرده‌اند، فلان‌السلطنه مى‌رود، فلان‌الممالک مى‌آید، سالار اکرم مى‌رود، سالار افخم مى‌آید و دمار از روزگار مردم بر مى‌آورد. پدران و عموها جاى خود را به پسران و عموزاده‌ها مى‌دهند...
درد بى‌درمان کشور ما اینست که حکومت‌گرانش بیشتر از تحصیل‌کردگان فرنگ هستند و به همین مناسبت و مناسبت‌هاى بسیار دیگر است که در کشور ما سرکنگبین که یک داروى صفرابر است، بر صفرا می‌افزاید. بودجه‌اى که براى کشاورزى وضع مى‌کنیم به صورت ساختمان سر به فلک کشیده در مى‌آید. مثلاً کارخانه براى قفل‌سازى مى‌آوریم ولى کلیدش در دست خارجى است.
خوشبختانه یا متأسفانه روزنامه‌هاى عصر روز بعد دیگر چیزى درباره فعالیت دکتر امینى که از طرز آغاز آن معلوم بود و مردم هم انتظار داشتند دنباله داشته باشد، انتشار ندادند و روزنامه‌هاى صبح هم اصلاً اشاره‌اى به آن اعلامیه نکردند، تو گویى فرامرز هرگز نبود!
فضاى باز سیاسى که یک روز درى از آن به اجبار و یا به اختیار باز کنند و روز دیگر باز به اجبار و یا به اختیار ببندند، ممکن است در باشد و رو به فضا هم باشد، ولى آن فضاى باز و سالم سیاسى، که مردم حکومت‌شونده خود نیز در آن سهیم باشند و یا دست‌کم جنبه ایرانى و محلى آن بر سایر جنبه‌هایش بچربد، نیست. ایجاد یک چنین فضایى مانند فضاى سبز است، درخت کهنسال مى‌خواهد و سبزه و آب، تا بلبل بر شاخسارش بنشیند و بخواند، وگرنه این قبیل کارها عینک سبز در برابر چشم مردم گرفتن است و کسى را گول نمى‌زند. خاصه گوشه‌نشینانى چون ما، که جز اعتلاى نام ایران و ایرانى و خدمت به نوع انسان نظرى به کسى و کارى ندارند.

منبع:

کتاب علی امینی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 371


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.