حضور دانشمند محترم و استاد سخن خطیب شهیر جناب آقای فلسفی دامت برکاته
حضور دانشمند محترم و استاد سخن خطیب شهیر جناب آقای فلسفی دامت برکاته
متن سند:
ایرانتهران
خیابان ری –
حضور دانشمند محترم و استاد سخن خطیب شهیر جناب آقای فلسفی دامت برکاته
بسمه تعالی
بعرض عالی می‌رساند
سلام و تحیت فراوان تقدیم و سلامت و سعادت جنابعالی و بستگان محترم را از درگاه قادر متعال مسألت می‌کنم.
مخلص به حمد الهی سالمم و به انجام وظایف در حدودی که فعلاً میسر است مشغولم. عازم بودم پس از آن جلسه که در منزل آقای مصطفوی خدمتتان بودم باز به زیارتتان بیایم، علاوه بر انس بیشتر مطالبی هم بود که می‌خواستم از نظر‌های مشورتی و صلاحدید سرکار مسبوق شوم ولی مع الاسف چنان فرصت کوتاه و کار‌هایم متراکم شده بود که این توفیق نصیب نشد. روز سه شنبه سوم فروردین از طریق زمینی به عراق و پس از چند روز توقف و تشرف به اعتاب مقدسه از آنجا به اردن و شام و لبنان و روز یکشنبه ۲۲ فروردین از لبنان با هواپیما به هامبورگ آمدم. نظر خودم این بود که بی خبر و بدون مراسم استقبال وارد شوم. چون گاهی ضمن این مراسم از همان آغاز اشکالات اجتماعی پیش بینی نشده‌یی سر راه مقصود اصلی سبز می‌شود ولی چون آقای همدانی قبلاً برای تهیه منزل آمده بودند و برای تهیه منزل خود به خود به چند تن از دوستان خودشان مراجعه کرده بودند عده‌یی به طور خصوصی خبر شده بودند و وقتی به فرودگاه آمدم عده‌یی از بازرگانان و دانشجویان در سالن فرودگاه گرد هم منتظر ورود مخلص بودند از جمله آقازاده محترم آقای آقا مصطفی که از همان برخورد اول به خوبی دریافت می‌شد جوانی متین و با محبت‌اند. در این سه چهار هفته که از اقامت مخلص می‌گذرد جلسات متعدد درباره مسجد منعقد شده که خلاصه آن را ضمن نامه‌یی که به عنوان هیأت مدیره نوشته‌ام و آقای همدانی آوردند نوشتم و قطعا معروض خواهد افتاد. درباره کارها و وظایف دیگر هم کارها به سهولت شروع شد و از همان اولین شب جمعه جلسه قرائت و تفسیر با حضور عده‌یی در حدود سی نفر شروع شد. در این جلسه‌ها برنامه پرسش و پاسخی گنجانیده شد که تا کنون جالب و مفید واقع شده و روح خاصی بر جلسه بخشیده است. سه شنبه شب غدیر هم در منزل جشنی برپا بود و در حدود گنجایش منزل قبلی که اطاق‌های بیشتر و بزرگتری داشت دعوت شد و جلسه گرمی با حضور عده‌یی در حدود صد نفر تشکیل شد. در این جلسه یکساعت صحبت کردم و ضمن آن کلیاتی از هدف و رویه و برنامه را برای اطلاع آقایان گفتم و مثل این که حسن اثری داشت و بعد، از آقایان به میوه و شیرینی پذیرائی به عمل آمد. اکنون چند روز است به منزلی که اجاره کرده‌ام منتقل شده‌ام. برای جلسات محرم تصمیم بر این شد که جلسات را در مسجد تشکیل دهیم زیرا هم دعوت باید عمومی باشد و هم این منزل گنجایشش از آن منزل قدری کمتر است و هم مسجد نباید تا این حد متروک بماند. مسأله قابل توجه این است که انشاء الله به خواست خدا و محبت آقایان مخصوصاً حضرتعالی که با شوق و علاقه فراوان در کار مسجد اقدام می‌کرده‌اید این ساختمان در اسرع وقت تکمیل و برای بهره برداری دینی آماده شود. صرف نظر از تزئینات داخلی که بعد هم می‌توان انجام داد با مبلغی در حدود (سیصد و پنجاه هزار مارک) ۰۰۰/۳۵۰ می‌توان ساختمان مسجد را آماده و تعمیرات خارجی را تکمیل کرد و با مبلغی در حدود صد و پنجاه هزار مارک ساختمانی برای اقامت امام و متصدیان و کلاس‌های درس و امثال آن ساخت. به این ترتیب باید مبلغی در حدود یک میلیون تومان تهیه کرد. و از این مبلغ در درجه اول باید همان مبلغ را زودتر تهیه و مصرف کرد بلکه تا زمستان زودرس هامبورگ دوباره نیامده این کار سروسامانی گیرد. کار‌های دیگر از قبیل مراسم تشرف به اسلام و ازدواج و سئوال‌های کتبی و نامه‌ها نیز شروع شده و فعلاً قسمتی از وقت مخلص را همین کارها می‌گیرد و قسمتی دیگر صرف مطالعات می‌شود، هم مطالعات تحقیقی که همواره جزئی از برنامه همیشگی مخلص است و هم مطالعات مربوط به کار‌های اینجا. آقای آقا مصطفی معمولاً شب‌های جمعه می‌آید و همین پریشب هم اینجا بودند و حالشان خوب است. از خدای متعال خواستارم همه ما را در راهی که رضای اوست موفق دارد.
زیاده ایام سعادت مستدام باد
اردتمند شما محمد حسینی بهشتی