صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: حضور چند تن از عناصر سرشناس جبهه ملی در چشمه اعلی دماوند

تاریخ سند: 6 شهریور 1346


موضوع: حضور چند تن از عناصر سرشناس جبهه ملی در چشمه اعلی دماوند


متن سند:

رونوشت گزارش خبری شماره 17262 /20 ﻫ 2 –6 /6 /1346
موضوع: حضور چند تن از عناصر سرشناس جبهه ملی در چشمه اعلی دماوند پیرو 17207/ه2- 31 /5 /46

روز جمعه 3 /6 /46 حاج حسن ‌قاسمیه. اللهیار صالح. دکتر کریم سنجابی. دکتر عبدالحسین اردلان. دکتر غلامحسین صدیقی. دکتر شمس‌الدین امیرعلائی. علی‌اشرف منوچهری. ابوالفضل قاسمی. عبدالحسین ثنائی. عباس محمودی. عباس وزیری. حسین شاه‌حسینی. ابراهیم کریم آبادی، در باغ حاج حسن قاسمیه واقع در چشمه اعلی دماوند حضور داشتند. ابتدا درباره انتخابات صحبت شد. اللهیار صالح درباره انتخابات نطنز اظهار نمود درگذشته وکیل نطنز آقای ضابطی که راننده بود، شد. اتفاقاً خوب کار کرد، مردم از او راضی بودند، ولی امسال به جای او کسی دیگر را گذاشتند با اینکه انتخابات به نام ضابطی تمام شده بود، به او نوشتند که در قرائت آراء اشتباه شده است. شما وکیل نیستید.
سپس نوبت به مباحث مختلف کشیده شد. دکتر امیرعلائی گفت این جنگل ساعی را من درست‌ کردم و شخصاً هم او را از کار برکنار کردم، ولی بعد معروف شد1 و دلیلش هم این است که فرامرزی2 آن موقع تقاضای نامشروعی داشت، من انجام ندادم و در روزنامه نوشت جنگل دکتر امیرعلائی مثل ریش ترکمن تنک می‌باشد. وقتی من وزیر کشاورزی قوام‌السلطنه3 بودم، دانشکده کشاورزی وضع بدی داشت و چون توده‌ای‌ها نفوذ عجیبی داشتند هیچ‌کس جرئت نمی‌کرد آنجا برود. امیرحسین[احمدحسین] عدل4، وزیر کشاورزی قبل از من، به آنجا رفت و کتک خورد؛ وقتی من خواستم بروم قاجار دوانلو رئیس دانشکده کشاورزی به من گفت نیائید شما را کتک می‌زنند. من گفتم وزیری که از مردم بترسد باید استعفاء دهد. به کرج رفتم، توده‌ای‌ها شلوغ کردند و داد و بیداد نمودند و شعار دادند. گفتم اگر حرف حسابی دارید دو نفر نماینده بفرستید تا صحبت کند. نمایندگان آنها آمدند، درخواست آنها بدین شرح بود.
1. در اینجا حیف ‌و میل می‌شود. شیر و میوه و حتی شراب وزیران از اینجا تهیه می‌شود.
2. وزیر فرهنگ، لیسانس ما را به رسمیت نمی‌شناسد.
3. مهندس ساعی را که شما از کار بیرون کرده‌اید، باید برگردد.
ناطق افزود من همه را در سالن جمع کرده و گفتم نظریات منطقی شما را انجام می‌دهم، ولی اخراج ساعی که پرونده دزدی دارد، به شما ربطی ندارد و همه را نیز انجام دادم.
سپس دکتر غلامحسین صدیقی درباره تاریخ بحث کرد. ابوالفضل قاسمی از او سئوالاتی درباره میرزا ملکم. عباسقلی آدمیت. امین‌السلطان نمود و نظر خود را بیان کرد. امیرعلائی گفت ابراهیم صفایی در کتاب اسناد سیاسی خود گویا سندی مبنی بر پول گرفتن تقی‌ زاده از خارجیان منتشر کرده است. دکتر صدیقی افزود بلی ایشان وقتی در آلمان بودند با انگلیس و روس مبارزه می‌کردند و اعتبارات فراوان از (رایس بانک) آلمان داشتند.
در این وقت صحبت از دکتر مصدق و رضاشاه پیش‌آمد. وزیری اشاره به نطق دکتر مصدق علیه سلطنت رضاشاه کرد و قاسمی گفت مثل اینکه بعداً آن دو با هم همکاری داشتند و این مطلب در تواریخ متعدد منعکس است و دکتر صدیقی ضمن تأیید موضوع گفت که جلساتی با حضور مؤتمن الملک. مشیرالدوله. دکتر مصدق و مستوفی‌الممالک در منزل رضاشاه تشکیل می‌شد. بالاخره بعد از صحبتهای زیاد متفرقه جلسه در ساعت 1700 خاتمه یافت و افراد به شهر عزیمت نمودند.
رونوشت برابر اصل است. اصل در 121111. به پرونده اللهیار صالح به کلاسه 23000 ضمیمه و ارائه فرمائید. 7 /8
بایگانی فرمائید. 9 /8 /46

توضیحات سند:

1. زمین پارک ساعی که اکنون در حاشیه خیابان ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار دارد، در سال 1324ش توسط مهندس کریم ساعی درخت‌کاری شد و در اختیار وزارت کشاورزی قرار گرفت و در سال 1329ش، توسط خود او به شکل پارک جنگلی درآمد. پس از درگذشت مهندس ساعی در اثر سانحه هوائی، این پارک در اختیار وزارت کشاورزی بود تا اینکه در جریات توسعه شهری در سال 1334ش در اختیار شهرداری تهران قرار گرفت.
2. عبدالرحمن فرامرزی، فرزند عبدالواحد در سال 1280ش متولد شد. وی از مردم جنوب ایران و منسوب به «فرامرزان» بود که بخشی است میان لارستان و بندر لنگه. فرامرزی از 1315 تا 1318 معاون اداره‌ راهنمای نامه نگاری در شهربانی بود که سانسور مطبوعات را همراه با علی دشتی برعهده داشت و از 1318 تا شهریور 1320 رئیس آن اداره بود. پس از شهریور 1320 که مطبوعات آزاد شدند، او هفته نامه « آینده ایران » را منتشر ساخت، ولی پس از چند ماه تعطیل شد، سپس هفته نامه «بهرام» را منتشر کرد که آن هم بیش از چند ماه نپایید. فرامرزی در آغاز سال 1321 امتیاز روزنامه‌ «کیهان» را گرفت. در این دوران مصطفی مصباحزاده، رئیس تبلیغات، مدیر و سردبیر کیهان بود. کیهان پس از رویداد خشونتبار هفدهم آذر 1321 (به بهانه‌ کمبود نان در زمان نخست وزیری قوام السلطنه) به همراه دیگر مطبوعات توقیف شد و در انتشار مجدد، امتیاز کیهان را مصباحزاده گرفت. فرامرزی در دورههای 15، 16، 17، 18 و 20 نماینده‌ مجلس بود و از آن پس جواز وکالت دادگستری گرفت. فرامرزی از سال 1346 بر اثر کسالت، در کار کیهان چندان دخالت نداشت و نام او به عنوان سردبیر در صفحه‌ اول یا دیگر صفحات کیهان دیده نمیشد، ولی رابطه او با کیهان هرگز قطع نشد. به گفته‌ی خودش تمام هزینه‌ زندگی و نیازهای مالی او از سوی مؤسسه‌ کیهان تامین می‌شد. فرامرزی که در مواضع سیاسی. اجتماعی مدافع منافع انگلیسها بود، در 24 مرداد ماه سال 1351 درگذشت.
3. احمد قوام فرزند میرزا ابراهیم خان معتمدالسلطنه ملقب به دبیر حضور، وزیر حضور، و قوام السلطنه در سال 1252 ش متولد شد. فرمان مشروطیت به خط او نوشته شد. در زمان مظفرالدین شاه، دبیر مخصوص و رئیس دفتر شاه، و در زمان احمدشاه والی خراسان و سپس نخست وزیر وی گردید و با روی کار آمدن سردار سپه از کار برکنار و مجبور به ترک ایران شد. پس از شهریور 1320، مجدداً فعالیت های سیاسی را آغاز کرد و چهار بار نخست وزیر شد، که یکی از نوبت‌های آن در دوران زمامداری مصدق بود که به دلیل حوادث 30 تیر 1331، عزل گردید. قوام در تاریخ ایران به عنوان یکی از وابستگان معروف سیاست استعماری انگلیس و آمریکا معرفی شده است. پیمان محرمانه قوام با دولت آمریکا در مهرماه 1326، مبنی بر اینکه: «دولت ایران جز با اجازه آمریکا حق استخدام مستشار نظامی از سایر دول را ندارد»، ارتش ایران را به صورت جزئی از وزارت جنگ آمریکا درآورد. علاوه بر این، اعطای امتیازات ویژه در خصوص نفت به آمریکا در دولت وی، عامل مهم بسط و توسعه سیاست‌های ایالات متحده در ایران بود. قوام در سال 1334 درگذشت.
4. احمدحسین عدل، فرزند میرزا مسعود عدل الملک در سال 1277ش در تبریز به دنیا آمد. پس از تحصیلات مقدماتی در تبریز، به فرانسه رفت و در رشته مهندسی کشاورزی ادامه تحصیل داد. در سال 1302ش به ایران بازگشت و در وزارت فوائد عامه و تجارت مشغول به کار شد. در سال 1309ش، معاون اداره کل کشاورزی شد و در همین سال، که مدرسه عالی فلاحت توسط رضاشاه افتتاح گردید، به ریاست آن برگزیده شد. همین مدرسه بعدها تبدیل به وزارت کشاورزی گردید. پس از شهریور 1320ش، در کابینه علی سهیلی، وزیر کشاورزی که تازه تأسیس شده بود، گردید که این سمت در کابینه های ابراهیم حکیمی و احمد قوام نیز ادامه یافت. در سال 1326ش، رئیس شورای عالی برنامه هفت ساله شد و در سال 1330ش، رئیس شورای عالی سازمان برنامه گردید. پس از کودتای 28 مردا سال 1332ش، وزیر کشاورزی کابینه فضل‌الله زاهدی شد و تا پایان دولت کودتا، با آن همراه بود. تدریس در دانشکده کشاورزی و نوشتن مقالات تخصصی و همچنین ریاست کارخانه‌های بافندگی: ریسباف اصفهان، زاینده رود و ریاست سندیکای صنایع اصفهان از دیگر مشاغل اوست. احمدحسین عدل در سال 1341ش، در حادثه رانندگی جاده اصفهان به تهران از دنیا رفت.

منبع:

کتاب اللهیار صالح به روایت اسناد ساواک-جلد دوم صفحه 369

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.