مانور انحراف
متن سند:
مانور انحراف
مهدیهاشمی به بخشی از زندگی خود که به تقلید گمراهان از راه راست، مفاهیمی را به میدان مناقشه، مباحثه و مناظره سوق میداد و حریم برخی مقدسات را از همان نوجوانی میشکست و با افراط در مناظره و بحث، انحرافات خویش را فراهم ساخت اشاره میکند:
« یکی از بستگان ما توی نیروی مخصوص بود در نوژه1 در همان جنگ ظفار شرکت داشت یک آدمی بود که خوب در اصل مسلمان بود. منتهی بعد رفته بودند در جو ارتش و آن جوهای کذایی و اینها یک مقدار همچین شبهه شده بود؛ یعنی اخلاق اعتقادی اسلامی را داشت منکر میشد. ما باهاش بحث زیاد میکردیم و کاری نمیکرد این بحثها، بعداً این انگیزه در ما بوجود آمد که برای دوستان مانور آن را در بیاورم یعنی مثل آن فرد، منکر بعضی از مسایل بشوم تا ببینم دوستان میتوانند جواب بدهند یا نه. یک مدتی ما کارمان این بود که مثلاً دلایلی که او بر رد خدا و رد قیامت و مثلاً اصول و اینها، اینها را ما ادای او را در میآوردیم و میتوانستیم. هم طلبه بودیم دیگر، باهوش هم بودیم، بیانم هم خوب. مثلاً برای دو نفر از آنها قشنگ اثبات میکردم که خدا نیست، قیامت نیست و نمیدانم چی نیست و فلان و آنها میماندند توش، یعنی جواب خیلی قوی نداشتند که خوب این هم یک حالت گناهکاری بود در ما دیگر در کشیده شدن به انحراف و اینها.»2
توضیحات سند:
1. پایگاه هوایی نیروی هوایی است در همدان و به هوابرد ربطی ندارد که نیروی مخصوصی داشته باشد.
2. نوار شماره پنج.
منبع:
کتاب
بنبست - جلد اول / مهدی هاشمی ریشههای انحراف صفحه 81