تاریخ سند: 20 دی 1343
موضوع : وضع دولت
متن سند:
شماره : 7081 /326
پس از حملات سناتور ممتاز1 در مجلس سنا و اعلام جرم علیه دولت و عدم
انتشار حملات مشارالیه در جراید در محافل مطلع سیاسی تهران شایع گردیده که
موقعیت دولت آقای منصور بیش از هر موقع دیگری سست شده ولی رفتن دولت
را موکول به بازگشت وزیر امور خارجه که متجاوز از یک ماه است در آمریکا
است و ارتشبد حجازی2 که
نامبرده نیز در آمریکا
می باشد می دانند و بعضا
اظهار می کنند که آقای آرام
برای اینکه امریکائیها را از
کمک به عبدالناصر3
منصرف کند با مقامات
سیاسی امریکا مشغول
مذاکره است و ارتشبد
حجازی نیز برای تشریح این
مطالب از نظر نظامی
مبادرت به مسافرت کرده و
چون تاکنون توافق حاصل
نشده این مسافرت به طول
انجامیده و با موافقتهائی که
به عمل آمده رفتن دولت
آقای منصور قطعی است.
توضیحات سند:
1ـ محمد علی ممتاز در سال
1271 ش در تهران به دنیا آمد.
در مدرسه علوم سیاسی درس
خواند و بنا به دعوت علی اکبر
داور به وزارت عدلیه رفت و
مشاغل زیر را عهده دار شد :
«دادستان شهرهای : اراک،
اصفهان و کرمانشاه ـ دادستان
دیوان کیفر کارکنان دولت ـ
ریاست دادگستری آذربایجان ـ
ریاست کل دادگاه های استیناف
ـ معاونت پارلمانی ـ وزیر
دادگستری در کابینه شریف
امامی.
»
محمدعلی ممتاز که در سال
1324 در تبریز به زندان
پیشه وری افتاده و حکم اعدام
او صادر شده بود، با ورود قوای
دولتی به تبریز نجات یافت.
وی در سال 1342 در انتخابات
دوره چهارم مجلس سنا، از
تهران به مجلس رفت و در زمان
نخست وزیری منصور با او
مخالفت داشت.
مشارالیه قبل از
پیروزی انقلاب اسلامی، در سن
82 سالگی در گذشت.
2ـ عبدالحسین حجازی در سال
1283 ش به دنیا آمد.
در سال
1302 از دانشکده افسری
فارغ التحصیل شد و در دانشکده
نظامی سن سیر و دانشگاه جنگ
فرانسه ادامه تحصیل داد.
مشاغل وی عبارت است از :
فرماندهی لشکر خوزستان،
فرماندار نظامی تهران،
فرماندهی لشکر کرمان،
فرماندهی دانشکده افسری،
ریاست شهربانی، فرمانده سپاه
فارس، فرماندهی دانشگاه
جنگ، سفیر کبیر ایران در
پاکستان، معاون ستاد کل و
فرمانده نیروی زمینی، ریاست
ستاد بزرگ ارتشتاران.
مشارالیه که درزمان فرماندهی
لشکر خوزستان، متهم به
همکاری با بختیاری ها شده بود،
توسط مظفر فیروز بازجویی شد
و در دولت مصدق نیز بازداشت
شد و در زمان حضور در فارس
نیز با مهدی فرخ که استاندار بود
به شدت درگیر شد.
عبدالحسین حجازی در سال
1348 خودکشی کرد که انتشار
خبر آن، که به شکل زیر بود
مشکوک بنظر می رسید :
«هنگام پاک کردن اسلحه خود
ناگهان گلوله ای از لوله خارج و
او را از پای در آورده است.
»
3ـ جمال عبدالناصر رهبر پیشین
مصر در 15 ژانویه 1918 در
اسکندریه مصر به دنیا آمد.
او
در قاهره از آکادمی علوم نظامی
فارغ التحصیل شد.
از 1942 که
افسر ارتش مصر بود، با
همکاری افسران همدوره ای
خود قصد سرنگونی حکومت
ملک فاروق را داشت.
وی
معتقد بود که این اصلاحات در
زمان حیات این رژیم قابل
انجام نیست.
او در جنگ 1948
اعراب علیه اسرائیل شرکت
داشت.
پس از شکست اعراب
در جنگ، ناصر جنبش افسران
آزاد را پی ریزی کرد و ژنرال
محمد نجیب به عنوان رهبر این
جنبش برگزیده شد.
جنگ
1948 اعراب و اسرائیل سبب
بدبین شدن مردم نسبت به لیاقت
ملک فاروق شد و این امر
پایه های حکومت فاروق در
مصر را به شدت متزلزل ساخت.
در ژوئیه 1952 جنبش افسران
آزاد در یک کودتا به حکومت
فاروق خاتمه داد.
رهبری این
کودتا به عهده ژنرال محمد
نجیب و دستیار وی جمال
عبدالناصر بود.
فاروق به ناچار
در 26 ژوئیه 1952 از مقام
خود استعفا کرد و رهبران کودتا
احمد فؤاد پسر خردسال فاروق
را به عنوان فاروق دوم به
سلطنت رساندند اما در 18 ژوئن
1953 در مصر اعلام جمهوری
شد و فاروق و خانواده اش تبعید
شدند اولین رئیس جمهور مصر
ژنرال محمد نجیب بود که در
1954 توسط سرهنگ جمال
عبدالناصر برکنار شد.
ناصر که
معتقد به انترناسیونالیسم عربی و
اتحاد میان آن کشورها بود تا
زمان مرگش یعنی تقریبا 16 سال
رئیس جمهور مصر باقی ماند.
وی سیاست جدایی از کشورهای
غربی و نزدیکی به بلوک شرق
خصوصا شوروی سابق را در
پیش گرفت و اقدام به خرید
اسلحه از این کشور نمود.
شوروی سابق نیز وی را در
تأمین اسلحه و سایر نیازها و
همچنین ساختن سد عظیم آسوان
بر رود نیل که غربیها از احداث
آن خودداری کرده بودند کمک
نمودند و این همکاری تا زمان به
قدرت رسیدن سادات ادامه
داشت.
ناصر در ژوئیه 1956 کانال
سوئز را ملی اعلام کرد و یک
سازمان مصری را برای اداره آن
تأسیس کرد.
به دنبال این عمل
دولت اسرائیل همراه با قوای
انگلیس و فرانسه در اکتبر 1956
به خاک مصر در شبه جزیره سینا
حمله بردند تا خلیج عقبه را روی
کشتیهای اسرائیلی باز کنند.
این
جنگ سرانجام با تهدید شوروی
سابق به دخالت نظامی در مارس
1957 پایان پذیرفت، اما در این
سال جمال عبدالناصر تمام
داراییهای دولتهای غربی در
مصر را ملی اعلام کرد و کانال
سوئز نیز در آوریل همان سال
بازگشایی شد.
در 1958 سه کشور مصر، سوریه
و یمن تحت عنوان جمهوری
متحده عرب با یکدیگر متحد
شدند و در یک همه پرسی جمال
عبدالناصر به ریاست جمهوری
آن برگزیده شد.
این اتحاد دیری
نپایید و بر اثر بروز اختلافاتی در
1961 از هم گسیخت و سه کشور
از یکدیگر جدا شدند.
جمال
عبدالناصر در 1967 ـ 1962
دهها هزار تن از نیروهایش را
برای کمک به جمهوری خواهان
یمن بدان سرزمین اعزام داشت و
این امر باعث بروز اختلافاتی با
عربستان سعودی شد.
ناصر در
سومین جنگ اعراب و اسرائیل
یعنی نبرد ژوئن 1967 که با حمله
غافلگیرانه هواپیماهای اسرائیلی
به فرودگاههای قاهره و دمشق
آغاز شد صحرای سینا، تمام طول
شرقی کانال سوئز و رقم عظیمی
از هواپیماهای خود را از دست
داد.
جمال عبدالناصر سرانجام در
28 سپتامبر 1970 در سن 52
سالگی بر اثر سکته قلبی در
گذشت.
بعضی از مفسران سیاسی
مرگ ناصر را ناشی از یک
توطئه می دانند توطئه ای که قصد
داشت سادات معاون ناصر را که
به لزوم دوستی با غرب و
صهیونیستها معتقد بود به قدرت
برساند.
منبع:
کتاب
کابینه حسنعلی منصور به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 194