تاریخ سند: 5 شهریور 1357
در چند ساعت گذشته وضع شهر قزوین عادی بوده
متن سند:
از: سازمان قزوین تاریخ: 5 /6 /2537[1357] 13570605
به: سازمان زنجان شماره: 1540 /23 ﻫ
پیرو: 1539 /23 ﻫ ـ 4 /6 /2537
در چند ساعت گذشته وضع شهر قزوین عادی بوده و هیچ نوع تظاهرات و یا بینظمی مشاهده نشده است لیکن گفته میشود در روز جاری اولاً بازار تعطیل خواهد بود
ثانیاً کلیه طبقات مردم بهویژه بازاریان و روحانیون از قبل از ظهر در مسجد شاه اجتماع و قطعنامهای صادر خواهند نمود
مراتب برقرار بوده و چگونگی وضعیت مستمراً به استحضار خواهد رسید ضمناً سایر مراجع مسئول نیز در جریان امر گذاشته شدند.1
رئیس سازمان قزوین انصاری
گوینده: عربی
گیرنده: کلانتری
ساعت 19:15/ 5 /6 /2537
توضیحات سند:
1. امروز مصادف بود با هشتمین روز فاجعه سینما رکس آبادان و به همین جهت در بسیاری از شهرها خصوصاً آبادان تظاهراتی علیه رژیم برگزار شد. پیرامون فاجعه سینما رکس آبادان علامیه حضرت آیتالله شهید محمد صدوقی اهداف رژیم را در همان زمان افشاء کرد. متن اعلامیه که در مورخه 30 /5 /1357 منتشر شد به شرح زیر است:
«ملت مسلمان و شریف ایران! بار دیگر دستهای جنایکار و خونآلود رژیم که تا مرفق در خون بیگناهان اصفهان، تبریز، مشهد، رفسنجان و … غوطه میخورد، از آستین مکر و خدعه شیطانی بیرون آمد و جنایتی بس هولناک که روح چنگیز از شنیدن آن به لرزه در میآید. در شهر آبادان بیافرید مگر چه کرد؟
377 نفر زن، بچه و مرد بیدفاع را در سالن بسته سینما به ذغال تبدیل کرد. او با این جنایت سهمگین که روی هیتلرها را سفید میکند غرض و هدف بزرگی دارد و به عبارت دیگر بنابر سنت همیشگی خویش، این دفعه رژیم میخواهد یک جنایت را موجه جنایات قبلی و بعدی خویش قرار دهد. به این معنی که او در برابر جنبش اصیل دینی و ملی مردم، کاملاً به زانو درآمده است و رسالتهای راستین این نهضت که از خون ما، گوشت و پوست مردم مجاهد ایران آنچنان میجوشد، که جای هیچگونه بهانه قانونی و یا حتی شبه قانونی به دست عمال سفاک آنها نداده است تا بیدغدغه خاطر خون بریزد و در برابر خبرگزاریهای داخلی و خارجی و افکار عمومی دنیا، اعمال قرون وسطایی خود را توجیه کند. دقت در مصاحبهها و اعلانات و اعلامیههای حکومت نظامی اصفهان ضعف منطق خودکامگی حکومت را تأیید میکند، اینک برای اینکه افکار و احساسات یک عده سادهلوح را علیه نهضت مقدس تحریک کنند، دست به اقدام چنین فاجعه هولناک زدهاند و به دنبال آن، در رسانههای گروهی و رادیو و تلویزیون و با قیافههایی که دروغ سالوس و نفاق از سراپای آنها میریزد برای این جنایت اشک تمساح میریزند. این عزا نبود. این چیزی مافوق عزا بود. این یک فاجعه بود غافل از اینکه دیگر این جنایتها حتی در پیش سادهلوحترین فرد ایرانی، رنگی ندارد. سازمانهای خبری و خبرگزاریهای خارجی به محض شنیدن این خبر با شعور ورزیده و دیپلماسی که دارند خیلی زود جانی واقعی و انگیزه جنایت را شناخته از یک سو به این سیاستمدار لبخند تمسخر زده و از سوی دیگر عظمت این جنایت کورههای آدمسوزی جنگ دوم را به یادشان میآورد. فقط میماند این ملت ستمدیده که او هم خوشبختانه بیش ازدیگران گرگ خود را میشناسد. ملت خوب میداند که رژیم با ایجاد این فاجعه میخواهد بهانهای به دست آورد تا با ادامه یورشهای وحشیانه خود علیه مردم مسلمان و مبارز ایران و نهضت اصیل ملی و روحانی ایران را ـ که حاضر نیست حتی یک درخت، یک گیاه، یک حیوان در مسیر آن دستخوش نابودی گردد ـ قلع و قمع کند ولی باید بداند که خیلی دیر شده است. اینجانب ضمن عرض تسلیت به تمام ملت مسلمان، خاصه برادران ما در شهر آبادان، خصوصاً بازماندگان این فاجعه هولناک، به استحضار همه طبقات ملت و همچنین کلیه آژانسهای خبری داخل و خارج میرساند که نهضت مقدس و انسان دوست ایران که به رهبری مرجع عالیقدر حضرت آیتالله العظمی خمینی دامهظله در جریان است، امثال این فجایع را محکوم کرده و حاضر نیست در رسالت حیاتبخش خود، به فرد و جامعه ایران هیچ ذیحیایی ولو حیوان و گیاه تا چه رسد به انسانهای مسلمان را از هستی ساقط کند یا مال مسلمانی به هدر برود. بنابراین بر ملت شریف ایران است که چهره مخفی شده جنایتکاران را از پس پردههای تبلیغاتی رادیو و تلویزیونی و روزنامهای عقب زده و آنها را بیش از پیش به دنیا بشناساند، و با ادامه نهضت و محکم کردن صفوف خود علیه این دشمنهای انسانیت، به آنها بفهماند که دیگر تشبث به این حیلههای شیطانی، راه نجاتی برای ایشان نخواهد ساخت، بلکه با هر تلاش مذبوحانهای این گروه را که ملت به گردن رژیم افکنده است، کورتر و کورتر خواهد ساخت و بزودی به مرگ قطعی او منتهی خواهد گردید.
یزد . محمد صدوقی 16 رمضان 98 مراتب بجهت استحضار معروض میگردد.»
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان قزوین، کتاب 3 صفحه 296
