تاریخ سند: 11 فروردین 1342
روز دوم فروردین ماه جارى
متن سند:
شماره : 1036 /332 تاریخ :11 /1 /42
به : کلیه استاسیونهاى خارج از کشور
از : ساواک مرکز
روز دوم فروردین ماه جارى در مجلسى که در مدرسه فیضیه قم برگزار بوده چون واعظ مجلس1 بیاناتى علیه مصالح کشاورزان و کارگران و اصلاحات اساسى کشور ایراد مینموده لذا بین طلاب و کشاورزان و کارگران حاضر در مجلس تصادمى روى میدهد که منجر به مجروح گردیدن عدهاى و کشته شدن یکنفر شده است ولى متعاقب آن مامورین انتظامى نظم را بر قرار نمودهاند. ضمنا در همانروز در تبریز2 نیز بین طلاب و جمعى از زنان و مامورین انتظامى تصادمى صورت گرفته که دو نفر مقتول و عدهاى مجروح گردیدهاند.
1212
12 /1 /42 سر لشگر پاکروان
متمنى است مخابره فرمایند.
مدیر کل اداره سوم
ب امجدى
توضیحات سند:
1ـ واعظ مجلس در مراسم 2 /1 /1342 در مدرسه فیضیه حاج شیخ مرتضى انصارى بود. وى فرزند مرحوم شیخ محمد حسین قمى و در سال 1323 هجرى قمرى متولد شد. علوم ادبى و فقه و اصول را در حوزه علمیه قم نزد استادانى چون میرزا محمد على ادیب تهرانى، آقا میرزا محمد همدانى و آیتاله خوانسارى و مرآیتاله شیخ عبدالکریم حائرى فراگرفت. چندین سال به توصیه مرحوم حائرى در گرگان اقامت-کرد سپس به قم بازگشته و در سال 1342 در قضیه فروردین ماه که در حوزه علمیه قم درگیرى پیش آمد، ایشان واعظ مجلس بود. وى در روز 25 شهریور 1353 ش مطابق با جمادى الاخر 1394 ق در سن 71 سالگى از دنیا رفت و در قبرستان شیخان قم دفن گردید.
2ـ روزنامه کیهان در شماره 5904 ـ 6 فروردین سال 1342 خود درباره ماجراى تبریز چنین مىنویسد: «بطوریکه کسب اطلاع کردهایم روز دوم فروردین در تبریز حادثهاى روى داد که منجر به کشته شدن دو نفر و مجروح شدن عدهاى از افراد پلیس گردید. جریان از این قرار بود که در روز دوم فروردین عدهاى از طلاب علوم دینى در این شهرستان تظاهراتى در مورد آزادى زنان و اصلاحات ارضى آغاز کردند که به دیوارها و خیابانهاى مختلف شهر چسبانده شده بود. این موضوع مورد اعتراض عدهاى از بانوان و افراد نهضت آزادى زنان قرار گرفت و عدهاى اعلامیهها را از دیوارها کندند و بهمین مناسبت بین این دسته و طلاب و مخالفان زد و خورد شد و پلیس ناچار به دخالت گردید و ضمن این زد و خورد عدهاى از افراد پلیس مجروح و دو نفر عابر نیز کشته شدند و پلیس موفق شد با تیراندازى هوایى آرامش را باز گرداند.» آقاى سید حسین موسوى تبریزى در خاطرات خود درباره این روز مىگوید : «....در تبریز نیز (مانند قم) همین جریان بود. در مسجد جامع تبریز عزادارى وفات امام صادق علیه السلام برقرار بود.اطلاعیههاى مراجع را در کنار مسجد به در و دیوار زده بودند. کماندوها و افسرهاى شهربانى اطراف مسجد را گرفته بودند. یکى از افسرها اعلامیهاى را پاره کرد. این صحنه باعث درگیرى طلاب و نیروهاى انتظامى شد و بالاخره شروع کردند به تیر اندازى. چند نفر مجروح شدند و مردم متفرق شدند. در آن شب حدود چهل ـ پنجاه نفر از طلاب چون جایى را نداشتند مجبور شدند در همان محیط خطرناک بمانند. مأمورین رژیم همان شب به مسجد حمله کرده، حجره به حجره را گشته عده زیادى را کتک زدند و چند نفرى را که از صبح نشان کرده بودند با خود به ساواک بردند. چند طلبه جوان را که به سن نظام وظیفه رسیده بودند هم به سربازى بردند. درِ اصلى مدرسه طالبیه در تبریز ـ که از طرف بازار باز مىشد ـ نیز به مدت یکماه بیشتر بسته شد. مأمورین فقط اجازه مىدادند. طلاب پیر از در پشتى مدرسه رفت و آمد کنند. علما به عنوان اعتراض نماز جماعت را تعطیل کردند. (خاطرات 15 خرداد ـ جلد سوم، ص 130، دفتر ادبیات انقلاب اسلامى)
منبع:
کتاب
قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک - جلد 2 صفحه 81