صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 6 شهریور 1331


متن سند:

مأمور ویژه گزارش می دهد به قرار اظهار شخص مطلع روز 7 ماه جاری طبق تصمیم شورای عالی کمیته مرکزی حزب منحله توده فرقه دمکرات آذربایجان شورای متحده مرکزی و تشکیلات زنان چهارمین کنگره خود را در سالن کمیته مرکزی حزب کمونیست آذربایجان شوروی در بادکوبه تشکیل می دهد این کنگره رسما کنگره فرقه دمکرات آذربایجان بوده ولی سران کمیته مرکزی حزب توده شورای متحده سازمان جوانان و تشکیلات زنان نیز در آن شرکت خواهند داشت برنامه این کنگره قرائت گزارش کمیته مرکزی فرقه دمکرات توسط پایه گان ـ گزارش کمیته مرکزی حزب توده توسط دکتر رضا رادمنش گزارش کمیته مرکزی سازمان جوانان توسط احسان طبری ـ گزارش تشکیلات زنان توسط مریم فیروز خواهد بود برای شرکت در کنگره مزبور رضا روستا از ورشو ـ علی نقی حکیمی1 و مهندس عتیقه چی از ژنو2 ـ دکتر رضا رادمنش ـ احسان طبری ـ عبدالصمد کامبخش3 ـ مریم فیروز4 ـ دکتر کیانوری ـ احمد قاسمی ـ صمد حکیمی5 ـ دکتر جودت ـ ایرج اسکندری ـ سروان روزبه6 ـ بقراطی از پراک پایتخت چکسلواکی ـ دکتر بهار7 ـ رضا ابراهیم زاده ـ ابراهیم محضری ـ فرجامی8 و شرقی9 از ایران ـ دکتر یزدی از باطوم و سایر اعضای فرقه دمکرات که کنگره هستند در بادکوبه حاضر خواهند شد.
گفته می شد منظور از تشکیل این جلسه برای تعیین سرمشق و برنامه جدید حزب توده ایران و فرقه دمکرات آذربایجان می باشد.

توضیحات سند:

1 ـ دکتر علی نقی حکمی : در اصل سند نام وی به اشتباه علی نقی حکیمی نوشته شده است.
او از کمونیستهای قدیمی و عضو گروه 53 نفر بود که در 1316 دستگیر و تا 1320 زندانی شد.
حکیمی اگر چه معتقد به مارکسیسم و از یاران تقی ارانی بود، اما پس از تشکیل حزب توده به آن نپیوست و همراه یوسف افتخاری در اتحادیه مرکزی کارگران و برزگران ایران به فعالیت پرداخت و رضا روستا با تلاش پیکر خود برای جدا کردن کمونیستهای قدیمی و یاران افتخاری از او، توانست به همراه ابراهیم علیزاده، علی نقی حکمی را نیز از وی جدا کرده و به عضویت شورای متحده مرکزی درآورد و پس از چندی او را به عنوان نماینده شورای متحده مرکزی در فدراسیون سندیکایی جهانی روانه پاریس کند (1324).
هنگام اقامت حکمی در پاریس اختلاف او با محمد زمان پهلوان (مازیار) و برخی رفتارهای غیرحزبی موجب شد تا پرونده وی برای بررسی در کمیته مرکزی حزب توده مطرح شود، اما با میانجیگری ایرج اسکندری از اخراج وی صرف نظر شد، ولی نارضایی او از مواضع حزب و مخالفتش با سوسیالیسم شوروی موجب شد تا سرانجام حزب توده وی را در 1333 از حزب اخراج کرد.
* 1 ـ برگرفته از اسناد ساواک، خاطرات ایرج اسکندری، سیر کمونیزم در ایران 2 ـ مهندس عزت اللّه عتیقه چی : وی از کمونیستهای قدیمی و عضو گروه 53 نفر بود که در 1316 دستگیر و تا 1320 زندانی شد.
پس از آزادی از زندان با یوسف افتخاری همکاری کرد و در 1323 به شورای متحده مرکزی پیوست.
در 1324، از سوی دولت به عنوان نماینده کارگران به کنفرانس بین المللی کار در پاریس رفت.
پس از آن شرکت فرشی را در لیون فرانسه دایر کرد و در پوشش آن به همکاری با سازمان های جاسوسی کشورهای مختلف از جمله ایران، فرانسه، اتحاد شوروی [سابق] و سوئیس پرداخت علاوه بر این رابطه خوبی با حزب کمونیست فرانسه و حزب توده ایران داشت و در چند ماموریت حزبی به کشورهای مختلف از جمله شمال آفریقا سفر کرد.
* 2 ـ برگرفته از اتحادیه های کارگری و خودکامگی در ایران، حبیب اللّه لاجوردی 3 ـ عبدالصمد کامبخش : عضو گروه پنجاه و سه نفر و از رهبران حزب توده وی فرزند کامران میرزا عدل الممالک (عدل قاجار) بود.
در 1282 شمسی در قزوین بدنیا آمد.
در چهارده سالگی برای تحصیل به روسیه رفت و در آنجا نزد یکی از دوستان پدرش زندگی کرد.
در 1298 به ایران بازگشت و از 1302 با بنیانگذاری جمعیت آزادیخواهان قزوین فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد و با انجمن پرورش همکاری داشت و در 1307 با کسب رتبه اول در امتحانات اعزام برای تحصیل مهندسی هواپیما به روسیه رفت.
در 1311 به ایران بازگشت و با درجه ستواندومی در ارتش فرماندهی مدرسه مکانیک را برعهده گرفت و در همین سال به اتهام فعالیتهای سیاسی بازداشت شد و پس از یکسال و نیم که از زندان آزاد گشت کار در ارتش را کنار گذاشت.
در 1313 از سوی انترناسیونال سوم کمونیستی (کمینترن) مامور تشکیل مجدد حزب کمونیست ایران شد که با کمک دکتر تقی ارانی و سرهنگ سیامک دوباره فعالیتهای کمونیستی را سازماندهی کرد و در 1316 به همراه گروه پنجاه و سه نفر دستگیر و به ده سال محکوم شد، پس از شهریور 1320 از زندان آزاد شد و در کنار بنیانگذاران حزب توده قرار گرفت.
در انتخابات مجلس چهاردهم (1322) به نمایندگی از قزوین انتخاب شد و در کنگره اول حزب توده (1323) به عضویت کمیته مرکزی حزب درآمد.
وی در 1323 با کمک سرهنگ سیامک و خسرو روزبه سازمان نظامی حزب توده را ایجاد کرد و پس از شکست فرقه دمکرات آذربایجان (1325) تحت تعقیب قرار گرفته و به دستور حزب به شوروی گریخت و در کنگره دوم (1327) غیابا به عضویت کمیته مرکزی انتخاب شد و در پلنوم چهارم وسیع (1336) عضو هیئت اجرائیه حزب توده شد و تا پایان عمر در این سمت باقی ماند کامبخش در 1350 بر اثر سکته قلبی درگذشت.
4 ـ مریم فیروز (فرمانفرمائیان) دختر عبدالحسین میرزا فرمانفرما که در 1292 ش در کرمانشاه بدنیا آمد.
وی پس از جدا شدن از همسر نخست خود، عباسقلی اسفندیاری فرزند محتشم السلطنه اسفندیاری، به حزب توده گرایش یافت، اما مخالفت سلیمان میرزا اسکندری با فعالیت زنان در حزب مانع عضویت او شد.
از این رو [به هم] پیوستن همسران اعضای حزب توده زمینه های شکل گیری تشکیلات زنان فراهم آمد (1321) و چندی پس از مرگ سلیمان میرزا اسکندری این گروه به عنوان یکی از سازمانهای جانبی حزب توده به فعالیت پرداخت و نشریه «بیداری ما» با صاحب امتیازی زهرا اسکندری که ارگان آن بود در تاریخ 9 /2 /23 مجوز انتشار گرفت.
مریم فیروز از بدو شکل گیری این تشکیلات از گردانندگان اصلی آن بود و در کنگره اول حزب (1323) به نمایندگی از تشکیلات زنان حضور یافت و در کنگره دوم (1327) به عنوان عضو مشاور کمیته مرکزی انتخاب شد و همواره به عنوان نماینده تشکیلات زنان در مجامع و کنگره های بین المللی و حزبی حضور داشت، پس از بهمن 1327 که نورالدین کیانوری و سایر رهبران حزب دستگیر شدند مدتی را مخفی بود و بعد از فرار کیانوری به شوروی او نیز از طریق بغداد به رم و سپس به شوروی رفت.
در پلنوم 15 حزب توده (1354) علاوه بر مسئولیت سازمان زنان، عضو اصلی کمیته مرکزی شد و در پلنوم 17 (1360) نخستین زنی بود که به عضویت هیئت سیاسی درآمد و تا زمان دستگیری در همین سمت فعالیت داشت.
* 1 ـ خاطرات مریم فیروز، خاطرات کیانوری، سیاست و سازمان حزب توده، اسناد ساواک 5 ـ صمد حکیمی : وی از کارگران راه آهن بود که پس از شهریور 1320 ابتدا با اتحادیه یوسف افتخاری همکاری داشت، سپس به رضا روستا و شورای متحده پیوست (1326).
او در سازماندهی اتحادیه کارگران راه آهن و اعتصاب سراسری آن در 1325 نقش بسزایی داشت و مورد احترام کارگران بود.
در کنگره دوم حزب توده (1327).
به عضویت کمیته مرکزی درآمد و پس از بهمن 1327 برای مدتی دستگیر و زندانی شد بعد از آزادی از زندان به باکو رفت و تا 1334 تقریبا هیچ فعالیتی نداشت.
در پلنوم چهارم حزب توده (1336) به عنوان عضو کمیته مرکزی حضور داشت، اما به ممانعت از شرکت خود در جلسات کمیته مرکزی شکایت داشت.
در کنفرانس وحدت (مرداد 1339) که حزب توده و فرقه دمکرات با یکدیگر متحد شدند صمد حکیمی به پیشنهاد دانشیان عضو کمیته مرکزی شد.
تاریخ مرگ وی به درستی دانسته نیست، اما می دانیم که در باکو درگذشت.
فرزند وی مهندس علی حکیمی یکی از کسانی بود که توسط عباسعلی شهریاری جذب ساواک شد و به همکاری با رژیم پهلوی پرداخت.
* 1 ـ خاطرات کیانوری، خاطرات پرویز اکتشافی، سیاست و سازمان حزب توده.
6 ـ خسرو روزبه فرزند ضیاء لشکر بود و در ملایر به دنیا آمد.
تحصیلات ابتدایی را در مدرسه امریکایی ملایر و تحصیلات متوسطه را در همدان به پایان رساند.
سپس دانشکده افسری را با کسب رتبه نخست در رشته توپخانه تمام کرد.
پس از آن در دانشکده فنی در رشته مکانیک به تحصیل پرداخت در سال 1318 به علت درگیری با فرمانده هنگ توپخانه ضد هوایی یک ماه و نیم به اهواز تبعید شد.
پس از شهریور 1320 در دانشکده افسری به تدریس پرداخت.
وی از اساتید باسواد دانشکده افسری و مورد توجه رزم آراء رئیس دانشکده بود و در زمینه های ریاضی و فنی و نظامی تألیفاتی دارد.
او در 1322 به حزب توده پیوست.
در بهار 1323 بهمراه کامبخش و سرهنگ سیامک سازمان نظامی حزب توده را بینان گذاشت و عضو هیات اجرائیه این سازمان شد.
وی تا 1324 در دانشکده افسری تدریس کرد امّا در پی قیام افسران خراسان و کشف ارتباط روزبه با آنان مخفی شد در زمان پیشه وری به آذربایجان رفت.
پس از سقوط دمکراتها در آذربایجان به شوروی گریخت.
با ریاست رزم آرا به ستاد ارتش، وی افسران فراری را به خدمت فرا خواند.
ظاهرا در همین زمان رزم آرا به روزبه وعده هایی داد که در اوایل 1326 به ایران بازگشت.
روزبه در 17 فروردین 1326 توسط رکن دوم ستاد ارتش دستگیر شد اما در هفده اردی ـ بهشت همان سال با کمک حسام لنکرانی، ابوالحسن عباسی و صفیه حاتمی از زندان دژبان فرار کرد دادگاه ارتش غیابا به 15 ماه زندان و اخراج از ارتش محکوم گردید.
او در فروردین 1327 دوباره دستگیر و دادستان ارتش برای وی تقاضای اعدام کرد.
لیکن فشار افکار عمومی و مطبوعات موجب تاثیر در رای دادگاه شد.
بنابراین محکوم به 15 سال زندان شد و برای مرتبه ای دیگر در آذر 1329 به همراه سایر رهبران حزب توده از زندان گریخت و در سازمان اطلاعات حزب توده به فعالیت پرداخت.
پس از کودتای 28 مرداد 1332 روزبه در «ستاد جنگی» حزب توده که به منظور مقابله با کودتا ایجاد شده بود عضو گردید و در این رابطه مدتی کوتاه بهمراه سرهنگ علی ـ اکبر چلیپا به میان ایل قشقائی رفت.
پس از دستگیری و خروج آخرین بقایای رهبری حزب توده از کشور، روزبه در ترکیب هیئت اجرائیه موقت حزب به فعالیت ادامه داد.
(1335) او در 15 تیر ماه 1336 طی یک درگیری مسلحانه دستگیر و در 21 اردی بهشت 1337 تیرباران شد.
* 1 ـ برگرفته از، سیاست و سازمان حزب توده، اسناد ساواک 7 ـ دکتر بهار: دکتر سید ربیع بهار نوری، وی از فعالین قدیمی حزب توده از اعضای فرقه مخفی کمونیستی به شمار می آمد که مدتی نیز در سازمان نظامی حزب فعالیت داشت پس از 15 بهمن 1327 برای مدتی دستگیر شد و پس از کودتای 28 مرداد 1332 برای مرتبه ای دیگر زندانی شد و در زندان مسئولیت زندانیان توده ای را برعهده گرفت و در ماجرای فرار خسرو روزبه نقش بسزایی داشت.
وی بجز فعالیت حزبی، معاون اداره مبارزه با مالاریا در وزارت بهداری بود و در این وزارت خانه اتحادیه ای از اعضای حزب توده تشکیل داده بود.
* 2 ـ برگرفته از علی زیبایی، کمونیزم در ایران، محمد حسین خسروپناه، سازمان افسران حزب توده 1333 ـ 1323، اسناد ساواک 8 ـ محمد فرجامی : وی از کمونیست های قدیمی گیلان بود که در خانواده ای بهایی بدنیا آمد.
مدتی در شوروی تحصیل کرد و تا پیش از دستگیری با رضا روستا و دیگر سازماندهندگان محلی برای تشکل کارگران گیلان همکاری داشت.
او در 1316 به همراه گروه 53 نفر زندانی شد.
پس از شهریور 1320 و تشکیل حزب توده به آن پیوست و همراه با اردشیر آوانسیان از گردانندگان اصلی اتحادیه های کارگری به شمار می رفت و بدون آنکه رسما مسئولیتی را در این اتحادیه ها پذیرفته باشد همچون علی کباری و آوانسیان از مشاوران پنهان اتحادیه های کارگری بود.
در کنگره نخست حزب توده (1323) به نمایندگی از تهران حضور داشت و به عضویت کمیته مرکزی انتخاب شد امّا رقابت با گروه کام بخش کیانوری به کناره گیری وی از کمیته مرکزی منتهی شد 1325 و از آن به بعد همواره از عملکرد مواضع حزب توده ناراضی بود و این نارضایتی حتی پس از 28 مرداد 1332 و دستگیری وی، در زندان نیز پابرجا بود.
به گونه ای که از همنشینی با اعضای حزب توده خودداری می کرد و در اتاق کوچکی به تنهائی روزگار می گذراند.
* 3 ـ برگفته از، اسناد ساواک، خاطرات اردشیر آوانسیان، سرهنگ زیبائی کمونیزم در ایران، درد زمانه محمد علی عموئی [یرواند] آبراهامیان ایران بین دوانقلاب 9 ـ شرقی : در تاریخ جنبش چپ ایران چند تن از خانواده شرقی نقش داشته اند که جملگی از فعالین قدیمی جنبش کمونیستی ایران بودند، علی، حسن، حسین، رحیم، تقی، آقاجان، پرویز، رضا و محمد شرقی از آن جمله اند.
علی شرقی در دوره رضاشاه در زندان (1314) و تنی چند از آنان دچار تصفیه های استالین شدند.
به گمان بسیار آنکه در این سند از او نام برده شده، باید حسین شرقی ـ متولد 1282 ـ ش باشد که در تبریز بدنیا آمد که از کمونیستهای قدیمی و تحصیل کردگان کوتو بود، پس از شهریور 1320 در تشکیلات مخفی حزب توده فعالیت داشت و یکی از بنیانگذاران سازمان نظامی حزب بود.
در 1327 دستگیر و بعد از مدتی آزاد شد.
وی در برخی از مواقع از نام مستعار رضازاده استفاده می کرد.
* 1 ـ برگرفته از، اسناد ساواک، خاطرات اردشیر آوانسیان، سرهنگ زیبایی، کمونیزم در ایران.
آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب

منبع:

کتاب چپ در ایران - رضا روستا به روایت اسناد ساواک صفحه 100

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.