تاریخ سند: 4 دی 1345
متن سند:
به: 316 شماره: 22388 /20ه 3
از: 20 ﻫ 3
در روز دوشنبه 28 /9 /45 در حدود 300 نفر در مسجد جامع شبستان جعفری شرکت کرده بودند بعد از آن که نماز ظهر و عصر توسط جعفری خوانده شده در ساعت 1300 نورانی منبر رفت و بحث خود را راجع به جوانان شروع نمود و گفت باید درباره نسل جوان مراقبت بیشتری بشود در آمریکا از گاوها حمایت میشود و سعی میکنند که این حیوان پرورش کامل بیابد.
در قبرس از الاغها حمایت میشود ولی در کشور ما نه به فکر ما هستند و نه به فکر جوانان ما.
پدران و مادران در این باره باید سعی بیشتر بنمایند و فرزندان پاکی تحویل جامعه بدهند هر مادری نمیتواند فرزندی به جامعه تحویل دهد که اهل علم و فضیلت بشود هر مادری نمیتواند مرجع تقلید تحویل جامعه بدهد مادرانی هم هستند که اصغر قاتل1 و هوشنگ امینی ورامینی تحویل جامعه میدهند باز هم صد رحمت به هوشنگ ورامینیها آنها از روی نادانی و بیسوادی یکی و یا دو کودک را سر بریدند ولی کسانی هستند که در پستهای حساس مملکت جای دارند و هر جنایتی که دلشان خواست انجام و به هر نکبتی تن میدهند کسانی هستند که برای مقداری پول یک مرجع را به گوشه زندان روانه میکنند به خاطر پول یک روحانی و یک واعظ را لو میدهند به خاطر مقداری ناچیز از مال دنیا خانوادههایی را بیسرپرست میکنند زندگی مردم را تباه میسازند خجالت بکشید که به این زندگی ننگین تن درمیدهید آیا شما از یک سوسک کمترید این حیوان کوچک احتیاج خود را با زحمت خود پیدا میکند.
دست از این کار خود بردارید که نه دنیا دارید و نه آخرت نامبرده در پایان سخنرانی خود مراجع تقلید منظور را دعا نمود.
اداره کل سوم 4 /10 /45
توضیحات سند:
1.
اصغر قاتل: سال 1312 بامیه فروشی به نام اصغر بروجردی معروف به اصغر قاتل به اتهام قتل 33 نفر در بغداد و تهران دستگیر و سرانجام اعدام شد.
این متهم پس از ربودن کودکان آنها را به خارج شهر برده و مورد آزار و اذیت قرار میداد.
او سپس طعمههای خود را برای برملا نشدن راز خود به قتل میرساند.
کسانی که تاریخ معاصر ایران را میشناسند اعتقاد دارند که چنین جنایتی در نوع خود بیسابقه بوده و پس از اصغر قاتل کمتر جنایت جنسیای با این ابعاد دیده شده است.
در سال 1312 سر و صدای زیادی راه افتاده بود و در همه جای تهران صحبت از کسی بود که کودکان و نوجوانان را به قتل میرساند.
پس از آن که اداره تأمینات هشت جسد را در اطراف شهر تهران کشف میکند که اکثر آنها کودک بودند، در شهر هراسی وحشتناک به راه میافتد.
کشف این جسدها در محلی به نام شترخان در اطراف تهران چنان ترسی در شهر ایجاد کرده بود که مردم با احتیاط با همدیگر سلام و احوالپرسی میکردند.
تمام مقتولان برهنه بوده و گوش تا گوش سرشان بریده شده بود.
مأموران برای یافتن این قاتل مدتها در اطراف چاههای قنات امینآباد و اطراف قلعه دولتآباد، روزها و شبها کشیک میداند و سرانجام پس از دو ماه توانستند قاتل هشت کودک را دستگیر کنند.
او علیاصغر بروجردی یک بامیه فروش دوره گرد بود.
چندی قبل به خاطر قتل 25 نفر در ولایت بغداد از عراق فرار کرده و به تهران آمده بود.
ساعت 11 صبح روز 10 اسفند 1312 علیاصغر بروجردی معروف به اصغر قاتل به دام میافتد.
او ابتدا همه چیز را انکار میکند، اما پس از چندی زبان به اعتراف میگشاید و از قتلهای خود پرده برمیدارد.
پس از چند ماه در اوایل تیر ماه 1313 علیاصغر قاتل محاکمه میشود.
او در جلسه دادگاه که به ریاست قاضی طلیعه برگزار شد تمام اتهامات خود را پذیرفت.
پس از محاکمه روز ششم تیر ماه 1313 روز اعدام او اعلام شد.
در روز اعدام، خیابان و میدان سپه (حسنآباد) پر از جمعیت بود.
مردم میخواستند به چشم خود ببینند که اصغر قاتل چگونه به دار آویخته خواهد شد هنگامی که او را به میدان سپه آوردند، گویا هنوز باور نداشت که قرار است اعدامش کنند.
سرانجام ساعت هشت صبح حکم او اجرا و در مقابل دیدگان هزاران نفر اعدام شد.
(بامیه فروش به نام اصغرقاتل، روزنامه ایران، شماره 2782، دوشنبه 14 اردیبهشت 1383 و بازگشایی پرونده علیاصغر بروجردی معروف به اصغر قاتل، مجله خانواده سبز، شماره 140)
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد جامع بازار تهران به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 257