صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : منصور1 دوست و همفکر سعید شاه آبادی2

تاریخ سند: 17 آذر 1357


موضوع : منصور1 دوست و همفکر سعید شاه آبادی2


متن سند:

به : عرض می رسد از : 385 نامبرده بالا با منزل شاه آبادی تماس حاصل و اظهار داشت سعید صحبت نماید.
مادرش اظهار نموده سعید منزل نیست شما کی هستید.
مخاطب گفت من دوست سعید هستم که دیشب منزل شما بودم می خواستم آمار تلفات را بگیرم.
مادرش اضافه نمود که چون پدرش را گرفته اند به منزل نمی آید و سپس خداحافظی نمودند ـ پس از قطع تماس سعید تماس گرفت و مادرش موضوع را برایش مطرح و سعید در جواب اظهار داشت اگر تماس گرفت بگوئید امشب به منزل ما نیاید چون احساس خطر می شود و جای دیگری برود و خداحافظی نمود نظریه : منصور احتمالاً در چاپ و تکثیر اعلامیه های مضره دخالت دارد مراقبت از مشارالیه ادامه دارد و نتایج حاصله متعاقبا به استحضار خواهد رسید.

توضیحات سند:

1ـ شهید منصور زارتشت در سال 1327 شمسی در خانواده ای مذهبی در شهر تهران دیده به جهان گشود و از کودکی تحت تربیت والدین خود، علاقه شدیدی به اهلبیت علیهم السلام پیدا کرد.
در سال 1342 در حالی که نوجوان 15 ساله ای بیش نبود، با شرکت در تظاهرات و مراسم مذهبی، فعالیت های دینی و سیاسی خود را آغاز کرد.
از حدود سال 1354 با شهید حجت الاسلام مهدی شاه آبادی آشنا شد و با راهنماییهای این عالم مجاهد، بر دامنه فعالیتهای سیاسی و مبارزاتی خود افزود.
در آبان سال 1357 هنگامی که برای تهیه اعلامیه مراجع تقلید به قم رفته بود توسط ساواک دستگیر شد و تا چند روز قبل از پیروزی انقلاب، در اسارت رژیم پهلوی بود.
شهید منصور زارتشت پس از پیروزی انقلاب اسلامی، فعالیت خود را ابتدا در مسجد، با تأسیس صندوق قرض الحسنه و مدیریت آن و سپس با تشکیل گروه نظامی مردمی در آن مسجد آغاز نمود.
پس از آن با فرمان امام (ره) و تشکیل جهاد سازندگی، به جهاد رفت و مدت دو سال، مسؤول جهاد سازندگی شهرستان «دیوان دره» بود و در این مدت، سه بار از سوی نیروهای کومله و دموکرات ربوده شد که یک با تیزهوشی خود و دو بار هم توسط مردم بومی منطقه که شاهد خدمات بی شائبه او به مردم محروم کُرد بودند، آزاد گردید.
وی در تهران، مبارزه جدی و سرسختانه ای را با منافقین آغاز کرد.
شهید منصور زارتشت سرانجام هم در اثر همین مبارزات خود، مورد بغض منافقین قرار گرفت و در تاریخ 5 /9 /1360 به هنگامی که مشغول توزیع مواد غذایی در فروشگاه تعاونی مسجد بود، به دست همین کوردلان ترور شد و به شهادت رسید.
2ـ حجت الاسلام سعید شاه آبادی فرزند شهید حجه الاسلام والمسلمین حاج شیخ مهدی شاه آبادی در سال 1337 شمسی در تهران متولد شد.
تحصیلات خود را در تهران و قم آغاز و در نوروز 1350 برای گذراندن سال دوازدهم (سال آخر دبیرستان) را به پایان رساند.
در مهر 1355 وارد دانشگاه صنعتی شریف شد و در اردیبهشت 1357، زمانی که به تحصیل در رشته مهندسی شیمی آن دانشگاه اشتغال داشت، در اولین تظاهرات خیابانی سراسری تهران که به مناسبت مراسم چهلمین روز شهادت شهدای یزد برگزار شده بود دستگیر شده و به زندان قصر انتقال یافت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مدتی در سپاه پاسداران و پس از آن نیز در آموزش و پرورش به فعالیت اشتغال داشت و سپس به منظور استفاده از فرصت تعطیلی دانشگاه، برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه قم رفت.
در سال 1361 با راهنمایی والد خود به اداره یک حوزه علمیه در تهران مبادرت کرد و خود نیز مسئولیت امور آموزشی آن را تحت نظارت و اِشراف والد معظم خود برعهده گرفت.
وی پس از شهادت پدر خود (اردیبهشت 1363؛ جزیره مجنون) به محضر امام خمینی (ره) مشرف شد و به دست ایشان ملبس به لباس روحانیت گردید و سپس مجددا برای تکمیل تحصیلات به قم رفت.
در سال 1368 به تهران مراجعت کرد و ضمن اشتغال به تدریس دروس مختلف حوزوی و تصدی معاونت آموزشی حوزه علمیه شهید شاه آبادی، در دروس خارج فقه و اصول و فلسفه حضرات آیات آقامجتبی تهرانی و آقارضی شیرازی شرکت نمود و هم اکنون نیز به فعالیت های علمی و پژوهشی و فرهنگی در دانشگاه صنعتی امیرکبیر و بنیاد علوم و معارف اسلامی اشتغال دارد.

منبع:

کتاب شهید حجت‌الاسلام و المسلمین مهدی شاه آبادی به روایت اسناد ساواک صفحه 433

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.