خلیج فارس
متن سند:
خلیج فارس
خلیج فارس قبل از تسلط آریاییها بر فلات ایران، توسط آشوریان، نارمرتو، به معنی رود تلخ نامیده میشد که این کهنترین نامی است که از خلیجفارس به جای مانده است. در کتیبهای که از داریوش بزرگ در تنگهی سوئز پیدا شد، در عبارت درایه تیه هچاپارسا آئیتی، یعنی دریایی که از پارس میرود (یا سرچشمه میگیرد) نامیده شده که منظور همان دریای پارس یا همان خلیج فارس است و در زمان ساسانیان نیز این خلیج را دریای پارس میگفتند. مورخان یونانی و رومی از جمله فلاویوس آریانوس در سدهی دوم میلادی، در کتاب آنابازیس، این دریا را پرسیکون کایایتاس، که ترجمهی آن خلیج فارس است، نامیده است. استرابون در نیمهی اول قرن اول بعد از میلاد، مکرر همین نام را به کار برده است.
بطلمیوس به زبان لاتین این دریا را پرسیکو سینوس، به معنی خلیج فارس نامیده و این اصطلاح لاتین، در دیگر زبانهای زندهی جهان ترجمه شده و همهی ملل، این دریای ایرانی را به زبان خود، خلیج فارس مینامند؛ چنانکه به زبان فرانسه Goife Persijue و به انگلیسی پرشین گلف، به آلمانی پرسیشر گلف و به ایتالیایی گلف پرسیکو و به روسی Persidskisaliv و به ژاپنی Parasha wan آمده است و در همهی آنها، نام پارس وجود دارد. اما در کتب جغرافیایی و تاریخی دورهی اسلامی، که به مناسبتی از این دریا ذکری به میان آمده، از نام این خلیج، به عنوانِ بحر فارس، یا البحرالفارس یا الخلیجالفارسی یا خلیج فارس یاد شده است. بعضی از جغرافینویسان دوره اسلامی، مفهوم بحر فارس را خیلی وسیعتر گرفته و آن را به تمام دریای جنوب ایران، اعم از بحر عمان و خلیجفارس و حتی اقیانوس هند اطلاق کردهاند.1 خلیج فارس یا دریای فارس، نامی است که از ساکنین حاشیه شمالی این دریا مأخوذ شده است،2 زیرا مرکز حکومت هخامنشی در فارس و یا ایالت فارس قرار داشته که به همین دلیل حکومتهای غربی این دریا را به ایالت فارس نسبت دادهاند.3
از مطالب و مواردی که در پیش گذشت این نتیجه را میگیریم که:
1ـ نام خلیجی که در جنوب ایران است، از 25 سال پیش خلیج پارس یا بحر پارس نامیده شده و خلیجالعربی قبل از این تاریخ به بحر احمر اطلاق شده است.
2ـ این نامها را نخستین بار یونانیان به این دو دریا یعنی بر خلیج فارس و بحر احمر نهادهاند و خلیج فارس و خلیج عرب گفتهاند و عنصر ایرانی یا عربی در این نامگذاری دخالتی نداشته است.
3ـ جغرافیدانان عرب و مسلمان این دو نام را از یونانیان و خلف ایشان رومیان آموخته و آن دو اصطلاح را در آثار خود به کار بردهاند، بهخصوص که دریای پارس را متفقاً خلیج فارس یا بحر فارس یاد کردهاند.4
به لحاظ اهمیت و موقعیت سیاسی و استراتژیک، این منطقه، به واسطهی موقع ممتاز و بینظیر محل تلاقی تمدنهای بزرگ و چهارراه شرق و غرب و عرصهی رفت و آمد همهی اقوام و ملل دنیای قدیم بوده و به واسطهی مجاورت با کشورهای حاصلخیز و منابع سرشار ثروت، چه در ایام قدیم و چه در دوران معاصر، پیوسته مطمح نظر جنگجویان و کشورگشایان جهان قرار گرفته است. از زمان پادشاهان بابل تا سلاطین عثمانی و از عهد اسکندر تا زمان پطر کبیر، پیوسته چشمها به جانب این دریای گرم پر نعمت دوخته شده و هنوز هم این توجه ادامه دارد5.
اما صدور استعمار از اروپا به اقصینقاط جهان، باعث هجوم کشورهای اروپایی به منطقه خاورمیانه از جمله خلیج فارس شد و از اوایل قرن 16 میلادی کشورهای اسپانیا و پرتغال به این منطقه پا نهادند و به ایجاد مستعمرههایی برای بهرهبرداری از سرمایههای مادی و معنوی کشورهای منطقه اقدام کردند. آنها از شرق دور تا خاورمیانه غربی را در دست داشتند و پرتغالیها در منطقه خلیج فارس پایگاههای متعددی احداث و شروع به فعالیت تجاری و بازرگانی در دریای عمان و خلیج فارس کرده و عرصه را بر رقبا تنگ کردند.
پس از یک قرن، انگلستان موفق به شکست پرتغال شد و با بیرون رفتن پرتقال از منطقه، بریتانیا به تدریج جای پای خود را استحکام بخشید و با تصرف شبه قاره هند، به استثمار کشورهای منطقه پرداخت و برای بهرهمندی هر چه بیشتر از منابع انسانی و اقتصادی منطقه خلیج فارس، پایگاههای نظامی و دریایی متعددی احداث کرد که جملگی باعث تقویت موضع آنها شد. استعمار پیر برای جلوگیری از دسترسی رقبای اروپایی (فرانسه، روسیه، آلمان) به شبه قاره، به ایجاد کمربند امنیتی با هدف حفظ مستعمرات پرداخت. توطئههای بریتانیا منجر به رویارویی ایران و انگلستان و ایجاد چندین درگیری شد و در نهایت افغانستان از ایران جدا شد. بریتانیا در ادامه با بسیاری از شیوخ منطقه قرارداد تحتالحمایگی بست، حتی در خوزستان نیز شیخ خزعل را در قبال حکومت مرکزی علم کرد و با به خدمت گرفتن بعضی از رجال وابسته ایرانی، بیش از پیش سلطهی خود را تعمیق بخشید. با اکتشاف نفت در ایران، اهمیت خلیج فارس دو چندان شد و شروع جنگ جهانی اول و نیاز به سوخت برای ماشین جنگی، دول متخاصم را متقاعد کرد که برای رسیدن به خلیج فارس چارهاندیشی کنند و سیاستها و برنامههای گوناگونی را در پیش گیرند که شروع جنگ جهانی اول، ارتباط مستقیم با این اصل مهم داشت.
به طور کلی انگلستان طی چند قرن، با وجود فراز و نشیب فراوان، تا بعد از جنگ دوم جهانی، موقعیت برتر را در منطقه دارا بود. اما تحولات جهانی پس از جنگ بینالملل دوم و استقلال بیشتر مستعمرات آن دولت استعماری، از جمله هندوستان، دیگر برای سردمداران انگلستان حضور نظامی توجیهپذیر نبود؛ لذا قصد خروج نیروهای خود از شرق کانال سوئز در سال 1968 را اعلام کرد. اما قبل از آن با تشکیل اتحادیهای از حکومتهای محلی و شیوخ حاشیه جنوبی خلیج فارس و شکلگیری کشورهایی چند از اعراب و حل و فصل بعضی از اختلافات دیرینه با ایران، که مهمترین آن ادعای حاکمیت ایران بر بحرین، ابوموسی و جزایر تنب بود؛ دو کشور توافق کردند که ایران در قبال پذیرش استقلال بحرین، بر جزایر تنب و ابوموسی مسلط شود. حاکمان ایران با چشمپوشی از حق مسلم حاکمیت بر بحرین، که بیشتر جمعیت آن شیعه بود و دهها قرن تحت حاکمیت ایران قرار داشت، در قالب یک نظرخواهی کذایی تحت نظارت سازمان ملل رضایت به استقلال بحرین دادند.
این زدوبند رژیم پهلوی، مخالف منافع ملی ایران و در تضاد با تمام اصول و موازین بینالمللی و دیپلماتیک بود؛ با وجود اینکه این اقدامات مخالف با واقعیتهای تاریخی و به نفع اعراب ورق خورد، اما کشورهای عربی با این توافقات مخالفت داشتند. باتوجه به سابقه اختلاف سیاسی و ارضی کشور عراق با ایران و انعقاد قرارداد الجزایر در سال 1975 که به شکست آن کشور انجامید، بین دو کشور صلحی برقرار شد، اما عراق همچنان بر طبل جنگافروزی و توسعهطلبی خود میکوبید. مخالفت با نام خلیج فارس نیز بر همان سیاست دائمی سردمداران رژیم عراق متکی بود. موضوعی که با وجود وقوع چندین جنگ در منطقه، همچنان ادامه دارد و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به تحریک قدرتهای جهانی و سلطهگر با اقدامات واهی دنبال ایجاد تنش در منطقه هستند، با این خیال باطل که اسم خلیج فارس را تغییر بدهند و به لحاظ ارضی، نقشه منطقه را دگرگون کنند.
سند زیر، یکی از این تلاشها است که توسط سردمداران حکومت بعثی عراق، صورت گرفته است:
سند شماره ( 161 )
به: 347 تاریخ گزارش: 9 /9 /54
از: 334 شماره گزارش: 2457 /334
موضوع: سانسور مجله خواندنیها در عراق
در یکی از شمارههای مجله خواندنیها که حدود سه هفته قبل با پست از تهران به بغداد ارسال گردیده. مطالبی دربارۀ خلیج فارس درج نموده است. مقامات عراقی کلمۀ «فارس» خلیج فارس را خط زده و سپس نسبت به توزیع مجله مذکور اقدام کردهاند.
نظریه رهبر عملیات: خبر صحت دارد
نظریه نمایندگی: نظریه رهبر عملیات مورد تأیید است
مراتب جهت اطلاع و هرگونه اقدام مقتضی اعلام میگردد.
تحقیق شود و اگر اداره کل هفتم در بولتن درج ننموده درج شود. 12 /9 /54
با بخش مربوطه 711 در اداره کل هفتم تماس گرفته شد اظهار گردید که چنین خبری به آن بخش واصل نشده است. 12 /9 /54
توضیحات سند:
1. Narmarratu
2. Drayatya hacha parsa aity
3. مجموعه مقالات، خلیج فارس، کتاب اول ـ چاپخانه هنرهای زیبای کشور، تهران، ص 38 تا 40
4. همان، ص 49 و 50
5. همان، ص 201 و 202
منبع:
کتاب
اتفاقات تاریخی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 289