صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : مرکز افراد مخالف با دولت

تاریخ سند: 1 تیر 1342


موضوع : مرکز افراد مخالف با دولت


متن سند:

شماره : 2 ـ 14 ـ د ـ م بخش 311 افرادی که با دولت مخالف و در جریان اخیر یعنی 15 /3 /42 فعالیت داشته اند به شرح زیر به عرض می رساند.
1ـ در خیابان مولوی روبروی کلانتری 6 یک نفر به نام جواد معروف جواد ساعت ساز می باشد نامبرده عضو فداییان اسلام و در قتل کسروی1 دست داشته و گویا مدتی هم به این اتهام زندانی بوده.
و در جریان 15 خرداد نیز شرکت داشته و فعالیت های مشکوکی دارد.
2ـ پیشنماز مسجد گلشن مرتب مشغول تحریک مردم بوده و فعالیت های مهمی برای سروسامان دادن مرام خود می نماید و به اشخاص مورد اطمینان خود پاکتهای سر بسته می دهد منجمله یکی از آنها حبیب موسوم به مشهدی اکبر کبابی که ایشان هم روبروی کلانتری 6 مغازه کباب پزی دارد نامبرده پاکت مورد بحث را باز نموده و متن آن را برای عده ای از دوستان خود بازگو کرده است و حبیب یاد شده تا 28 مرداد عضو حزب منحله توده بوده و مدتی هم زندانی شده است بعداز آزادی از زندان تقریبا خود را داخل هیئت های مذهبی کرده و با طرح های جبهه ملی نیز موافق است.
3ـ حاج محمد سمساری از لحاظ کمک مالی به دستجات مخالف دولت و فداییان اسلام هیچ گونه دریغ ندارد مشارالیه با رئیس کلانتری 6 که سرگرد ساعت ساز نام دارد و گویا سرگرد مزبور جزو باند اشخاص ذکر شده است همیشه در تماس می باشد گفته می شود در جریان 15 خرداد افرادی که در منطقه کلانتری شش دستگیر شده اند با توصیه و دخالت حاج محمد مزبور آزاد شده اند و در روز حادثه فوق الذکر سرگرد ساعت ساز از دفاع و فعالیت پاسبانها جلوگیری به عمل آورده و به چند نفر کسبه آن حوالی گفته است چون موضوع مذهب و دیانت در کار است ما نمی توانیم برادران مسلمان خود را بکشیم.
4ـ آقا حسن که در نبش خیابان مولوی چهارراه مولوی دارای مغازه کشباف بزرگی است از کمک مالی مضایقه نخواهد کرد ضمنا در خیابان مولوی و خیابان خراسان تیپهای زیادی وجود دارند که دست از فعالیت مضره برنداشته و با تشکیل جلسات و تماسهای پیاپی با مردم خود را برای یک مبارزه وسیع آماده می نمایند و از گوشه کنار شنیده می شود این عده به فکر یک اقدام تروریستی می باشند.
توضیح : مرکز ستاد نامبردگان بالا در اطراف خیابان مولوی است و به مأمور تذکر داده شده به هر نحوی شده محل اجتماع و بقیه شرکت کنندگان باند را تشخیص و گزارش نماید.
به پرونده انفرادی حاج محمد سمساری جهت بهره برداری انفرادی ضمیمه گردیده است.
18 /2 /42 بایگانی شود.
گیرندگان : اداره سوم کل سوم

توضیحات سند:

1ـ احمد کسروی فرزند حاج میرقاسم در هشتم مهرماه سال 1269 شمسی در تبریز چشم به دنیا گشود.
او تحصیلات خود را در تبریز ادامه داد و چون پدران او از سه پشت روحانی بودند، وی مدتی پیش نماز مسجد شد ولی بزودی از این کار دست کشید و در مدرسه امریکائی تبریز به تدریس عربی پرداخت در سال 1295 ش به قفقاز رفته و مدتی در تفلیس می ماند.
در بازگشت به تبریز به مشروطه خواهان پیوسته و وارد حزب دموکرات که رهبری آن را شیخ محمد خیابانی به عهده داشت می شود.
کسروی که در سال 1298 به کار در دادگستری پرداخته بود به دلیل مخالفت با اقدامات دولت از شغل خود استعفا داد و به وکالت دادگستری پرداخت.
او در همین حال از سال 1312 به چاپ ماهنامه پیمان پرداخت و از سال 1320 روزنامه پرچم را منتشر کرد.
آثار کسروی که قسمت اعظم آنها در فاصله سالهای 1312 تا 1324 نوشته شده در زمینه های مختلف به 70 جلد می رسد و مهمترین آنها عبارت است از تاریخ مشروطه ایران، تاریخ هجده ساله آذربایجان، تاریخ پانصد ساله خوزستان، زبان پاک، ترجمه پلوتارخ، زبان آذری، شیعیگری، صوفیگری، بهائیگری، ترجمه کارنامک اردشیر بابکان، شهر یاران گمنام، حافظ چه می گوید.
کسروی علاقه زیادی به پاکسازی از خود نشان می داد، که پاک سازی در لغت، پاک سازی در شعر، پاک سازی در تاریخ...
از جمله این موارد بشمار می رفت.
کسروی با فیلسوفان، شعرا، هواداران اروپا، بهایی ها، صوفیها، و روحانیون مخالف بوده، سعدی، حافظ، مولوی و خیام را بدآموز و منحرف و آناتول فرانس را آناتول نادانک می نماید و سالی یک روز در اول دی ماه جشن کتاب سوزان ترتیب داده و دیوان شعرا و فیلسوفان و روحانیون را می سوزانید.
کسروی عقیده داشت با پیراستن زبان پارسی از لغت های بیگانه و تغییر الفباء می توان زبان پارسی را زبان همگان ساخت زبانی آسان که همه دنیا با آن سخن گویند.
اولین زبان را از باک می نامید و از سال از 1312 که به انتشار ماهنامه «پیمان» دست زد و تا آخر عمر به تبلیغ این زبان پرداخت.
کسروی درباره مذهب، آرائی شبیه آراء وهابیت اظهار داشت و بر تفسیر و تاویل آیات قرآن حمله کرد و احادیث را غیر معتبر خواند.
او با برپایی تشکیلات «پاک دینان» به علما که دولت ها را جائر می دانند و با بدآموزی مردم را به زیارت قبور هدایت می کنند، تاخت.
به تدریج در بیان عقاید خود بی پرواتر گردید، قرآن و برخی از کتب ادعیه را سوزاند و ادعای انشراح صدر و نبوت کرد.
در اوائل دهه 1320 شمسی، حضرت امام خمینی (ره) افکار ضد مذهبی کسروی را بشدت مورد انتقاد قرار داد و او را دروغگو، خائن و افیونی بی خرد نامید.
فتنه و فساد کسروی به جائی رسید که آیه اللّه العظمی خوانساری، وی را مهدورالدم دانسته و حکم قتل او را صادر نمود.
در سال 1324، کسروی به اتهام قرآن سوزی و مخالفت با دین به پای میز محاکمه کشیده شد و در آخرین جلسه بازپرسی در سن 57 سالگی به ضرب گلوله فدائیان اسلام به هلاکت رسید.

منبع:

کتاب قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک - جلد 8 صفحه 208

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.