تاریخ سند: 16 خرداد 1347
گزارش
متن سند:
محترما بعرض می رساند در ساعت 18 روز گذشته در مجلس ترحیم مرحوم
سید عبدالرحیم زبرجد آقای سید معین الدین فالی به منبر رفته پس از خواندن
خطبه درباره علم و وجود علماء صحبت نمود ضمنا اظهار داشت که بهائیان
جزوه هائی چاپ نموده بودند بنام گفتارهای عبدالبهاء و بین دانش آموزان
مدارس پخش کرده بودند سراسر نوشته های آن دزدی بود وجود علماء است
که مانع از اینگونه اعمال می شود اینها اگر حرف حقیقی دارند چرا با علماء در میان
نمی گذارند سپس یک رشته صحبت درباره علماء نمود و اظهار داشت که دستگاه
و کارخانه برق ملک شهرداری است حالا اگر کسی از پرداخت وجه برق برای
مدت کمی خودداری کند آقایان شدت عمل بخرج می دهند و از مردم که در
مراسم تشییع جنازه مرحوم زبرجد و مجالس ترحیمش شرکت نموده بودند
سپاسگزاری کرده بیان داشت در موقع دفن میت مکافات شدیدی شد که با
دخالت من و آقای پاکزاد رفع شد سابقا حجاج که برای حج می رفتند یک
طوائف اعراب می آمدند و در موقع طبخ خوراک حیوانی در خوراک می انداختند
و می گفتند حاجی من هم شریک حالا کار ما شده که موقع دفن اموات هم
مکافات داریم و برادر بزرگی که دست روی موقوفات و چیزهای دیگر هم
گذارده می آید و می گوید حاجی من هم شریک آنچه می گوئیم این قبر که مرحوم
زبرجد را می خواهند در آن دفن کنند متعلق به پدر آن مرحوم است گوشش
بدهکار این صحبت ها نیست ساعت 19 با ذکر
مصیبت به سخنان خود خاتمه داد ساعت4119 آقای سید عبدالحسین دستغیب
فرزند مرحوم زبرجد بنام سید عبداللّه زبرجد1 که داماد آقای سید عبدالحسین
است برای پدرش نماز گزارد و خودش با سید حسین ساجدی و چند نفر دیگر از
واعظین به وی اقتداء نمودند ساعت 20 آقای سید عبدالحسین دستغیب به منبر
رفته پس از خواندن خطبه درباره اثرات وجود عالم در بین مردم و وظائف اهالی
نسبت به آنها و پس از آنها نسبت به بازماندگانشان بیاناتی ایراد کرد و اظهار
داشت من برای این در مجالس ختم شرکت نمی کنم که می بینم پس از اتمام
ختم مردم دسته دسته از مسجد خارج می شوند در صورتیکه موقع خروج آنها
وقت برگزاری نماز است و برعکس باید دسته دسته جهت نماز به مسجد وارد
شوند من از این دلم می سوزد چندی قبل برای نماز می خواستم به مسجد بیایم در
مقابل باغ ملی دیدم عده زیادی اجتماع کرده و به داخل آن می روند گریه ام گرفت
و گفتم موقع نماز در شهر اسلامی اینطور ازدحام برای نماز نمی شود برای رفتن به
سینما هم این مردم همین جورند زنان به چه وضع زننده ای در کوچه و خیابان
خودنمائی می کنند آقای کاسب بازار موقع نماز ظهر و عصر اگر که مشتری هم
داری و ممکن است متضرر شوی برای نماز به مسجد برو و آنچه را که فکر
می کنی ضرر است نفع می باشد اهالی محل درب شاهزاده که واقعا مردمان
غیرتمندی هستند باید این مسجد را تعمیر کنند و برای نماز شرکت نمایند و آقای
سید عبداللّه زبرجد را که جوانی تحصیل کرده است تنها نگذارند مردم شعائر
مذهبی خود را کاملاً حفظ نمائید و سپس در ساعت2120 به سخنان خود خاتمه
داد و از منبر پائین آمده در
پای منبر آقایان محمد ده بزرگی و حاج تقی ده بزرگی اظهار داشتند که ما اهالی درب شاهزاده حاضریم
همه روزه برای نماز شرکت کنیم و مسجد را تعمیر نمائیم سپس محمد ده بزرگی رو به جمعیت کرده بیان
داشت مردم بیائید و با فساد مبارزه کنیم نه اینکه برویم سینماها را خراب کنیم بلکه از امروز تصمیم
می گیریم که عملاً مبارزه نمائیم من حالا که رفتم منزل دست فرزندانم را می گیرم و نمی گذارم به سینما
بروند و با وضع زننده عیالم با دخترانش نمی گذارم از منزل خارج شوند در ساعت 21 مجلس ختم و
جمعیت متفرق شدند و مراتب گزارشا عرض شد.
س .
م 16 /3 /47
شعبه دفتر
اظهار سید عبدالحسین منعکس و از طریق کلانتری عکس و مشخصات سید عبداللّه زبرجد خواسته و مأموران عملیات وی را
زیر نظر بگیرند 16 /3 /47
در مورد آقای فالی بررسی و معلوم شود مرحوم زبرجد در کجا دفن گردیده 16 /3 /47
توضیحات سند:
1ـ حجه الاسلام سید عبداللّه
زبرجد، داماد شهید دستغیب، از
روحانیون مبارز شیراز
می باشد.
وی در سال 1342 به
اتهام پخش اعلامیه و اقدام
علیه امنیت کشور بازداشت
گردید و پس از یک ماه به قید
تعهد آزاد شد.
با ادامه فعالیت ها
علیه رژیم پهلوی، چندین بار
توسط شهربانی و ساواک
احضار و مورد اعتراض و تذکر
قرار گرفت.
وی اکنون مسئول
حوزه علمیه محمودیه و امام
جماعت مسجد حاج غنی شیراز
می باشد و تولیت آستانه
امامزاده سید علاء الدین حسین
(برادر حضرت شاهچراغ) را نیز
عهده دار است.
منبع:
کتاب
شهید آیتالله سید عبدالحسین دستغیب به روایت اسناد ساواک صفحه 381

