تاریخ سند: 19 آبان 1341
موضوع: اظهار مطالبی در منزل اللهیار صالح
متن سند:
شماره: 14062/س ت تاریخ:19 /8 /1341
موضوع: اظهار مطالبی در منزل اللهیار صالح
روز چهارشنبه 16 /8 /41 در منزل اللهیار صالح رضا خلعتبری [و] حسن کلانتری حضور داشتند و صالح با هر یک جداگانه در اطاقی مذاکره کرد. اخبار داخلی جبهه ملی در منزل نامبرده فروخته میشد. یک نفر از آنجا اظهار میداشت که پسر سرلشگر گیلانشاه1 که در دفتر ویژه اعلیحضرت کار میکند، گویا گفته است از طرف آیتاله حکیم2 از نجف تلگرافی به این مضمون برای اعلیحضرت در مورد شرکت زنان در انتخابات ایالتی و ولایتی مخابره شده است. (ایران تهران . دربار . اعلیحضرت شاه مؤید نیستی، مخرب نباش). همچنین صحبت در مورد اخراج دانشجویان شرکتکننده در جریان تمسخر آقای علاء بود و میگفتند که اللهیار صالح با رئیس دانشگاه تماس گرفته و خواهش کرده که در مورد دانشجویان مزبور تخفیفی داده شود.
توضیحات سند:
1. هدایتالله گیلانشاه در سال 1286 ش در تهران به دنیا آمد. پس از انجام تحصیلات ابتدایی ومتوسطه وارد مدرسه نظام شد. پس از اخذ درجه افسری، برای آموزش فن خلبانی به انگلستان رفت و در سال 1320 فرمانده هنگ هوایی خوزستان شد و در سال 1328 به درجه سرتیپی رسید و ریاست ستاد نیروی هوایی را بر عهده گرفت. وی از مخالفین دکتر مصدق و از نزدیکان زاهدی در جریان کودتای 28 مرداد بود که پس از کودتا درجه سرلشگری گرفت و رئیس دفتر نظامی شاه شد. گیلانشاه، از طرفداران سیاست انگلیس بود. با پیشنهاد او و تأیید محمدرضا پهلوی انگلیسیها تعدادی هواپیمای شکاری با قطعات یدکی مربوطه با قیمت گران به ایران فروختند و نفع زیادی از این معامله بردند، زیرا هواپیما کهنه و فرسوده بود. گیلانشاه توسط خاتمی، که یک افسر مدل آمریکایی نمونه بود، کنار گذارده شد، ولی او با پول هنگفتی از نیروی هوایی خارج شد. وی چون قمارباز قهاری بود، اکثر پول خود را در قمار باخت و مجبور شد خانه خود را در زعفرانیه به قیمت 750 هزار تومان به ساواک بفروشد. گیلانشاه از سالها قبل با زن زنگنه محرم شد و زنگنه هم کاملاً موافق این وضع بود. بعداً گیلانشاه و زن زنگنه به اتفاق یک شیرینیپزی و کافه درست کردند که تا انقلاب کار میکرد.
نامبرده یکی از مسئولان نظامی سلسله پهلوی است که در تشکیلات فراماسونری، «لژ فروغی» نیز عضویت داشت. گیلانشاه در سال 1365ش در تهران درگذشت. ر.ک: ظهور و سقوط سلطنت پهلوی ص 222 و 394 ـ 395
2. آیتالله سید محسن حکیم یکى از فقها و مراجع نامدار شیعه در سال 1264 ﻫ ش در خاندانی از علم و تقوا، در لبنان متولد شد. پدرش علامه سید مهدى حکیم و مادرش نواده آیتالله آقا شیخ عبدالنبى کاظمى، صاحب کتاب «تکملۀالرجال» مىباشد. خاندان حکیم یکى از خاندانهاى اصیل عرب در عراق مىباشد که شخصیتهاى علمى و اجتماعى بزرگى از آن برخاستهاند. آیتالله حکیم از محضر علمای بزرگى چون حاج سیدمحمد کاظم یزدى، حاج شیخ محمدکاظم خراسانى، میرزاى نائینى، آقا ضیاءالدین عراقى، شیخالشریعه اصفهانى و برخى دیگر تلمذ نموده است.
مرحوم آیتالله حکیم بعد از رحلت آیتالله العظمى بروجردى، مرجعیت عامه شیعه را به دست گرفت ودر تنظیم امور ادارى حوزههاى علمیه و تأسیس مدارس و تربیت مبلغین سعى و کوشش بلیغ مبذول داشت و در غنا بخشیدن به فرهنگ اسلامى شاگردانى را تربیت نمود. ایشان یکى از موفقترین مراجع تقلید شیعه در امر تألیف و تصنیف بود. آیتالله حکیم در امور جاری و سیاسی دخالت داشته از جمله:
1. شرکت در جهاد مردم عراق علیه استعمار انگلستان
2. تکفیر حزب شیوعى و اشتراکى
3. کمک به جنبشهاى آزادیبخش
4. شرکت در نهضت اسلامى ایران
آیتالله حکیم دارای فرزندانی برومند، عالم و لایق بود که در دوران زعامت پدر بزرگوار خود از معاونت و یارى او خوددارى نکردند و پس از رحلت آن بزرگوار اغلب آنان به دست دژخیمان نظام عفلقى عراق به فیض شهادت نائل آمدند. خاندان حکیم یکى از کانونهاى مقاومت و شهادت در عراق به شمار مىآید.
این عالم بزرگوار پس از عمرى تلاش و کوشش در راه اسلام و قرآن سرانجام در 12 خرداد سال 1349 به ملکوت اعلى پیوست. مدفن آن مرحوم در نجف در مقبره مخصوص جنب کتابخانه خود مىباشد.
منبع:
کتاب
اللهیار صالح به روایت اسناد ساواک-جلد اول صفحه 470