تاریخ سند: 10 تیر 1357
موضوع دکتر على امینى
متن سند:
تلفنگرام
خیلى محرمانه
به: 312 شماره گزارش: 55319/ 20 ﻫ 21
از: 20 ﻫ 21 13570410 تاریخ گزارش: 10 /4 /37
موضوع دکتر على امینى
ساعت 00 /9 روز پنجشنبه 8 /4 /37 در منزل دکتر على امینى عدهاى از دوستان مشارالیه از جمله آقاى وثوق وزیر اسبق، شهیدى از دادگسترى، نمازى، حاجى غلام مطیعالدین، رضوى، منصورى از کارمندان اداره غله و نان، جمشیدى، کاویانى، یکى از برادران سپهر حضور داشتند.
دکتر امینى اظهار داشت بنا شد ساختمانهاى آپارتمانى که دولت یا شرکتهاى خصوصى ساختهاند از روى نوبت به کارمندان دولت که خانه ندارند بفروشند، کاویانى گفت اگر بخواهند این قیمت بفروشند هیچ کس توانایى خرید آن را ندارد. دکتر امینى گفت تا 300 الى 400 هزار تومان خوب است. خیال نمىکنم بیش از این تمام شده باشد، منصورى اظهار داشت پزشکپور1 از من دعوت کرده بود که به حزب پانایرانیست واقع در خیابان نادرى بروم وقتى وارد حزب شدم انتظامات با پرت کردن دست راست به جلو احترام کردند، جمعیت زیاد آمده بود، یکى از بازاریان با نفوذ که نباید اسمش گفته شود با عدهاى آمده بود.
حسن لعله معروف با عدهاى از میدانىها که در آنجا بودند طاهر برادر طیب و عدهاى گوشهاى از حزب پان ایرانیست2 پر کرده بودند، پزشکپور گفت مردم ناراضى هستند و آزادى ندارند که حرف بزنند، دکتر امینى گفت اینطور نیست. شاهنشاه آزادى دادند همه مردم بروند در حزب رستاخیز عضو بشوند و در چارچوب قانون و دوستانه مشکلات را بگویند و همه جور امکان را هم دادند حتى رئیس دولت را دبیر کل حزب کردند تا کارها سرعت بیشترى داشته باشد، سرو صدا به راه انداختند که این آنارشیست بازى را درست کنند من در فرانسه با یکى از دانشمندان کمونیست فرانسه برخوردى داشتم، دوستانه به من گفت هیچ کس کمونیست واقعى نیست یعنى کمونیزم براى هیچ کس صرف نمىکند اینها که دم از کمونیستى مىزنند چند صباحى مردم را اغفال مىکنند، پولى به جیب مىزنند، شهرتى پیدا مىکنند مقامى به دست مىآورند بعد هم خود را کنار مىکشند گفته آن مرد یک واقعیتى است باید قبول کرد همینها که اکنون سر و صدا براه مىاندازند دست دیگران آنها را هدایت مىکنند، ایده ایرانى هم ندارند، همه دروغ مىگویند. علت هم بىایمانى مردم است.
همانها که دعوى دیندارى مىکنند در پس پرده چیز دیگرى هستند مگر هر کس آخوند شد باید نظم مملکت را برهم بزند طبقه متوسط دارد از بین مىرود، طبقه سوم بر اول غلبه دارد، چون اکثریت است، تمام نیازمندىهاى مردم به دست این طبقه است. پس بزرگترین خطر براى جامعه ما است، منصورى گفت پس چطور تا 25 سال دیگر به تمدن بزرگ مىرسیم.
دکتر امینى گفت اگر همان دستها که اکنون حزبسازى را رواج دادهاند بگذارند ما هم استعداد داریم و هم سرمایه افسوس دست خارجى نمىگذارد خودمان هم سرگیجه گرفتیم عربها اکنون در فکر افتادهاند براى چند سال آذوقه ذخیره کنند ولى ما در فکر نیستیم فردا همین جمعیت دو برابر مىشود دیگر کارى نمىتوانیم بکنیم. این جلسه در ساعت 30 /11 خاتمه پذیرفته است.
نظریه سهشنبه: 1ـ شنبه در اظهارات خود صادق مىباشد.
2ـ شنبه شخصاً در جلسه فوق شرکت داشته و خبر فوق را کتباً گزارش نموده است.
نظریه چهارشنبه: نظریه سهشنبه مورد تأیید است.
توضیحات سند:
1ـ محسن پزشکپور:
محسن پزشکپور متولد 1306 و داراى لیسانس قضائى است نامبرده فعالیت مطبوعاتى را از دهه 1320 آغاز کرد و طى این مدت با نشریات ساسانى و نداى پانایرانیسم همکارى داشته و بعد از 28 مرداد از بنیانگذاران حزب پانایرانیست بود. حزب پانایرانیست به رهبرى محسن پزشکپور پس از سىام تیر 1331، به طور علنى جانب شاه را گرفت. و دچار انشعاب گردید. داریوش فروهر، حزب ملت ایران را بر بنیان پانایرانیسم بنیاد نهاد و پس از کودتاى 28 مرداد 1332 با انتشار روزنامه «خاک و خون» (ارگان حزب پانایرانیست) به تشریح سیاست غرب پرداخت. وى در دوره پهلوى نشان اصلاحات ارضى را دریافت کرده است و در دورههاى بیست و دوم و بیست و چهارم عضو مجلس شوراى ملى و عضو هیأتمدیره کانون وکلاى دادگسترى نیز بود. با تأسیس حزب رستاخیز، وى حزب پانایرانیسم را منحل و تنها حزب رستاخیز را قانونى شناخت، اما در سال 1356 به عضویت کمیته پارلمانى دفاع از حقوق بشر درآمد. او در سال1357با این ادعا که حزب رستاخیز مسوول بسیارى از «بحرانهاى جامعه ایران» است از این حزب استعفا و حزب پانایرانیست را احیا نمود. اما روند نهضت اسلامى و هشیارى و آگاهى مردم میدان عمل به وى نمىداد.
پزشکپور در آستانه پیروزى انقلاب اسلامى نمایشهاى آزادىخواهانهاى انجام داد ولى مورد توجه هیچ یک از جناحهاى ملى و مذهبى قرار نگرفت. پس از پیروزى انقلاب، به کشور آلمان پناهنده شد. چندى بعد وى به کشور بازگشت و اکنون در ایران به سر مىبرد.
ر.ک: وقایع اتفاقیه و شرح احوال رجال، ص 159
2ـ پانایرانیسم:
عقیدهاى سیاسى مبنى بر اتحاد کلیه اقوام و نژادهاى ایرانى است. پیشوند «پان» در زبان لاتین به معناى «همه» یا «عموم» است. ابتدا در قرن نوزدهم و بیستم در اروپا و سپس در آسیا و آفریقا، نهضتهائى سیاسى پیدا شد که این پیشوند (پان) را در ابتداى نام کشور یا نژاد یا دین خود مىآوردند و معناى آن این بود که براى افراد داراى نژاد، زبان، ملیت، یا دین مشترک خواستار وحدت ملى و سیاسىاند.
«پانایرانیسم» به طور اخص یعنى فلات ایران در زیر یک پرچم. «پانایرانیسم» و «پانعربیسم» و «پانترکیسم» چیزى جز جدائى انداختن میان مسلمانان یا دامن زدن به آن نبود.
حزب پانایرانیست: در دى ماه 1330 ﻫ .ش محسن پزشکپور و محمدرضا عاملى تهرانى، با انشعاب از حزب ملت ایران، سازمان دیگرى را به نام «حزب پانایرانیست» تأسیس کردند. حزب پانایرانیست به رهبرى محسن پزشکپور پس از قیام سىام تیر 1331 به طور علنى جانب شاه را گرفت. پس از کودتاى 28 مرداد 1332 با انتشار روزنامه «خاک و خون» همکارى با رژیم کودتا را گسترش داد. در آستانه انقلاب شکوهمند اسلامى در سال 1357 تظاهرات آزادىخواهانهاى به عمل آورد ولى مورد توجه هیچ یک از جناحهاى ملى و مذهبى قرار نگرفت.
رک: غلامرضا نجاتى، تاریخ سیاسى 25 ساله ایران، صفحات 153 ـ 157
کوثر جلد 1 صفحه 641
منبع:
کتاب
علی امینی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 338