تاریخ سند: 31 تیر 1357
[گزارش]
متن سند:
از: 2 ﻫ 1 تاریخ: 31 /4 /2537[1357]
به: 312 شماره: 1999 /2 ﻫ 1
[گزارش]
پیرو 1921 /2 ﻫ 1 ـ 25 /4 /37
13570431
اطلاع واصله حاکیست عدهاى از روحانیون سارى از جمله شیخ مهدى پیشنمازى، شیخ عبدالوهاب قاسمى و شیخ عبدالحمید عبدالاحد1 و تعدادى از بازاریان و جوانان وابسته به روحانیون، نامبرده [نامبردگان] از متولیان و هیئت امناء مساجد و تکایا و بازاریان سارى تقاضا نمودهاند برابر فتواى خمینى از برگزارى جشن در نیمه شعبان به انگیزه به اصطلاح کشتار دستجمعى مسلمانان در وقایع اخیر شهرستانهاى کشور خوددارى نمایند.
نظریه شنبه: صحت دارد26 /4 /2537
نظریه یکشنبه: به احتمال قوى خبر صحت دارد.
نظریه چهارشنبه: نظریه یکشنبه مورد تأیید است. رومى
توضیحات سند:
1. حجتالاسلام عبدالحمید عبدالاحد، فرزند محمد در سال1323 ﻫ ش در کیاسر سارى به دنیا آمد. براساس سند بیوگرافیک ساواک در تاریخ 6 /9 /57 «نامبرده از روحانیون مخالف دولت و مقیم سارى و طرفدار سرسخت خمینى بود که در سخنرانىهاى خود ضمن انتقاد از دولت از خمینى طرفدارى مىنمود در روز 4 /6 /57 یادشده در مسجد مصطفىخان سارى سخنرانى تحریکآمیز نمود که پس از سخنرانى وى عدهاى از متعصبین مذهبى دست به تظاهرات خیابانى زدند. یادشده قبل از نیمه شعبان مردم را تحریک و تشویق نمود که بنا به فتواى خمینى از برگزارى جشن خوددارى نمایند. در روز 23 /6 /57 وى مغازهداران را تحریک و تهدید به بستن مغازههاى خود نمود. مشارالیه در روز 16 /8 /57 در اجتماع دبیران و معلمین در خانه فرهنگیان سارى سخنرانى و اظهار داشت خواسته ما بازگشت خمینى به ایران، رفتن شاه از کشور و برقرارى حکومت اسلامى است. ضمناً این شخص در کلیه تظاهرات خیابانى اخیر شرکت داشته و براى تظاهرکنندگان سخنرانى و آنان را به ادامه تظاهرات و تشویق مىنمود که در نتیجه این فعالیتها در تاریخ 29 /8 /57 از طریق شهربانى دستگیر با عطف توجه به این که وى جراحات و شکستگى داشت و مداواى وى در سارى به علت وضع منطقه و ایجاد درگیریهاى احتمالى میسر نبود لذا به وسیله آمبولانس اورژانس به تهران اعزام و به کمیته مشترک ضد خرابکارى تحویل گردید. در تاریخ 26 /9 /57 از زندان آزاد شد و در این روز در میان استقبال خوب مردم سارى وارد این شهر شد.»
وى پس از پیروزى انقلاب اسلامى به عضویت اداره سیاسى ایدئولوژیک ژاندارمرى درآمد. در سحرگاه 26 مرداد 1360 در خیابان دکتر فاطمى تهران به سوى وى و عضو دیگر این اداره حجتالاسلام محمدحسین خالصى تیراندازى شد، اما از این سوءقصد جان سالم به در برد. ( اسناد ساواک- پرونده انفرادى )
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مازندران، کتاب 05 صفحه 326