موضوع : حزب ایران
تاریخ سند: 21 اردیبهشت 1343
موضوع : حزب ایران
متن سند:
شماره : 3185 /20 الف ساعت 0600 روز جمعه 18 /2 /43 عده ای از اعضای سازمان جوانان جبهه ملی از جمله حشمت اللّه کامرانی1 ـ علی صفائی ـ خشنودی ـ احمد افشار ـ وهاب زاده ـ خیرخواه ـ اسکندری ـ یوسفی ـ شکرآبی به منظور انجام یک پیک نیک حزبی طبق قرار قبلی در سر پل تجریش تجمع نموده و در ساعت 0630 آقایان دکتر پارسا ـ رحیم بنانی ـ علی بنانی ـ منصوری و سالک و چند تن دیگر نیز به آنان ملحق شده و به اتفاق به سمت درکه حرکت نمودند.در حین حرکت همگی بر این عقیده بودند که این پیک نیکها که توام با راهنمائی و کوهنوردی نسبتا طولانی است حتما بایستی برای جوانان ادامه داشته باشد تا شاید روزی با ورزیدگی که از این راه بدست خواهیم آورد بتوانیم از آن استفاده نمائیم.
احمد وهاب زاده و علی صفائی اشعار مذمت آمیزی که درباره دستگاه دولت سروده بودند در خلال راه پیمائی و همچنین در موقع صرف ناهار قرائت نمودند.
سپس در مورد اعلامیه های سندیکاهای کارگران که به مناسبت روز اول ماه مه روز کارگر منتشر شده بود ضمن قرائت مندرجات آن اظهاراتی می نمودند که خلاصه آن به شرح زیر است.
اسکندری اظهار داشت با اینکه سندیکاهای کارگران دربست در اختیار دولت بوده ولی می بایستی سعی نمود تا روزی از اینگونه جمعیتها استفاده کرد.
صفائی اظهار نمود برعکس من معتقدم این سندیکاها ارزش سیاسی برای ماها ندارند چون صددرصد تحت نفوذ سازمان امنیت قرار دارند و هیچگونه حق انتقاد از اوضاع روز را ندارند بنابراین همین موضوع سبب شده که طبقه کارگر به طرفداری از شاه باقی بماند.
شکرآبی سئوال نمود چه موارد و مدارکی شما را در این عقیده پایدار نموده که کارگران صمیمانه مطیع دستگاه هستند اسکندری پاسخ داد اغلب کارخانجات از کارگران دهات و شهرستانها تشکیل شده ابدا پی به حق و حقوق نبرده و روی عسرت و بیچارگی برای بدست آوردن کاری به مرکز روی آورده و چون به کمک و توصیه سندیکاها به کارخانه ها معرفی و مشغول کار شده اند ناگزیر از اجرای دستورات سندیکاهای مربوطه بوده در غیر این صورت می دانند که ادامه کار برای آنان غیرممکن است لذا همه مجبورند مطیع باشند.
پس از یک بحث طولانی در این مورد همگی معتقد بودند که هر قدر هم سندیکاها وابسته به دولت باشند باز هم می توان روزی به همکاری آنان امیدوار بود.
بعد از این آقایان احمد افشار و علی صفائی قطعات فکاهی که مربوط به دربار بود قرائت نمودند.
موضوع دیگری که مورد بحث قرار گرفت این بود که حزب ایران تنها حزب قوی وابسته به جبهه ملی است که چنانچه در کادر رهبری آن تغییراتی بوجود آید به تنهائی قادر است در مقابل حکومت ایستادگی و مبارزه نماید.
وهاب زاده ضمن اشاره به نامه های دکتر مصدق (خطاب به دستجات وابسته به جبهه ملی) گفت بایستی از سیاست تجزیه طلبی در جبهه ملی خودداری شود و دکتر خنجی را به باد انتقاد بگیریم و بگوئیم این شخص در تمام مبارزات به ما پشت پا زده است.
وهاب زاده افزود روزی که رهبران ما همه در زندان به سر می بردند دکتر خنجی در رامسر به کیف و خوشگذرانی مشغول بوده وی نتیجه گرفت اگر خنجی با دولت سازش نکرده بود چرا مثل سایر رهبران به زندان نیفتاد؟ ضمنا در روز فوق الذکر عده ای دیگر از افراد جبهه ملی از جمله نظام زاده و حسن میرمحمد صادقی در ارتفاعات دربند به کوه پیمائی رفته بودند.
در حین راه پیمائی حسن میرمحمد صادقی در مورد نامه های دکتر مصدق (خطاب به جبهه ملی) اشاره نمود و گفت هیئت اجرائیه جبهه ملی استعفا کرده و شورای مرکزی جبهه ملی نیز در حال استعفا دادن است و به این کیفیت باید منتظر فعالیتهای آینده آقایان داریوش فروهر و دکتر شاپور بختیار بود که با بوجود آوردن جبهه جدیدی چه وضعی بوجود خواهند آورد.
توضیحات سند:
1ـ حشمت اله کامرانی، فرزند شمس اله، در سال 1320 در نهاوند بدنیا آمد.وی در سال 1342 در زمان دانش آموزی در دارالفنون به عضویت جبهه ملی درآمده و در جلسات و تجمعات حزبی شرکت و در آنجا با مارکسیستهایی نظیر عرفانیان، علی اکبر صفائی، فریدون شایانی آشنا و مراوده داشته است.
نامبرده در سال 1350 قصد استخدام در وزارت کار را داشته که پس از مصاحبه با ساواک کلیه اطلاعات خود را به ساواک داده و اظهار ندامت از اعمال گذشته خود می کند ؛ در نتیجه ساواک با استخدامش موافقت می کند.
نامبرده در سال 1353 به انجمن تاتر ایران که محلی برای فعالیت سیاسی بوده تردد می کرده است که به همین علت دستگیر و پس از بازجوئی در سال 1354 آزاد می گردد.
وی مترجم کتابهایی از جمله انگل اثر ماکسیم گورکی، همزاد اثر داستا یوفسکی و ...
بوده است.
ـ اسناد ساواک، پرونده های انفرادی