صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

اطلاع دادند که دولت عراق برای خمینی محدودیت‌هایی قائل شدند و با اینکه دولت ایران در درخواست نمود

تاریخ سند: 14 مهر 1357


اطلاع دادند که دولت عراق برای خمینی محدودیت‌هایی قائل شدند و با اینکه دولت ایران در درخواست نمود


متن سند:

از: استان تاریخ:14 /7 /1357
به: گرگان شماره: 3416 /2 ﻫ 1

اطلاع دادند که دولت عراق برای خمینی محدودیت‌هایی قائل شدند و با اینکه دولت ایران در درخواست نمود این محدودیت‌ها را بردارند حاضر نگردیدند. نتیجتاً خمینی در نظر داشته و دارد که از عراق خارج و از طریق کویت به سوریه برود که چون کویت به او روادید نداده است اکنون در بصره است و به هر حال از عراق خواهد رفت.1 بررسی‌های معموله نشان می‎دهد که مقامات عراقی اصولاً اجازه نمی‎دهند روحانیون در امور سیاسی دخالت کنند و حتی به آیت‎الله حکیم که عراقی بود نیز این اجازه را نمی‎دادند و با داشتن 5 میلیون شیعه از نفوذ خمینی در عراق بیمناک شده و به هرطریقی در نظر داشته‌‌اند به ترتیبی او را از عراق خارج سازند. دستور فرمایید این مطلب به نحوی غیر محسوسی به اطلاع آیات و روحانیون طلاب و مذهبیون برسد که در هیچ کشوری مانند ایران به روحانیون اجازه2 مشارکت در امور مملکتی داده نمی‎شود و به عنوان نمونه دولت عراق به تدریج قصد دارد متعصبین مذهبی نجف را از بین ببرد و کویت نیز به خمینی روادید نداده است.3
انتشار این مطلب نیز باید ماهرانه و غیر مستقیم انجام گیرد. رخشا
آقایان حامدزاده ـ امنیت (2) ـ صولتی به نحو مقتضی اقدام فرمائید.

توضیحات سند:

1. حجت‌الاسلام سیداحمد خمینى درباره شب حرکت امام از نجف به سوى کویت مى‌گوید: «ایشان (امام) ما را جمع کرد و گفت: اصلاً نگران نباشید.هیچ مسأله‌اى رخ نداده است. براى من جایز نیست که زنده باشم اما سکوت اختیار کنم. مى‌بینید چگونه به خدا و مردم جواب مى‌دهم؛ فقط با انجام دادن تکلیف و قیام به مسئولیتم ... هنگامى که [دولت عراق] گفت یک روز ساکت باش تا بتوانى در اینجا زندگى کنى، من فهمیدم که حتى یک روز سکوت کردن نیز مضر است و محال است که من این را قبول کنم.» (صوت الوحدۀ الاسلامیه، ش 29 ـ 28، صص 33 تا 37)
2. اصل: رجال
3. امام و همراهان ایشان نماز ظهر و عصر را در مرز عراق و کویت خواندند و مذاکرات و انتظار پاسخ از طرف کویت تا شب به درازا کشید. یکى از همراهان امام در خلال مذاکره خود را به بصره رساند و از آنجا به نجف تلفن کرد و ماجرا را براى یاران مقیم آنجا بیان کرد. در نهایت شب هنگام راهى بصره مى‌شوند و در هتلى شب را به صبح مى‌رسانند. «من و امام در یک اتاق و آقایان فردوسى و املایى در اتاق دیگر. با تمام خستگى اى که امام داشتند بعد از سه ساعت استراحت براى نماز شب بلند شدند .» (حضور، ش 10، صص 111 و 112)

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گلستان- کتاب4 صفحه 234

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.