تاریخ سند: 1 مرداد 1357
ساعت 400 (چهار صد) روز سیام تیرماه دو هزار و پانصد و سی هفت، مراد طاهری دهدار قریه نقاب
متن سند:
شماره: 37 /14 /66 /401 تاریخ: 1 /5 /2537[1357]
از: [پاسگاه ژاندارمری خلیل آباد]
به: فرماندهی محترم گروهان ژاندارمری کاشمر
ساعت 400 (چهار صد) روز سیام تیرماه دو هزار و پانصد و سی هفت، مراد طاهری دهدار قریه نقاب، نه کیلومتری جنوب شرقی خلیلآباد به پاسگاه مراجعه و شفاهاً اعلام میدارد که در ساعت 2300 روز 29 /4 /37 یک نفر شیخ ناشناس در قریه نقاب منبر رفته و مطالبی بر ضد مصالح مملکتی بیان و پس از خاتمه مجلس متواری شده است؛ لذا بلافاصله من استوار یکم شیبانی سرپرست وقت پاسگاه به محل عزیمت، در بررسی که به عمل آمد شیخ مزبور در نقاب دیده نشد؛ لذا چون بیم آن میرفت که نامبرده پس از متواری شدن به کاشمر رفته باشد، در تعقیب نامبرده به کاشمر عزیمت و پس از اخذ تماس با فرمانده گروهان و ارشاد لازم وسیله فرماندهی، به اتفاق استوار دوم علی باغانی فرمانده پاسگاه مرکزی کاشمر جهت شناسائی و دستگیری شیخ منظور به محل موصوف عزیمت، پس از بررسی و کاوش در قراء مغان، میرآباد، عشرتآباد، به محل نقاب وارد در تحقیقات معموله اطلاعات مشروحه زیر کسب شد که به شرح زیر به عرض میرسد:
1. شیخ حسن حسنزاده فرزند رمضان که در قم درس میخواند و چند سال نیز به جرم خیانت1 به کشور زندانی بوده و هماکنون نیز متواری است و زادگاه او قریه میرآباد میباشد، در چند روز قبل با اتومبیل سواری به قریه میرآباد مراجعه، ضمن تحریک مردم بر ضد امنیت کشور، شروع به پخش اعلامیههای مضره و نوارهای مضره نموده، منجمله در شب 15 شعبان مورخه 29 /4 /37 یک نفر شیخ قد بلند باریکاندام سیاه چهره عینکی که یک چشم او کور است و دارای عبا و عمامه و ریش مشکی نیز میباشد، اجیر نموده که در قریه نقاب منبر رفته و مطالبی بر ضد امنیت کشور ایراد نماید.
2. شیخ مزبور که هویتش هنوز مشخص نیست، در لیله شعبان با موتورسیکلت حسن عاقبتی فرزند علی ساکن میرآباد، به همراهی و هواخواهی حسین حسنزاده و محمد حسنزاده فرزندان رمضان و محمد مقیمی فرزند محمدحسین به قریه نقاب مراجعه و در مجلس جشن حاجی حسن شجاعی که به خاطر 15 شعبان برپا نموده شرکت و شیخ مزبور بدون اجازه و خواسته صاحب مجلس، بالای منبر رفته بدون مقدمه اعلامیهای از جیب خود درآورده و شروع به سخنرانی و تحریک مردم بر ضد مصالح مملکتی نموده که در نتیجه شخصی به نام علیاکبر رحیمی فرزند بمانعلی که در سازمان رادیو تلویزیون مشهد مشغول کار میباشد در آن شب در محل شرکت داشته است شیخ مزبور را از منبر پائین آورده، ضمن زدن دو سیلی به آن شیخ، اعلامیهها را از او گرفته که عیناً طی شماره 27 /14 /66 /201- 30 /4 /37 تقدیم گردیده است. سپس شیخ ناشناس به همراه افرادی که از میرآباد آمده، مجدداً از نقاب خارج و متواری گردیده است.
3. یک نفر به نام عباسعلی سفّار فرزند علی اهل میرآباد، در ساعت سازی رضائی خیابان مدرس کاشمر مشغول کار است، دو نفر شیخ یاد شده و افراد بالا در کاشمر با وی در تماس بوده و اعلامیه و نوارهائی در کاشمر به وسیله نامبرده پخش شده است.
4 . چون نمایندگی فرمانده پاسگاه به اتمام رسیده بود، موضوع تلفنی به گروهان اعلام، لذا نمایندگی دادسرا به شماره 3125- 31 /4 /37 به پاسگاه ابلاغ بلافاصله مجدداً به قریه نقاب عزیمت، با رعایت کامل مقررات منازل 1. علی عاقبتی فرزند عبدالله 2. محمد مقیمی فرزند محمدحسین 3. محمد حسنزاده فرزند رمضان 4 . حسین حسنزاده فرزند رمضان 5 . علی سفّار فرزند عباس (به خاطر فرزندش عباسعلی) با حضور معتمدین محل و صاحبین منازل دقیقاً بازرسی، در نتیجه از منزل مسکونی علی عاقبتی فرزند عبدالله 4 برگ اعلامیه مضره که 2 برگ آن از نوع کاغذ ماشینی به رنگ زرد و به خط کاربن نوشته شده از داخل دفتر کار روزانه واقع در طاقچه خانه نشیمن وی و دو برگ اعلامیه کاغذ سفید چاپی که پشت و روی آن نوشته شده از داخل اسناد و مدارک صاحب منزل، آن هم در طاقچه دیگر خانه نامبرده قرار داشت کشف و مطالب آنها بر ضد مصالح و امنیت کشور میباشد که عیناً ضبط گردید و از منازل افراد ردیف 2 و 3 و 4 و 5 هیچگونه مدارکی کشف نگردید که مراتب به طور جداگانه صورتجلسه و بازدید بدون ضرر جانی و مالی خاتمه پذیرفت. علیهذا بدینوسیله 5 برگ صورتجلسه بازرسی در 5 فقره چهار برگ اعلامیه مضره کشف شده از منزل علی عاقبتی به پیوست تقدیم.2
علی عاقبتی فرزند عبدالله به اتهام نگهداری اوراق مضره و فرزندش به نام محمدحسن عاقبتی به اتهام معاونت در نگهداری اوراق و محمد حسنزاده و حسین حسنزاده و محمد مقیمی که شیخ ناشناس را از قریه میرآباد به منظور تبلیغ بر ضد امنیت کشور به قریه نقاب برده و او را متواری دادهاند، به حضور عالی اعزام و معرفی، ضمناً پاسگاه با کلیه ایادیها در جستجوی شیخ مورد بحث و شیخ حسن حسن زاده بوده، به محض دستگیری در پیرو همین گزارش به حضور عالی اعزام و معرفی خواهند شد. مضافاً اینکه قریه میرآباد تحت کنترل پاسگاه بوده و با سرکشی و اعزام گشتی کاملاً تحت نظر میباشد.
سرپرست پسگاه ژاندارمری خلیلآباد . استوار 1
شیبانی
رونوشت برابر اصل است. استوار یکم رضا شیبانی
توضیحات سند:
1. در اصل: جنایت.
2. صورتجلسههای مورد اشاره به پیوست نبود، ولی دو برگ اعلامیه دست نویس مورد اشاره به شرح زیر است:
الف . اعلامیهای با امضای 17 نفر از روحانیون مشهد، با عنوان «اعلامیه مدرسین خراسان» که در بخشی از آن آمده است: «به منظور بزرگداشت خاطره پرافتخار شهیدان قم و تبریز و به پاس فداکاریهای بی دریغشان در راه تجسم نظام عادلانه اسلام و تحقق اهداف مقدس روحانیت حوزه علمیه مشهد سال 1357 را با عرض تسلیت به پیشگاه مقدس حضرت ولی عصر عجلالله تعالی فرجهالشریف و عموم مسلمانان ایران آغاز نموده و به پیروی از علمای اعلام از انجام هرگونه مراسم تبریک و تهنیت اجتناب خواهد داشت و از مردم غیور مسلمان نیز انتظار دارد از انجام هرگونه مراسم نوروزی و جشن و سرور خودداری فرمایند.» و اعلامیهای که تحت عنوان «اعلامیه علمای خراسان» منتشر گردیده، و در آن آمده است: «حوادث مؤلمه شهرستان قم و تبریز که قلوب مسلمانان را جریحه دار نموده، موجب شد که فروردین 1357 را عید نداشته باشیم. مقتضی است که مردم مسلمان نیز برای دلجوئی از داغدیدگان، این جهت را رعایت فرمایند.» بخش ضمائم
ب . اعلامیهای با امضای «بازاریان و اصناف مشهد» که در آن آمده است: «حلول سال نو را نه تنها به ملت ایران تهنیت نمی گوئیم که تسلیت هم میگوئیم... تا وقتی که پیشوای دینی و ملی ما نائبالامام خمینی در میان ما و حاکم بر ما نباشد و نتواند رسماً همچون ماه نورافشانی کند... عید برای ما مفهومی نخواهد داشت. بنابراین از برادران مسلمان خود انتظار داریم ... از برگزاری مراسم نوروزی خودداری نمایند...» بخش ضمائم
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 13 صفحه 192