صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : تماس صدرالدین جزایری1 با سید محمود طالقانی و مذاکرات آنان در مورد میلانی واعظ و حجازی واعظ

تاریخ سند: 10 بهمن 1346


موضوع : تماس صدرالدین جزایری1 با سید محمود طالقانی و مذاکرات آنان در مورد میلانی واعظ و حجازی واعظ


متن سند:

به : 316 از : 20 ه 2 شماره : 33983 /20 ه 2 صدرالدین جزایری ضمن تماس با سید محمود طالقانی پس از بحث زیادی در مورد مساجد و میلانی واعظ و حجازی واعظ اظهار داشت می خواستم بنشینیم دور هم و چاره ای بیندیشیم تا این بابا را که با سخنان گرم و نگرفتن پول موعظه که در حدود 1500 ریال است همه جوانان را به طرف خویش جذب کرده و آنها را از راه بدر می کند فکری بکنیم چون کار دیگران را تخته کرده و افزود یک هیأتی می خواهند میلانی را دعوت کنند این بود خواستم با صلاحدید شما باشد طالقانی در پاسخ گفت میلانی شخص بسیار باسوادی است او واعظ بزرگی است که نباید توی این جریانها کشیده شود در خور شأن او نیست.
سپس طالقانی سئوال نمود از آقا چه خبری داری؟ جزایری گفت نامه شما را با مسافری امروز فرستادم موضوع همان است که راجع به خودتان از ایشان پرسیدید که چه صلاح می دانند بعد طالقانی تشکر نمود.
ملاحظات ـ با توجه به گزارش خبری که قبلاً ایفاد گردیده در حسینیه ارشاد بر سر دعوت از واعظین اختلافاتی بین گردانندگان آن وجود دارد و در چند شب اخیر مجددا فخرالدین حجازی در آنجا صحبت می نمود لکن بعد از چند شب مجلس سخنرانی تعطیل شده است لذا به نظر می رسد منظور یاد شدگان فخرالدین حجازی دبیر دبیرستانهای تهران می باشد.
جاجرود به پرونده حسینیه ارشاد ارائه شود 24 /11 /46 تکثیر شد.

توضیحات سند:

1ـ صدرالدین جزایری : فرزند مهدی (نجف 1313 ـ تهران 1386 ق) فرزند حسین، فقیه شیعی ایرانی از نوادگان سید نعمت اللّه جزایری.
پدر و نیای او نیز عالم دینی بودند و نیای او سید محمدعلی (م 1306 ق) نخستین کس از خاندان جزایری بود که به تهران کوچید و در محله عباس آباد این شهر نشیمن گزید.
سید صدرالدین در 1317 ق که هنوز چهار سال داشت با پدرش از نجف به تهران آمد و مقدمات علوم دینی و ادبیات و سطوح را به مدت دوازده سال در خدمت پدر خود و نیز سید محمد تنکابنی، شیخ محمدرضا نوری و احمد آشتیانی آموخت.
در 1335 ق به مشهد رضوی رفت و نزدیک هفت سال از مجلس درس استادانی چون حاج سید آقا قمی و میرزا محمد کفایی فرزند آخوند خراسانی، معروف به آقازاده بهره مند گردید.
آنگاه به نجف کوچید و ده سال نیز در این شهر از حوزه درس میرزا محمدحسین نائینی، شیخ محمد حسین کمپانی و سید عبدالغفار مازندرانی و پنج سال در کربلا از حوزه های درس استادان آن سامان بهره جست سرانجام برای دیدار پدر به تهران آمد و در این شهر ماندگار شد وی در مسجد بازار عباس آباد به اقامه نماز جماعت و تدریس فقه و اصول پرداخت.
سید صدرالدین از مشاهیر علمای تهران بود و به داشتن فضل فراوان در علوم دینی آوازه داشت و در میان مردم از حرمت و قداست فراوان برخوردار بود.
وی از مخالفین سرسخت دربار پهلوی و از هواداران حکومت ملی دکتر مصدق بود.
چون درگذشت پیکرش را به صحن عبدالعظیم حسنی بردند و کنار آرامگاه فرزندش سید محمد حسن به خاک سپردند.
وی سه پسر به نامهای محمد حسن، مرتضی و صادق داشت.
از نوشته های او یادداشتهایی در عقاید و مسأله ولایت اهل بیت را می توان یاد کرد.
منابع : اختران فروزان ری و تهران، 237 ـ 239 ؛ شجره مبارکه یا برگی از تاریخ خوزستان، 290 ـ 291 ؛ علماء معاصرین، 229 ؛ گنجینه دانشمندان، 4 /421 ؛ نقباءالبشر، 2 /631 ـ 4 /1472.

منبع:

کتاب پایگاه‌های انقلاب اسلامی، حسینیه ارشاد به روایت اسناد ساواک صفحه 29

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.