صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : شیخ غلامحسین جعفری

تاریخ سند: 4 دی 1347


موضوع : شیخ غلامحسین جعفری


متن سند:

به : 316 از : 20 ه 3 شماره : 33886 /20 ه 3 نامبرده بالا در ساعت 1245 روز 29 /9 در مسجد جامع گرمخانه شروع به صحبت کرد و ضمن گفتار خود اظهار داشت1 به من می گویند حرف نزن صحبت نکن مگر من چه می گویم من راجع به دین و رفتار مردم حرف می زنم مگر می شود من حرف نزنم فقط عمامه به سر و عبایی به دوش کنم و بیایم نماز بخوانم و بروم آخر ما مسئولیت داریم تمام علماء و تمام وعاظ مسئولیت دارند که به مردم بگویند چرا ما را تهدید می کنید ما که چیزی جزء راجع به دین و احکام به مردم نمی گوییم مثل اینکه بعضی از مامورین سازمان به آنها می گویند این طور گزارش بدهید و آنها هم گزارش داده اند که من در سیاست دخالت می کنم و سیاسی حرف می زنم من در اینجا چند مرتبه قسم خوردم که در امور سیاسی دخالتی ندارم و چیزی راجع به سیاست نگفته ام و قسم می خورم که نگویم اما سیاست ما سیاستی است که به مردم باید کمک شود و مساعدت شود فکری به حال بیچارگان باید کرد سیاست ما این است که هر چه می خواهیم نگویم نمی توانم چه کنم مامورین گزارش را طوری دیگر می دهند مرا تهدید کردند تطمیع کردند چیزی نگویم اما می گویم من راجع به دین و احکام قرآن می گویم اگر اینجا کسی نیاید مسئول من هستم چرا مردم می ترسند و فرار می کنند اگر یادتان باشد یکی دو سال قبل مرا متهم کردند مگر غیر از من به دیگران کاری داشتند شما نباید مسجد را تنها بگذارید گر چه معلوم نیست سرنوشت با جعفری چه کند اما شما وظیفه دارید دین و عفت خود را حفظ کنید.
مامورین طوری دیگر گزارش می دهند خدا شاهد است من دخالتی در سیاست ندارم و سیاسی هم حرف نمی زنم و نخواهم زد اما می گویم ما برای دین و احکام صحبت می کنیم شما مرا یاری کنید و نگذارید فساد زیاد شود من می دانم که در بین آنها هم کسانی هستند که از فساد و بی عفتی بدشان می آید اما کسانی هم هستند که طوری دیگر گزارش می دهند دیشب شیخ احمد کافی به من تلفن کرد که مرا از منبر رفتن ممنوع کردند من مگر چه می گویم درد دل می کنم راجع به دین می گویم نامبرده در پایان درباره حکومت معاویه صحبت کرد و گفت معاویه برای مدتی دست از سیاست کشید و گفتند چرا از سیاست کنار رفتی جواب داد اگر از سیاست کنار بروم برای همیشه راحت خواهم بود پس کسانی که بخواهند راحت باشند باید از سیاست کناره گیری کنند.
اداره کل سوم 4 /10 /47 تهامی 4 /10

توضیحات سند:

1ـ این خبر توسط یکی دیگر از منابع ساواک نیز گزارش شده که بدین شرح است: به : 316 از : 20 ه 3 تاریخ : 4 /10 /47 شماره : 33890 /20 ه 3 موضوع : روضه خوانی در مسجد جامع گرمخانه شیخ غلامحسین جعفری در تاریخ 29 /9 در مسجد جامع گرمخانه در حال ایستاده اظهار داشت من وظیفه خود می دانم حرف بزنم چطور حرف نزنم هر کاری بکنند حرف نزنم که نمی شود، شما چرا ساکت هستید مسلم بدانید هر قدر ساکت باشید هر چه دارید از شما خواهند گرفت بعد شما دست به زانو خواهید نشست و خواهید دید که کار از کار گذشته الان هم همه کارها را از شما گرفته اند و شما باز هم چیزی نمی گویید یا لااقل آنهایی که حرف می زنند تقویت نمی کنید الان حق شما را گرفته اند و می دانید چقدر کار خرابی می کنند همین حالا اقای حجازی را نمی گذارند منبر برود یکی از افراد سازمان گفته است این شیخ خودش این طور می کند که نگذارند به منبر بروید زیرا پول به شما نخواهند داد حالا ببینید تا چه اندازه تخریب می کنند اینها می خواهند این مسجد که از حقوق ملت پشتیبانی می کند در تاریکی بماند و مخروبه بماند من از شما چیزی نمی خواهم ولی شما نگذارید این مسجد خلوت بماند زیرا در اینجا حرف هایی گفته می شود و حمایت از شما ودین شما و حقوق شما می کند کسی که پشتیبان شما باشد و حرف اسلام را بگوید در تمام کارهایش خرابکاری می کنند.
آمده اند پیش من و گفته اند بیست تومان در ماه به شما خواهد رسید ولی این حرفها را نگویید و دخالت در سیاست نکنید من هم گفته ام این حرفها پیش من نزن بیست هزار تومان و صد هزار تومان برای ترک گفتن حقایق اسلام چیزی نیست و نباید اسلام را به این پولها فروخت و اما سیاست که می گویند اگر مقصود از سیاست دروغ و چاخان و کلاه برداری باشد من اهلش نیستم ولی سیاست به معنی تغییر زندگی مردم و بیان حقایق اسلام را وظیفه می دانم و باید بگویم به هر حال گفتم اینها مثلشان مثل سگ است اگر در مقابلش ایستادگی کنید عقب نشینی خواهند کرد و اگر چیزی نگویید شما را پاره پاره و به سوی نابودی خواهند کشاند من در یک جایی بودم و سگی عوعو کنان به طرف من آمد و من چیزی نگفتم نزدیک بود لباسم را پاره کند ولی در مقابلش مقاومت کردم و چیزی که نمی دانم کاسه بود چه بود؟ در دست داشتم همین که دید مقاومت می کنم پا به فرار گذاشت اینها هم همین طور هستند اگر شما مردم چیزی نگویید و ما هم چیزی نگوییم اینها بدتر خواهند کرد و من چیزی نمی خواهم فقط شما این مسجد را خلوت نگذارید نه اینکه ماه رمضان تمام شد شما نیایید من هم با دو نفر دیگر تفسیر بگویم.
اداره کل سوم 4 /10 از طرف رئیس بخش 3 ـ تهامی

منبع:

کتاب آیت‌الله حاج شیخ غلامحسین جعفری همدانی به روایت اسناد ساواک صفحه 329

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.