صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش موضوع: شیخ جواد فومنی

تاریخ سند: 13 بهمن 1338


گزارش موضوع: شیخ جواد فومنی


متن سند:

شماره: ـ ساعت 216 روز جمعه 8 /11 /38 جلسه روضه خوانی در مسجد نو واقع در خیابان خراسان دائر و شیخ جواد فومنی پس از نماز سخنانی در مدح و زیبائی حضرت یوسف ایراد و سپس راجع به زندان رفتن خودش بیاناتی باین مضمون اظهار نمود وقتی میخواستند مرا از زندان آزاد کنند گفتم مرا ببرید پیش رئیس شما تا بگویم مگر من چه حرفی برخلاف مصالح عالیه کشور حرف زدم که از من تعهد میگیرند برخلاف مصالح مملکت حرف نزنم یکبار هم این تعهد را داده بودم و گفتم تا من عمر دارم برخلاف مصالح مملکت حرف نخواهم زد آیا ای مردم این [ای] کاراگاه ای کسانی که صدای مرا میشنوید تا کنون چه حرفی برخلاف مصالح مملکت و قانون اساسی حرف زده ام انصاف بدهید برخلاف میگویم یا این آوازخانها [خوانها] مهوش ها و دلکش ها این رادیو و تلویزیون این مجلات و روزنامه ها من حق میگویم هر چه میگویم با دلیل و از آیه قرآن و اگر مرا دادگاهی میکردند به آنها ثابت میکردم که برخلاف کدام است دستگاه به این بزرگی باید ماموران باسواد و راستگو داشته باشد شاید مامور دروغ میگوید بیسواد باشه موقعیت زمان و مکان را نفهمد نمیگفتند تو گفتی رادیو تلویزیون بچه درد میخورد من هیچوقت نمیگویم1 رادیو و تلویزیون خوب نیست بلکه میگویم رادیو بزرگترین سنگر برای مبارزه با بیدینی و فساد است در صورتیکه بانها میتوان فرمان خدا را بدنیا اعلام نمود ما داریم میسوزیم هلاک میشویم این چه وضعی است که در مملکت اسلامی مرکز شیعه ما داریم قانون اساسی در مملکت ما بغلط اجرا میشود چرا با علما مشورت نمیکنید ما هم میتوانیم مردم را هدایت کنیم یا بهبود اجتماع مسلمانها را میخواهیم نه قدرت نه سلطنت نه حکومت هیچ چیز نمیخواهیم همه میدانند اجرای حکم خدا را میخواهیم همه این زندگی مبارزه و رنج بردن است پس چه بهتر برای خدا مبارزه کنیم تهمت بشنویم و زندان برویم حضرت یوسف وقتی از دست زنهای مصر ناراحت شد از خدا خواست که خدایا زندان برای من بهتر از این سلطنت است چه او میدانست که فردای بهتری در انتظار او است و بعد شروع کرد آیه مربوطه به درخواست حضرت یوسف از خدا را خواندن2 و فریاد زد شنیدید ای مردم ای هیئت حاکمه مملکت اسلامی شما اختیار مملکت را دست زنها واگذار کنید سپس درباره رفتن خدمت آقای بروجردی سخنراند و گفت آیت آله بروجردی تا مرا دید آهی کشید و نتوانست حرف بزند بابا روحانیون آه میکشند و میسوزند حرف نمیتوانند بزنند حرف بزنیم برخلاف مصالح عالیه است ای حرامها بیائید در مکتب قران تربیت شوید و فردای خود را در دنیا بیمه کنید تا ساعت 8 ادامه داشت و سپس جلسه خاتمه یافت.

توضیحات سند:

1 ـ اینگونه سخن گفتن پس از آزادی از زندان حکایت از روح بلند دارد.
2 ـ مواضع روحانیت اصیل علیه رادیو و تلویزیون بدلیل آن بود که این ها دستگاه تبلیغ فساد بود در این فراز مرحوم فومنی، صریحا می گوید اگر رادیو تلویزیون برای تبلیغ دین باشد بسیار خوبست.
1 ـ آیه چنین است: «قال ربِّ السِّجُن اَحَبُّ اِلَیَّ مِما یَدعونَی اِلیه و اِلا تَصرِف عَنّی کَیدَهُنَّ اَصْبُ اِلیهنَّ و اَکُن مِنَ الجاهِلینَ.
» یوسف گفت: «پروردگارا، زندان برای من دوست داشتنی تر است از آنچه مرا به آن می خوانند، و اگر نیرنگ آنان را از من بازنگردانی به سوی آنان خواهم گرایید و از «جمله» نادانان خواهم شد.
» سوره یوسف / 33

منبع:

کتاب شهید آیت‌الله سید محمدعلی قاضی طباطبایی به روایت اسناد ساواک صفحه 179


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.