تاریخ سند: 22 بهمن 1345
تفسیر رادیو صوت العرب بخش عربی رادیو صوت العرب روز 22/11/45
متن سند:
جمال عبدالناصر رئیس جمهوری متحده عرب و عبدالرحمن عارف رئیس
جمهوری عراق چون می دانستند که اوضاع در خلیج [فارس] از چه قرار است و
چه وقایع احتمالی ممکن است در آن منطقه روی بدهد و چگونه استعمار بریتانیا
با ارتجاع ایرانی برای محو ملیت عربی خلیج [فارس ]و مجزا ساختن این منطقه
از سایر مناطق میهن عربی با
یکدیگر تبانی و توطئه
کرده اند، لذا رؤسای
جمهوری دو کشور اوضاع خلیج را مورد بررسی قرار دادند و طی بیانیه مشترک
خود نیز مبارزات ملت عربی خلیج را تأیید و توطئه های ارتجاعی و استعماری
ضد ملیت عربی آن منطقه را محکوم ساختند.
رؤسای جمهوری 2 کشور مدارک و اسنادی در جلو چشم خود دیدند که توطئه
و تبانی سعودی را با همکاری ارتجاع ایران بر ضد آمال و آرزوهای ملت های
این منطقه را نشان می داد و مدلل می ساخت که آنها در صدد سلب آزادی مردم
این منطقه و نهب و غارت ثروتهای طبیعی آن می باشند.
استعمار انگلیس تصور
می نماید که بوسیله رخنه گران ایرانی که مناطق خلیج [فارس] از آنها پرشده و
مراکز نفوذ و قدرت و حتی پلیس را در دست دارند می تواند که ملیت عربی را
محو و بجای آن ملیت فارسی را مستقر سازد کاملاً اشتباه کرده است.
اگر حکومت تهران گمان می کند که بوسیله صهیونیستهائی که از اسرائیل می آیند
و با گذرنامه هائی که از طرف حکومت تهران به آنها داده شده است به طرف
خلیج [فارس] سرازیر می شوند می تواند ملت عرب را اغفال کند کاملاً در اشتباه
می باشد اگر حکومت مزبور می پندارد که ملت عرب غافل از اعمال او بوده و
استعمار نیز برای همیشه از او حمایت خواهد کرد کاملاً اشتباه نموده است زیرا
جنبشی از طرف آزادی خواهان در این منطقه وجود دارد که منتهی به روی کار
آمدن یک حکومت ملی در آن منطقه خواهد شد و این حکومت ملی برای عمال
استعمار انگلیس و منافع عمال او در ایران و سعودی متضمن خطراتی می باشد.
در آن موقع است که بریتانیا
همه چیز را از دست خواهد
داد چون بریتانیا چنین
خطری را احساس کرده لذا
لازم دانسته که از تمام این
منطقه خارج شود ولی بجای
خود عواملی بگمارد.
مثلاً در جنوب عربی و
قسمتی از خلیج [فارس]
ملک فیصل را جانشین خود
کند و ایران را که خواستار
تسلط بر قسمتی از خلیج و
تجزیه آن از میهن عربی
است مسلط بر قسمت
دیگری از خلیج [فارس]
نماید.
چنانچه قبلاً نیز اقلیم
عربستان عربی [خوزستان ]را غصب نمودند و اهالی عرب آن را آواره ساختند.
بریتانیا که از حوادث گذشته درس عبرت نگرفته باید بداند که با فعالیتهای کلیه
عمال خود نخواهند توانست در این منطقه بماند زیرا ملت این منطقه راه نجات را
دانسته و می دانند چگونه ضربت قاطع خود را بر پیکر استعمار وارد سازد.
دیری
نخواهند گذشت که آن روز فرا خواهد رسید.
روابط ایران و عراق
توضیحات سند:
* در تاریخ 25 /11 /45
ساواک طی گزارشی در مورد
روابط ایران و عراق نوشت :
«در امور خارجی کوشش عراق
به منظور تحکیم مناسبات
سیاسی خود با دول همسایه با
مسافرت وزیر امور خارجه
سابق ایران به عراق جالب توجه
بود و قدم مؤثری در این راه
برداشته شد...
در ماه گذشته
دولت عراق و بخصوص شخص
عبدالرحمن عارف با استقبالی
که از مسافرت وزیر امور
خارجه سابق ایران به عراق به
عمل آورد علیرغم خواست
ناصر و ناصریهای عراق تمایل
خود را به افزایش مناسبات
عراق و همسایگان بخصوص
ایران ابراز داشت و این امر
نشان داد که عارف هم چنان در
ایجاد یک حکومت مستقل غیر
دنباله رو «مصر» کوشا بوده و
سعی می کند به زمامداران قاهره
تفهیم کند که موقعیت خاص
عراق با سایر دولتهای عربی
فرق کلی داشته و عراق ناگزیر از
بهبود مناسبات خود با دول
همجوار می باشد.
گو اینکه در
قطعنامه پایان مذاکرات
نمایندگان ایران و عراق مطلب
قابل توجهی (به جز تعیین تاریخ
مسافرت عارف به ایران در
اواخر اسفند 45) مشاهده نشده
و حل مسائل و اختلافات طرفین
به آینده موکول گردیده است
معهذا با توجه به نفوذ عمیقی که
ناصر و ناصریها در کلیه
سازمانهای اداری و اجتماعی
عراق دارند ابراز علاقه
عبدالرحمن عارف به گسترش
مناسبات فوق الذکر ابراز
شجاعتی از طرف رئیس
جمهوری عراق محسوب شده و
چنانچه عمر حکومت وی
طولانی باشد انتظار می رود این
امر در ایجاد بهبود نسبی در
روابط بین دو کشور ایران و
عراق مؤثر باشد.
پرونده ش
142613، ج 10، صص 27ـ
33 .
منبع:
کتاب
روابط ایران و عراق به روایت اسناد ساواک صفحه 230