موضوع : امیر میرزائی فرزند علی اهل نصرآباد تفت دانشجوی دانشگاه اصفهان
تاریخ سند: 24 فروردین 1357
موضوع : امیر میرزائی فرزند علی اهل نصرآباد تفت دانشجوی دانشگاه اصفهان
متن سند:
گزارش خبر نامبرده فوق که در ایام تعطیلات عید نوروز در تفت بود اقدام به پخش اعلامیه های مضره که مفاد آن درباره خمینی و دعوت مردم به اجتماع و تظاهرات بود نموده و تعداد زیادی کتاب و اعلامیه از اصفهان با خود به تفت آورده بود که در شهرستان تفت و نصرآباد پخش نموده است ضمن ملاقاتی که با مشارالیه داشتم از وی سوال نمودم که آیا آقای آموزگار بهتر است یا آقای هویدا نخست وزیر سابق که جواب داد هر دو آنان دست نشانده شاه و خائن میباشند امیر میرزائی در تظاهرات روز دهم فروردین در یزد شرکت داشته و فعلاً در اصفهان میباشد.نظریه شنبه : مطالب فوق از زبان نامبرده شنیده شده ضمناً ورود مجدد وی به تفت و هرگونه اظهارات یادشده فوراً اعلام خواهد شد.
نظریه یکشنبه: شنبه قابل اعتماد است ضمناً اعمال و رفتار یادشده در یزد تحت کنترل می باشد.
افق نظریه سه شنبه : 1ـ نظریه یکشنبه مورد تأئید است 2ـ با عطف توجه به اظهارات یادشده بالا که طی شماره 2439 /26ه ـ 11 /12 /36 باستحضار رسیده بنظر میرسد نامبرده در یکی از گروههای برانداز در اصفهان تماس و ارتباط دارد و مراقبت دقیق از وی در دانشگاه اصفهان پاره ای از اقدامات خلاف وی را روشن خواهد نمود.
3 ـ مشخصات بیشتر و عکس نامبرده فعلاً در دست نمیباشد.
ارژنگ نظریه 26 ه : نظریه سه شنبه مورد تائید است.
توضیحات سند:
* امروز (22 /1 /57) آیت الله صدوقی در نامه ای که به دادستان استان یزد نوشت خبر از ادامه دستگیری مردم در شهر یزد و نیز شکنجه زندانیان داد.آقای صدوقی خطاب به دادستان این استان نوشت: «آنچه باعث نمکی کردن زخمها شده و ما را بیشتر ناراحت ساخته، گرفتن عده ای بی گناه و بی پناه است که از شب قبل از حادثه شروع شده و تاکنون ادامه دارد و نیز همچنان که مستحضرید افرادی را که دستگیر می کنند در کلانتری ها بعد از لخت کردن تحت شکنجه های قرون وسطایی به فریاد و فغان درآورده و برای تمام کردن رذالت شکنجه روحی دادن در حضور کتک خورده ها به مقدسات مذهبی از پیغمبر و امام و قرآن و مراجع دینی توهین می کنند و از هیچ نوع فحاشی مضایقه ندارند و بعد از همه اینها با این که در شب سیزده فروردین که از طرف بازپرس قرار ضمان صادر شده تاکنون هر کس وجه الضمان برده حتی پول نقد پذیرفته نشده؛ علت چیست نمی دانم.
» (اسناد انقلاب اسلامی/ج2/ص246)