صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: کارخانه جنرال طایر و رابر ایران1

تاریخ سند: 26 اردیبهشت 1349


موضوع: کارخانه جنرال طایر و رابر ایران1


متن سند:

از: 20 ﻫ 6 تاریخ: 26 /2 /1349
به: 323 شماره: 33663 /20 ﻫ 6
موضوع: کارخانه جنرال طایر و رابر ایران1
عطف 426 /323- 12 /2 /49

1ـ از تاریخ 10 /2 /47 تاکنون به ترتیب شریدان2- کارپنتر و دیلن عهده‌دار شرکت مذکور بوده‌اند.
2ـ عنوان شده است که به علت عدم مدیریت و سوء رفتار شریدان در پاکستان و همچنین اختلاف وی با مدیرعامل آن شرکت در پاکستان، اجباراً به ایران منتقل و وقتی که به ایران آمد با مدیرعامل آمریکائی شرکت در ایران به نام کارول لی جمز نیز مخالفت و در نتیجه مدیرعامل از ایران منتقل و این شخص خزانه‌داری شرکت را عهده‌دار می‌گردد.
3ـ از آمریکا 1 . جی دبلیو فاس 2 . ج چ . دالتون 3 .‌ام جی اونیل 4 . کارول لی جمز و از ایران دکتر لک3 . ایرج ثابت . امیل عبود
4ـ از لحاظ مدیریت در وضع نامساعدی قرار داشته و به همین علت درآمد شرکت تنزل و میزان فروش آن کم است و بالنتیجه راندمان کار پائین بوده و نسبت به کارخانه‌های مشابه تولید کمتری دارد.
5ـ دلیلی جز سوءنظر شریدان نمی‌توان عنوان نمود. برای مثال یکی از نمایندگی‌های فروش به نام معصومی را که 550 هزارتومان تضمین ملکی در شرکت دارد به واسطه 5 هزارتومان بدهی حساب وی را بسته و از تحویل طایر به نامبرده خودداری نموده‌اند در صورتی که رقم خرید مشارالیه از 2 میلیون تومان متجاوز می‌باشد و از این قبیل افراد بسیارند.
6ـ این عمل فقط به دستور شریدان و فریرر صورت گرفته و علت واقعی آن روشن نگردیده.
7ـ اولاً بدرفتاری و سخت‌گیری بی‌اندازه در کار و بی‌احترامی مسئولین آمریکائی شرکت به نمایندگی‌های فروش، ثانیاً مرغوب نبودن طایرهای از اندازه 1000 به بالا (لاستیک‌های ماشین‌های بزرگ)، ثالثاً ندادن سود کافی به فروشندگی‌ها.
8ـ متعاقباً اعلام خواهد شد.
نظریه منبع ـ نظری ندارد.
آقای... در صورت لزوم نتیجه تحقیقات به وزارت اقتصاد منعکس شود.

توضیحات سند:

1. در گزارشی به شماره 37448 /20 ﻫ 6- 28 /5 /1349 با عنوان: «کارخانه جنرال طایر و رابر ایران» آمده است: «درحال حاضر تصدی کلیه قسمت‌های مختلف کارخانه جنرال طایر به دست عده‌ای آمریکائی و خارجی به شرح زیر سپرده شده است. این عده با توجه به اینکه حقوق گزافی دریافت میدارند، عملاً به کارهای روزمره کارخانه چندان وارد نبوده ... اراگون آمریکائی، رئیس تولید . ایوب لبنانی، رئیس خرید . زیمستر آمریکائی، مدیر فروش . کارپنتر آمریکائی، مدیرعامل . پاترسن آمریکائی، رئیس آزمایشگاه . شریدان آمریکائی، خزانه‌دار . کرون آمریکائی، نایب مدیر فروش . دیلن آمریکائی، رئیس کارخانه . فریرا آمریکائی، رئیس فنی کارخانه . کلووی آمریکائی، رئیس‌ ای بی‌ام . لاندا آمریکائی، معاون فروش ... درحال حاضر تعدادی مهندس و متخصص ایرانی که بیش از افراد فوق به کارِ کارخانه وارد هستند، در زیر دست این عده مشغول به کار بوده و آن طور که باید و شاید از وجود آنان استفاده نمی‌شود.» بخش ضمائم و این درحالی است که در گزارش دیگری به شماره 40371 /20 ﻫ 6- 14 /8 /1349 آمده است: «مدتی است یکی از مسئولین امریکائی شرکت فوق به نام زیمستر با کارگران و کارمندان ایرانی شرکت رفتار نامناسب داشته و اغلب در گفتگوهای خود با کارکنان شرکت بسیار بی‌ادبانه صحبت کرده و به آنان توهین می‌نماید...» بخش ضمائم به دلیل همین رفتار بود که در تاریخ 26 /2 /1350 یکی از مهندسین این شرکت به نام «حمید میناچی مقدم» در نامه‌ای خطاب به «وزارت کار و امور اجتماعی»، ضمن ارسال استعفاءنامه‌ی خود نوشت: «جوانان تحصیل‌کرده این مملکت که برای خدمت به میهن فراخوانده می‌شوند و مدام به آنها تذکر داده می‌شود که خدمت به وطن فقط پشت میزهای دولتی نبوده و بخش خصوصی برای تقویت و توسعه اقتصادی مملکت احتیاج به جوانان تحصیل‌کرده ایرانی دارد، باید به استحضار برسانم که اینجانب پس از دوازده سال تحصیل در خارج و اخذ درجه مهندسی به ایران بازگشته و در شرکت جنرال تایر و رابر ایران مشغول گردیدم و به تجربه دریافتم که متأسفانه در بخش خصوصی خارجیانی حاکم بر سرنوشت جوانان تحصیل‌کرده ایرانی هستند که جد در جد به استعمارگری خوی گرفته و با جوانان تحصیل‌کرده ایرانی نیز مانند یکی از افراد مستعمره‌های موروثی رفتار می‌نمایند...‌» بخش ضمائم
این نحوه‌ی برخورد، در رژیم شاهنشاهی که ذلتِ «کاپیتولاسیون» را پذیرفته بود، در هر جا و مکانی که خارجیان حضور داشتند، به چشم می‌خورد. نمونه‌ی دیگری از این نوع برخورد در کارخانه جنرال طایر، در گزارشی 3 صفحه‌ای به شماره 51948 /20 ﻫ 22- 5 /3 /52 پیرامون طرح طبقه‌بندی و رفع تبعیض بین کارگران کارخانه، چنین به ثبت رسیده است: «‌مسئولین کارخانه با دادن طرحی در زمینه طرح طبقه‌بندی به طور یک‌طرفه موضوع را خاتمه داده‌اند ... بر مبنای طرح مذکور به قول خودشان 90 نفر کارگر اضافه دارند.... شیرر رئیس جدید کارخانه، در نظر دارد آنان را اخراج نماید ... در یک جلسه، شیرر چنین اظهار داشت: من خیلی آدم بدجنس و... هستم و قفل بزرگی همراه خود آورده‌ام که به درب این کارخانه بزنم و بروم و در جلسه دیگر اظهار داشت: شما سعی می‌کنید با منطق و استدلال از من چیزهائی را می‌خواهید ولی باید بدانید که من هر کاری که دلم خواست می‌کنم و پیرو منطق و استدلال نیستم. در اینجا مهندس افشار رئیس کارگزینی به وی یادآور شد که در حضور هیئت مدیره سندیکا این طریق صحبت کردن صحیح نیست که شیرر فوق‌العاده ناراحت شد و شروع به فحاشی نمود که جملات زشت او را افشار ترجمه ننمود. هیئت مدیره سندیکا اظهار داشتند: یا ما اشتباه می‌کنیم یا شما، پس بهتر است این موضوع را به وزارت کار ارجاع نمائیم تا تصمیم لازم گرفته شود و شیرر گفت: من احتیاج به لَلِه ندارم و هر کاری دلم خواست انجام می‌دهم...» بخش ضمائم
2. در گزارشی با شماره 33108 /20 ﻫ 6- 9 /2 /1349 با عنوان: «شریدان خزانه‌دار شرکت جنرال طایر ایران» آمده است: «نامبرده فردی است دائم‌الخمر و عصبی و اغلب در محافل دوستان، پس از صرف مشروب، به ایران و ایرانیان توهین می‌نماید.» بخش ضمائم
3. محسن لک، فرزند مصطفی منشورالسلطنه در سال 1285ش در تهران به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه امریکایی در تهران بود و سپس راهی بیروت شد و دوران دبیرستان و دانشگاه را در آنجا سپری نمود و پس از آن برای دامه تحصیل به پاریس رفت و در رشته حقوق و اقتصاد از دانشگاه پاریس فوق لیسانس گرفت.
از سال 1311ش تا 1313ش در دادگستری شاغل بود و در سال 1313ش، وکیل وزارت دارایی شد. از سال 1322ش مدیر شرکت‌های ثابت پاسال بود.
در سال 1336ش، با معرفی رشید وهاب‌زاده و حسن خدیوی به عضویت باشگاه عصر در آمد و در سال 1349ش، درحالی که شغل وی بازرگان ثبت شده بود، عضو حزب ایران نوین و رئیس قسمت مطالعات طرح‌های اقتصادی حزب شد.
وی در سال 1343ش، زمانی که در گرودنه فعالیت‌های اقتصادی صاحب نام شده بود، ریاست کمیته ایرانی اطاق بازرگانی بین‌المللی را به عهده گرفت که این انتصاب تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی ادامه یافت و در سال 1356ش نیز نایب رئیس شورای عالی اتاق بازرگانی بین‌المللی در پاریس بود.
در خردادماه سال 1354ش، کتاب خویش با عنوان «iran shows the why» که فصلی از آن را به دموکراسی در کلام محمدرضا پهلوی اختصاص داده بود، برای گرفتن تأیید به اسدالله علم داد، که مورد موافقت قرار گرفت و در همین سال، شرح خدمات او و پیشنهاد برای انتخاب وی به عنوان سناتور انتصابی به شاه داده شد. اسناد ساواک . پرونده انفرادی

منبع:

کتاب حبیب‌ ثابت پاسال به روایت اسناد ساواک صفحه 288

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.