صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

درباره: فعالیت فرزندان و برادرزاده‌ام در امر شناسائی و معرفی عناصر خرابکار

تاریخ سند: 26 فروردین 1355


درباره: فعالیت فرزندان و برادرزاده‌ام در امر شناسائی و معرفی عناصر خرابکار


متن سند:

شماره: 9509 /162 /77 /401 تاریخ:26 /1 /1355
از: مرزبانی درجه 1 لطف‌آباد1
به: ت . ف . 12. ر . 2
درباره: فعالیت فرزندان و برادرزاده‌ام در امر شناسائی و معرفی عناصر خرابکار

طبق اطلاع در تاریخ 19 /1 /2535 ساعت 1130 دو نفر از فرزندانم به نام مجید نجفی و علی نجفی و فرهاد نجفی برادرزاده‌ام دانش‌آموزان کلاس اول و سوم راهنمایی تحصیلی دبیرستان امیرمعزی و دبستان دولتی طاهر هنگام مراجعت از مدرسه، نزدیکی منزل مسکونی خودشان واقع در خیابان سناباد چهارراه منوچهری به یک نفر دوچرخه‌‌سوار که تعدادی اوراق چاپی و یک دوچرخه حمل می‌نموده برخورد، به تصور اینکه اوراق روی دوچرخه که با بند کشی بسته شده بوده اوراق تبلیغاتی تجارتی درباره پودر لباس‌شوئی و غیره است، از حامل دوچرخه که جوانی بوده است حدود 17 یا 18 ساله می‌پرسند که اوراق چیست، آیا اوراق تبلیغاتی تجارتی است. جوان مزبور با تشدد می‌گوید به شما چه مربوط، بروید گم شوید و با آموزشی که قبلاً در این موارد در منزل به آنها داده شده بود، این عمل نامبرده موجب سوءظن فرزندان و برادرزاده‌ام شده، او را که سوار دوچرخه بوده به صورت پیاده به طور غیرمحسوس تعقیب و متوجه می‌شوند که دوچرخه‌سوار، تعدادی از اوراق را سر چهارراه منوچهری قرارداده و متواری شده، اوراق را مطالعه و معلوم می‌شود اوراق مضره‌ای که برعلیه مقدسات ملی و میهنی ما درج و از طرف جمعیتی که خود را وابسته به سازمان اسلامی دانسته‌اند، انتشار یافته و بلافاصله فرزند بزرگترم به نام مجید نجفی مراتب را با تلفن به کلانتری 5 اعلام و با دادن نشانی منزل و هویت خود و شغل پدرش، درخواست حضور یک نفر پاسبان با لباس غیرارتشی می‌نماید و از طرف دیگر چون به طور تصادفی چند بار دیگر دوچرخه‌سوار نامبرده را در حوالی مسجد طاهر و یکی دو خیابان بالاتر از[محل]سکونت خودشان دیده بودند، حدس می‌زنند که منزل او[را]هم می‌توان به پلیس نشان داد و لذا با اعلام تلفنی مراتب و احضار پلیس، اوراق مضره را به پلیس مخفی معرفی شده از کلانتری تحویل و به همراه پاسبان فوق به حدود حوالی منزلی که حدس می‌زده‌اند قبلاً دوچرخه‌‌سوار[را]در آن حدود دیده‌اند رفته و اتفاقاً دوچرخه نامبرده را که ... تیره‌ای بوده و کشی که اوراق به آن بسته شده بوده و به صورت ترک‌بند جلوی ... مضره حمل و پخش می‌کرده، لذا دوچرخه را با منزل مورد سوءظن به پلیس نشان داده و خود مراجعت می‌نمایند. یکی دو ساعت بعد مأموران، شخص مورد سوءظن را دستگیر و با ارائه عکس او به فرزندم، اطمینان حاصل می‌شود که ناشر اوراق همان صاحب عکس ارائه شده است و از فرزندان و برادرزاده‌ام به خاطر این همکاری با پلیس و دقت آنها شفاهاً قدردانی شده است. روز 20 /1 /35 هنگام مراجعت من از مأموریت کلات و اطلاع از چگونگی امر و تشویق و ترغیب فرزندانم، مراتب را از کلانتری 5 تلفنی پرسش، کلانتری نیز از همکاری فرزندانم قدردانی و موضوع را تأیید و اضافه نموده که اطلاع دادن به موقع فرزند شما موجب خواهد شد که مأموران انتظاماتی و امنیتی موفقیت شایان توجهی داشته باشند. لذا مراتب جهت استحضار و هرگونه اقدام بدینوسیله معروض و تمنا دارد در اطراف منزل و مدرسه از اطفال فوق مراقبت بیشتری به عمل آید تا آسیبی و یا انتقامی از طرف عناصر مخرب ماجراجو متوجه فرزندان و برادرزاده‌ام نشود.2
مرزبان درجه ‌یک لطف‌آباد . سرگرد نجفی

توضیحات سند:

1. لطف‌آباد از مناطق مرزی شهرستان درگز که در سال 1385ش دارای 2061 نفر جمعیت بوده است. این شهر با شهر آرتیق از توابع کشور ترکمنستان هم‌مرز می‌باشد.
2. رکن دوم ژاندارمری خراسان این گزارش را طی شماره 602 /02 /501- 4 /2 /2535 با عنوان «شناسائی و معرفی خرابکار»، برای ساواک خراسان ارسال نموده، که در ذیل آن نوشته‌اند: «موضوع مربوط به دانش‌آموزی است که در خیابان شاهرخ جنب دبستان بهشت‌آئین ساکن می‌باشد و در تحقیقات معموله از وی مشخص گردید که سوءظنی متوجه‌اش نمی‌‎باشد. 16 /2 /35» و در کنار این اظهارنظر نوشته شده: «موضوع دوچرخه تاکنون مشخص نبوده؛ اگر تأیید شده است باید صاحب دوچرخه را احضار و اطلاعاتش اخذ و محل مسکونی وی بازرسی گردد. 16 /2» بخش ضمائم

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 09 صفحه 29


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.