به حکم وظیفه انسانی و اسلامی خواهران و برادران روشنفکر و مجاهد باید در نظر داشته باشند که در مقابل وقایع روزانه و اعمالی که در جامعه صورت میپذیرد مسئول میباشند.
متن سند:
بسمالله المجاهدین
به حکم وظیفه انسانی و اسلامی خواهران و برادران روشنفکر و مجاهد باید در نظر داشته باشند که در مقابل وقایع روزانه و اعمالی که در جامعه صورت میپذیرد مسئول میباشند. براساس این حکم ما نیز دست به کار شده و برای روشن کردن افکار تنها مردم دلیر شیعه اذعان میداریم که جامعه هر روز به سوی تباهی و سیاهی و استبداد پیش میرود. آری مردم آگاه باشید که فریب و استبداد طبقۀ حاکمه به اوج پلیدی خود رسیده است و هر روز مردان خدا را به شکنجه و زندان و در آخر اعدام، وا میدارند. از آن جمله است: استاد علی شریعتی که به صراحت میتوان گفت که بعد از سیدجمالالدّین اسدآبادی1 مبارز و روشنفکری و متفکری مانندش نه ایران که اسلام به خود ندیده است. این شیعه علوی مبارز را دستگاه حکومت فاسد و مستبد ایران در مرحلۀ اول از فعالیت اجتماعی بازداشته و سپس مقالات نوشته شدۀ او را از خانهاش دزدیدند و در کیهان بدون اجازه او چاپ کردند زیرا میخواستند مجاهدین را به او بدبین کنند و حال نیز او را همکار خود معرفی کردند. دکتر علی شریعتی مردی که پایه انقلاب فکری و اجتماعی ایران را بنیان گذاشت امروز دیگر در میان ما نیست. آری بدانید که او فقط تنها نیست بلکه تبعید آیتالله خمینی و زندانی کردن آیتالله سیدمحمود طالقانی و کشتن آیتالله غفاری2 و صدها کار دیگر ارمغان پلید این نظام شوم است. خواهران و برادران پیام ما را به دوستان خود برسانید و آنها را آگاه کنید از حداقل امکانات استفاده کنید و حداکثر ضربه را به دستگاه کثیف پهلوی بزنید. بخوانید، بیندیشید، دوستانتان را آگاه کنید، مجاهدین را ارشاد کنید، بدون تردید مبارزه شروع شده است و با قدمهای شماست که محکم میگردد.
و بدانید که پیروزی حتمی است ........ و نزدیک.
توضیحات سند:
1. سید جمالالدین اسدآبادى، فرزند سید صفدر، روحانى و فیلسوف مبارز، سیاستمدار انقلابى و منادى وحدت مسلمین و بیداری جهان اسلام، در آبان ماه 1217 هـ ش در اسدآباد همدان دیده به جهان گشود. وى تحصیلات ابتدایى را نزد پدرش آموخت و سپس از محضر بزرگانى همچون علاّمه سید صادق سنگلجى و شیخ اعظم انصارى بهره برد. پس از پایان تحصیلاتش در نجف اشرف، به کشورهاى مختلف اسلامى سفر کرد و بر علوم اسلامى و تاریخ تسلط کامل یافت. او همچنین زبانهاى فارسى، عربى، انگلیسى، ترکى و فرانسه را خوب مىدانست. با دیدن وضع مسلمانان، آرزوى تشکیل یک حکومت اسلامى مقتدر اندک اندک در اندیشهاش پدیدار گشت و در هر جا که قدم مىگذاشت، انقلابى فکرى پدید مىآورد. در سال 1249 هش فعالیتهاى سیاسى او در مصر به قیام ارتش علیه «اسماعیل پاشا» منجر شد. سپس از مصر تبعید و به هند رفت و اولین رساله خود را در ردّ طبیعیون منتشر کرد. پس از آن به پاریس رفت و مبارزه را در آنجا ادامه داد و با همکارى شیخ محمد عبده، روزنامه «عروهالوثقى» را منتشر نمود. او مدتى بعد به لندن رفت و در سال 1264 پس از بازگشت به ایران، چند ماهى زندانى شد. بعد از آزادى عازم بصره شد و در رهبرى حوادث سیاسى آن منطقه دخالت داشت. در سال 1270به استانبول رفت و مهمان پادشاه عثمانى شد و در 19 اسفند 1275 در همان جا درگذشت. عدهاى معتقدند که سلطان او را مسموم کرد. سید جمالالدین اسدآبادى سراسر عمر خود را صرف مبارزه با استعمار بریتانیا، روس تزار و ستم و تبهکاریهاى دربار قاجار کرد و در بیدارى مردم منطقه و ایران و وقوع انقلاب مشروطیت سهم مؤثری داشت.
برخى از آثار به جاى مانده از وى عبارتند از : تتمۀ البیان فى تاریخالافغان، القضاء و القدر، اسلام و علم، نیچریه یا ناتورالیسم، الوحدۀ الاسلامیه، الواردات فى سرّالتجلیات و مقدار زیادى مقاله و نامه و متن سخنرانى و مذاکرات. رجوع شود به کتاب: سید جمالالدین اسدآبادی،حجتالاسلام والمسلمین سید هادی خسروشاهی،14 جلد
2. شهید آیتالله حسین غفاری، فرزند عباس در سال 1296 ﻫ ش در روستای آذرشهر تبریز متولد شد. وی در 6 سالگی پدر را از دست داد و از همان اوایل جوانی مشغول به کار و تحصیل شد. مقدمات را در روستا نزد شیخ علی میرزا و محمد حسن منطقی فرا گرفت و پس از آن به تبریز رفت و در یک نجاری مشغول به کار شد و همزمان به تحصیل علوم دینی پرداخت. به علت تنگدستی به روستا مراجعت کرد و پس از مدتی تحصیل را کنار گذاشت و به کشاورزی مشغول شد. در سال 1322 به قم سفر کرد و تحصیلات خود را نزد آیات عظام: فیض قمی، خوانساری و بروجردی ادامه داد. مبارزات سیاسی وی از سالهای 1329 در دوران نهضت ملی با سفر به روستاها و سخنرانی در محافل مردمی علیه رژیم شاه آغاز شد. پس از کودتای آمریکایی انگلیسی 28 مرداد 1332 اقدام به انتشار مجله الدین والحیات نمود که پس از مدتی توقیف شد. در سال 1340 در افشا دسیسه رژیم در طرح انجمنهای ایالتی و ولایتی گامی موثر برداشت و طی سالهای 1342 - 1341 فعالیتهای سیاسی خود را همراه با امام(ره) به اوج خود رساند و در 15 خرداد 1342 دستگیر و زندانی شد، پس از آزادی در سال 1343 در مسجد الهادی فعالیتهای خود را ادامه داد. وی در طول سالهای 1345 تا 1350 دستگیر و زندانی شد. وی در تیرماه 1353 دستگیر و به کمیته مشترک منتقل شد و با شکنجههای فراوان مورد بازجوئی قرار گرفت، آیت الله غفاری سرانجام پس از 7 ماه تحمل شکنجههای وحشیانه و پس از سالها مبارزه در 7 دی ماه 1353 به شهادت میرسد.
ر.ک: یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید آیتالله حاج شیخ حسین غفاری، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1380
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان کرمان، کتاب 3 صفحه 348