برگ بازجویی رضیه آیت الله شیرازی1
برگ بازجویی رضیه آیت الله شیرازی1
متن سند:
س ـ هویت خود را بنویسید.ج ـ نام ـ رضیه شهرت ـ آیت الله شیرازی فرزند سیدعبدالمطلب شماره شناسنامه 37401 صادره از کنسولگری بغداد ـ متولد 1330 محل تولد سامره ـ مجرد ـ شغل ـ دانشجوی رشته فیزیک دانشگاه تهران سال اول شبانه ـ مسلمان ـ شیعه اثنی عشری تبعه دولت شاهنشاهی ـ ایران ـ ساکن خیابان فرح آباد ژاله ـ خیابان کوکاکولا (شاه اسماعیل) کوچه سایه پلاک (1) منزل آیت الله شیرازی شیرازی س ـ آیا تاکنون از طرف مراجع نظامی ـ قضائی ـ امنیتی احضار و یا بازداشت شده اید در صورت مثبت علت و تاریخ آن را ذکر نمائید.
ج ـ خیر تاکنون از طرف مراجع نظامی ـ قضائی ـ امنیتی احضار و یا بازداشت نشده ام.
شیرازی س ـ در کدام یک از احزاب و دستجات مضره سیاسی و هیئتها و مجامع مذهبی و جلسات زنانه شرکت و فعالیت دارید.
ج ـ در هیچیک از مراکز فوق شرکت و عضویت و فعالیت نداشته و ندارم شیرازی س ـ اقوام و دوستان نزدیک خود را با ذکر اسامی و شغل معرفی نمائید.
ج ـ پدر ـ سیدعبدالمطلب آیت الله شیرازی.
شغل روحانی و خوشنویس.
برادرها.
اـ عباس ـ شغل دبیر 2ـ محمد مهدی ـ شغل استاد دانشگاه ملی تهران 3ـ حمزه ـ شغل کارگر چاپخانه 4ـ سیداحمد شغل افسر وظیفه در اصفهان 5ـ سیدمرتضی ـ کارمند ذوب آهن رشت (در لوشان) کارخانه سنگرود.
خواهرها.
1ـ عزت شاه آبادی همسر مهدی شاه آبادی 2ـ بدری آیت الله شیرازی ـ شغل ـ معلم در قم 3ـ زکیه آیت الله شیرازی ـ شغل دانشجوی سال اول مدرسه عالی پارس رشته فیزیک.
عموها ـ 1ـ باقر 2ـ صادق 3ـ احمد.
که هر سه نفر در عراق بسر می برند.
دوستان 1ـ آذر ـ برخورداری همکلاس من می باشد و طاهره نخعی ـ شغل دانشجوی سال اول فیزیک دانشگاه تهران شیرازی س ـ تاکنون به کدامیک از کشورهای خارج مسافرت و یا در آنجا اقامت داشته اید و کدامیک از اقوام شما در خارج از کشور بسر می برند.
ج ـ در مدت یک ماه برای زیارت و دیدن اقوام و آشنایان به اتفاق مادر و پدر خود به عراق مسافرت کردیم.
پدربزرگم و مادربزرگم و عمه ام در سامره زندگی می کنند به اتفاق عمو بزرگم صادق و احمد شیرازی س ـ به شوهرخواهر خود مهدی شاه آبادی چه اعلامیه ای داده اید و از کجا آن را بدست آورده و یا از چه کسی دریافت نموده اید و موضوع اعلامیه در چه زمینه ای بوده در این مورد دقیقا توضیح دهید البته با ذکر جزئیات.
ج ـ در حدود یک ماه پیش موقعی که به زیرزمین رشته فیزیک رسیدم بر طبق معمول زیرا در ورود به دانشگاه به زیرزمین می رفتم برای گذاشتن کتابهای اضافی و چادر و به مناسبت پوشیدگی که کسی مرا نبیند برای روسری سر کردن ـ موقعی که به زیرزمین رسیدم به اندازه 10 قدم که وارد شدم طرف چپ روی زمین پهلوی دیوار ورقی را دیدم که با ماژیک قرمز حاشیه نویسی شده بود نظرم را جلب کرد و برداشتم چون امتحان داشتم رفتم فرصت خواندن را نداشتم بعد از امتحان تصمیم مراجعت را کردم [گرفتم] در راه گفتم سری به خواهرم بزنم شوهرخواهرم را دیدم به او گفتم این چیست؟ در دانشگاه پیدا کردم گفت دست نزن این را دست هر کس ببینند می گیرند.
هر وقت از این خبرها دیدی برندار و من آن را دادم به او شیرازی موقعی که به [زیر]زمین مراجعت نمودم تا چادرم را برداشته و به منزل بروم مفاد اعلامیه را سطحی خواندم و خیلی نفهمیدم و فقط چیزی که نظرم را جلب کرد و در آن مربوط به فرار شخصی به نام اشرف دهقان بود که جزئیات فرار را در آن منعکس کرده بودند ـ و بعد از آن به منزل شوهرخواهر خود مراجعه و در مورد پیدا کردن اعلامیه مزبور و مفاد آن با شوهر خواهرم مهدی شاه آبادی صحبت کرده که ایشان گفتند که هروقت از این چیزها دیدی برندار زیرا دست هر کس ببینند او را می گیرند و من اعلامیه را به او دادم شیرازی س ـ اظهارات خود را چگونه گواهی می کنید.
ج ـ اظهارات خود را به وسیله امضاء گواهی می کنم شیرازی