صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: فعالیت‌های سیاسی دکتر علی امینی

تاریخ سند: 27 آذر 1337


موضوع: فعالیت‌های سیاسی دکتر علی امینی


متن سند:

شماره: 2 /3 /4248 تاریخ:27 /9 /1337
موضوع: فعالیت‌های سیاسی دکتر علی امینی

اطلاعات مکتسبه از دوستان آقای دکتر علی امینی حاکی است که مشارالیه کماکان برای احراز مقام نخست‌وزیری مشغول فعالیت می‌باشد و اعضاء سابق جمعیت آزادی نیز که دکتر شاهکار1 و مهندس جفرودی2 نمایندگان مجلس شورای ملی در بین آنها بوده‌اند، در مجلس شورای ملی برای جلب نظر عده‌ای از نمایندگان منفرد و نمایندگان مخالف دولت به طرفداری از دکتر امینی به فعالیت پرداخته‌اند.
مقامات آمریکایی نیز که از تشکیل دو حزب ملیون و مردم به رهبری آقایان دکتر اقبال و علم ناراضی و آنان را به جانبداری از سیاست انگلستان و اطاعت محض از مقام شامخ سلطنت تشخیص داده‌اند و در واقع دو حزب مذکور را حزب واقعی و مورد علاقه نمی‌دانند، برای تشکیل یک حزب و جمعیت سوم به رهبری دکتر علی امینی به فعالیت پرداخته و حتی این موضوع توسط آقای علی اصغر حکمت3 سفیرکبیر ایران در آمریکا، به شرفعرض ملوکانه رسیده و به دولت هم توصیه شده است و در حال حاضر دوستان دکتر امینی در وزارت دادگستری مشغول تهیه مرامنامه حزب که تقریباً همان مرامنامه جمعیت‌ آزادی[است]،پرداخته‌اند. یکی از اعضاء سابق جمعیت‌ آزادی و دوستان دکتر علی امینی گفته سعی می‌شود حزب به صورتی درآید که شرکت و فعالیت قضات دادگستری در آن منع قانونی نداشته باشد، زیرا آقای دکتر علی امینی بیش از هر طبقه دیگر، به قضات دادگستری معتقد و امیدوار است.
شخص دیگری از قول دکتر ارسنجانی گفته آقای دکتر امینی به موفقیت4 خود کمال اطمینان را دارد، بالاخص اینکه اللهیار صالح با نظر و صلاحدید مقامات آمریکایی، برای توجیه‌نمودن فعالیت افراد وابسته به جبهه ملی به نفع دکتر علی امینی دست به ‌کار ‌شده است.
یکی از بستگان اللهیار صالح گفته مقامات آمریکایی در حال حاضر آقای دکتر علی امینی را برای احراز کرسی نخست‌وزیری مناسب‌تر می‌دانند و اظهار کرده‌اند که زمامداری دکتر امینی، مردم واقعی و اصلاح‌طلب را یک قدم جلو می‌راند. از طرفی چون دکتر امینی بین قضات دادگستری به مردانگی و شجاعت و صحت عمل معروف و در وزارت دارایی نیز طرفداران زیادی دارد، لذا مرتباً عده زیادی از قضات دیوان عالی کشور به ملاقات مشارالیه رفته و برای طرفداری از نامبرده اظهار آمادگی می‌نمایند.
در مجلس سنا و شورای ملی نیز عده زیادی از نمایندگان که با دولت آقای دکتر اقبال نظر موافقی ندارند، زمینه را برای زمامداری دکتر امینی آماده می‌سازند و ابتدا برای ساقط نمودن دولت آقای دکتر اقبال، مشغول طرح‌ریزی هستند. برای همین منظور نمایندگان فراکسیون مردم به طور انفرادی و در ظاهر بدون مشورت با کارگردانان حزبی در مجلس مطالبی را علیه دولت عنوان می‌کنند.
اصل در الف م . 335 دکترعلی امینی
به پرونده اللهیار صالح ص . الف . 53 ضمیمه و بایگانی شود. رحیمی 28 /11 /37

توضیحات سند:

1. محمد شاهکاری(آل آقا)، فرزند نورالدین در سال 1287ش در تهران به دنیا آمد. در سال 1311 از مدرسه سیاسی لیسانس گرفت و برای ادامه تحصیل راهی اروپا شد. وی در پاریس موفق به اخذ درجه دکتری شد و در سال 1317 به استخدام دادگستری درآمد. از جمله مشاغل وی می‌توان به: وکیل دادگستری، معاون بانک صنعتی و نماینده دوره‌های 18 و 19 مجلس شورای ملی از تهران اشاره کرد. وى عضو کلوپ عصر، و از دوستان نزدیک دکتر منوچهر اقبال، جمال امامی و سید ضیاءالدین طباطبایی بود. شاهکار عضو حزب میلیون و عضو انجمن ایرانى حقوق بین‌المللى بود و همسر فرانسوی داشت. وی که شغل وکالت داشت، تألیفاتى نیز در علم جزا دارد. ساواک وی را اهل زد و بند و دسته‌بندى معرفی کرده است. اسناد ساواک . پرونده انفرادی
2. کاظم جفرودی‌ فرزند تقی‌ در سال 1293 ش در رشت به دنیا آمد. پدرش دلال بود و در تجارت چوب فعالیت می‌کرد. مشارالیه از دبیرستان شاهپور رشت دیپلم گرفت و در سال 1311ش با بورس دولتی‌ برای‌ ادامه تحصیل به فرانسه رفت و در رشته ریاضی‌ و مهندسی‌ ساختمان ( راه و پل) تحصیل کرد و پس از 6 سال به ایران بازگشت. در سوابق وی‌ آمده است: «در هنگام تحصیل در پاریس، ضمن پیسی که نوشته بود، گربه فرانسوی‌ را با گربه ایرانی‌ مقایسه کرده که این پیس، در یکی‌ از تأترهای‌ پاریس اجرا شده بوده، به همین علت در موقع مراجعت به ایران دستگیر و مدتی‌ زندانی بود و پس از آزادی،‌ به دستور رضاشاه، با وجود داشتن دکترا در رشته راه و پل، سرباز عادی‌ شد و با همین لباس در دانشکده فنی‌تحصیل می‌کرد.»
کاظم جفرودی‌ که در سال 1320ش با سمت استادیاری‌ به استخدام دانشکده فنی‌ درآمده بود، ضمن عضویت در حزب مردم، در دوره 17 مجلس شورای‌ ملی‌ کاندید شهرستان رشت شد و با حمایت دادور ( شهردار رشت) به نمایندگی‌ رسید و پس از آن نیز در دوره‌های 18 ، 19 و 20 نیز، کرسی‌ نمایندگی‌ مجلس را حفظ کرد. او که علاوه بر استادی‌ دانشگاه تهران، در فعالیت‌های مقاطعه‌کاری‌، ضمن تأسیس شرکت ساختمانی‌ مثلث، با قباد ظفر و صادق صادق، در اغلب مقاطعه‌کاری‌‌های دولتی شرکت داشت، در دوران نمایندگی‌ مجلس چنین معرفی‌ شد:
«به شهرت علاقمند است. شخصی‌ است باهوش، فعال و رفیق باز، به پول علاقمند است. درب منزل جفرودی‌ همیشه به روی‌ گیلانی‌های مقیم تهران باز است و نامبرده با علاقمندی‌ و دلسوزی‌ کامل نسبت به حل و فصل مشکلات مراجعین اقدام می‌‌نماید.»
مشارالیه در دوره هفدهم مجلس، نطقی‌ علیه انگلستان ایراد و در گزارشی،‌ به عنوان فردی‌ که در نخست‌وزیری ‌حسنعلی‌ منصور نقش مؤثر داشته، معرفی‌ گردید و در سال 1345ش چنین ارزیابی‌ شد: «مهندس جفرودی‌ اصولاً آدم مرموز و بازیگری‌ است. این شخص در سال 1317ش از فرانسه به ایران آمد، به علت داشتن همکاری‌ با یک روزنامه‌نویس کمونیست فرانسوی‌ و نشر بعضی‌ مطالب ضد ایرانی‌، بخصوص اینکه از راه روسیه و باکو با کشتی‌ وارد بندر پهلوی‌ شده، همان لحظه اول، از طرف شهربانی‌ وقت دستگیر و مدت یکسال و نیم زندانی‌ گردید، لکن سپس، سیاست انگلیسی‌ را پیشه خود کرد و با قوام السلطنه و رشیدیان‌ها وارد همکاری‌ شد و با مرحوم منصور مانند برادر بود و سابقاً شب‌های جمعه در منزل جفرودی‌ واقع در خیابان پهلوی‌ جنب کلانتری‌ یک آقایان: منصور، هویدا، مهندس اصفیا، مهندس شریف امامی‌، مهندس ریاضی‌، مهندس سعید، خسرو هدایت دوره داشته‌اند و چون مشارالیه دارای‌ شغل اداری‌ نمی‌ باشد، او را مقاطعه‌کار و استاد می‌شناسند. آقای‌ جفرودی‌ به علت همکاری‌ با امریکائی‌‌های مقیم تهران و امریکا و راهنمائی‌های‌ منصور و انجام رل واسطه، کمک شایانی‌ به منصور کرده و شاید حق پست نخست‌وزیری‌ به گردنش دارد و هم اکنون نیز با آقای‌ هویدا ارتباط دارد.
کاظم جفرودی‌ که فردی‌ بسیار رفیق باز بود، در سال 1347ش به عنوان سناتور انتصابی‌ به مجلس سنا راه یافت و در همان سال، پس از یک سلسله درگیری‌‌های درون حزبی‌، به عنوان معاون دبیرکل حزب مردم انتخاب شد.
او که دبیر سندیکاهای‌ شرکت‌های ساختمانی‌ تهران نیز بود، پس از تشکیل حزب رستاخیز ،‌ به آن حزب پیوست. کاظم جفرودی‌ نیز مانند دیگر حکومتگران ایران، از اعضای‌ شبکه فراماسونری‌ جهانی بود و در لژهای مختلفی از جمله لژ فارابی و لژ امیرکبیر عضویت داشت. جفرودی در سال 1389 در پاریس از دنیا رفت و در همانجا به خاک سپرده شد.
اسناد ساواک . پرونده انفرادی . اسناد فراماسونری در ایران . جلد 2‌
3. على‌اصغر حکمت، فرزند میرزا احمدعلى مستوفى (حشمت‌الملک) در سال 1272ﻫ در شیراز متولد شد. تحصیلات علوم قدیمه را در مدرسه منصوریه شیراز گذراند و سپس به تهران آمد و فقه و فلسفه را نزد مرحوم میرزا طاهر تنکابنى فرا گرفت، سپس به مدرسه آمریکائى تهران رفت و از آن مدرسه موفق به اخذ دانشنامه متوسطه شد. حکمت در سال 1297 ش به خدمت وزارت معادن در آمد و عهده‌دار ریاست کارگزینى و بازرسى شد. در سال 1304 به نمایندگى مجلس مؤسسان از طرف مردم جهرم برگزیده شد. پس از آن به مساعدت على‌اکبر داور به وزارت عدلیه منتقل شد و از طرف او براى ادامه تحصیل به فرانسه و انگلستان رفت و از دانشکده ادبیات پاریس در سال 1311 موفق به اخذ لیسانس شد. در کابینه محمدعلى فروغى در 26 شهریور 1312 به سمت کفالت وزارت معارف انتخاب شد و در سال 1313 به سمت وزیر آن وزارتخانه معرفى گردید. در کابینه اول و دوم محمود جم نیز همچنان این وزارتخانه را به عهده داشت. روز 23 تیر 1317 مورد غضب رضاشاه واقع و از کار برکنار شد. علت این غضب و برکنارى مخابره تلگراف به وزیر کشور فرانسه بدون جلب نظر رضاشاه بود. پس از چند ماه خانه‌نشینى مجددا به دربار احضار شد و پست وزارت کشور در کابینه متین دفترى در بهمن 1318 به او واگذار شد. حکمت ضمن عهده‌دار بودن شغل وزارت از سال 1314 تا 1317 ریاست دانشگاه تهران را نیز عهده‌دار بود. پس از شهریور 1320 در دولت محمدعلى فروغى مدتى وزیر بهدارى بود و پس از آن در 28 بهمن 1321 در کابینه على سهیلى وزیر دادگسترى و در 28 خرداد 1326 در کابینه محمد ساعد ابتدا وزیر امورخارجه و سپس وزیر مشاور گردید. حکمت از سال 1332 تا 1336 سفیر ایران در دهلى بود. در کابینه منوچهر اقبال از 20 اردیبهشت 1337 تا 22 خرداد 1338 مجددا عهده‌دار پست وزارت خارجه شد و سرانجام در اوایل شهریور 1359 در تهران درگذشت. او نیز مانند بسیارى از اعضاى هیئت دولت رژیم شاه عضو لژ فراماسونرى بود.
مشارالیه از سال 1342 به بعد (تا اواخر عمر رژیم پهلوى) همواره در خدمت رژیم بود و با عناصر و اعضاى دستگاه سلطنت مانند فرح پهلوى، اسدالله‌ علم، امیرعباس هویدا و ... مکاتباتى داشته و به مناسبت جشن‌هاى 2500 ساله شاهنشاهى و صدمین زادروز رضاشاه سکه‌هاى طلا دریافت داشته است ـ در سال 1320 روحانیون مجلس صلاحیت وى را رد و او را به علت تأسیس پیشاهنگى و کلیمى بودن اجدادش هو کردند. حکمت در شهریور 1359 درگذشت.
4. در اصل: موقعیت

منبع:

کتاب اللهیار صالح به روایت اسناد ساواک-جلد اول صفحه 130

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.