صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 12 آبان 1341


متن سند:

شماره : 3162 /321 از ساعت 18 روز پنجشنبه 10 /8 /41 جلسه هفتگی مسجد هدایت با شرکت عده ای در حدود 400 نفر که اکثرا از اعضای نهضت آزادی ایران و جمعیت های اسلامی وابسته به نهضت و اصناف و کسبه مصدقی بازار و دانشجو بودند تشکیل گردید.
ابتدا نماز جماعت مغرب و عشاء به پیشنمازی آیت الله سیدمحمود طالقانی برگزار شد و سپس تلاوت کلام اللّه مجید وسیله یکی از دانشجویان آغاز و ضمن قرائت قرآن بین سیدمحمود طالقانی و دکتر عباس شیبانی عضو نهضت آزادی ایران مذاکراتی خصوصی انجام گرفت و سپس سیدمحمود طالقانی منبر رفت و سخنرانی خود را به شرح زیر آغاز نمود (قبلاً از قوم بنی اسرائیل و حضرت موسی برای شما مطالبی گفته ام و امشب می خواهم از محیط سالم و ناسالم شمه ای بیان دارم.
محیط سالم اشخاص باشرف و باوجدان و ناموس پرست و باغیرت تحویل جامعه می دهند ولی محیط ناسالم اشخاص بی وجدان و دورو بی غیرت به بار می آورد که همه چیز را زیرپا می گذارند) ناطق سپس اشاره به جریان محاکمه سارقین مسلح بانک صادرات و اظهارات متهمین این جلسه نموده و نتیجه گرفت که محیط ناسالم بوده که چنین دزدان و جانی هایی به بار آورده است) پس از آن اضافه نمود (مثل حالا که یک عده زمامدار می شوند و عده ای وکیل و رئیس را عوض می کنند در حالیکه همانهایی که اخیرا تعویض گردیده اند تا چند روز پیش دزدها را محاکمه می کردند ولی امروز دزدها فائق شده و قضات درست و پاکدامن را به محاکمه دعوت نموده اند این وضع خجالت آور است و مایه آبروریزی است.
پس آن مردک پفیوز که آمده بود از من می پرسید که تقسیم اراضی1 در شرع مجاز است یا نه آخر من به این کارها چکار دارم من آن قدر این طرف و آن طرف گرفتار شده ام که دیگر آلت دست اشخاص نمی شوم به من چه که می خواهند املاک شما را بگیرند تمام فسادها و جنایت ها زیر سر رجال و ملاکین است مگر همین ملاکین نیستند که در املاک خود دکان های مشروب فروشی باز می کنند آنها کدام حمایت را از فقرا نموده اند؟ و کجا به یاری علماء برخواسته اند؟ و کی برای ساختمان مسجدی پیش قدم شده اند؟ مثل این بابا صاحب سینمای جنب مسجد که از دعای همین چند نفر مسجدی هر کس که این سینما را اجاره می کند می میرد و یاور شکست می شود.
حالا صاحب همین سینما که شخص سیدی هم هست قصد تجاوز به دیوار این مسجد را دارد که ما هم به دادگستری شکایت کردیم و از آنجا نوشته اند که مزاحم مسجد نشوند آخر این مسجد مال شما و خانه خداست بروید به رئیس کلانتری که یک مرد خوبی است بگوئید که می خواهند به خانه خدا تجاوز کنند تا بیایند و مانع شوند والا ممکن است همین امشب بیایند و این آهن ها را در حریم مسجد سوار کنند) پس از ختم بیانات ناطق جلسه در ساعت 20 خاتمه یافت.
ریاست بخش بایگانی در پرونده مسجد هدایت بایگانی شود محترما به عرض ریاست کل می رساند 12 /8 /41

توضیحات سند:

1ـ در اوایل قرن حاضر، قسمت عمده جمعیت ایران را، روستائیان تشکیل می دادند که اکثرشان زندگی عشایری داشتند.
حدود 25% جمعیت کل کشور، عشایر بودند.
در اوایل نهضت مشروطه، جمعیت ایران، 10 میلیون نفر بود که 20% آن در شهرها بود.
به دلیل سیاستهای نادرست و استعماری حکومت پهلوی، روستا بتدریج نابود و شهرها مملو از جمیعت و سیر مهاجرت تصاعدی داشت.
به طوری که در سال 1357، جمعیت شهرنشین ایران با افزایش نسبت به جمعیت روستا،به بیست میلیون نفر رسید.
وضع زندگی روستائیان، در مقایسه با شهرنشینان، بسیار نامطلوب بود و تضاد چشمگیری میان آنها وجود داشت.
خانه های روستائیان از خشت و گل بود.
بنا بر سرشماری سال 1300 ش.
، 65000 روستا، بیش از 250 سکنه داشت و این، نشان دهنده پراکنده ترین جمعیت دنیاست.
عقب ماندگی، محرومیت، مظالم فئودالها، ظلم و ستم ماموران نظامی دولت، نبودن امکانات آموزشی که در سال 1353 تنها 39% از کودکان روستائی در سن مدرسه، از آموزش دولتی بهره مند بودند، در حالی که فرزندان شهری، بیش از 90% امکانات اوّلیه آموزشی را داشتند...
تا اوایل دهه 1340، ایران، عمدتا از نظر تهیه مواد غذائی،خودکفا بود و حتی می توانست کمبود ارز خارجی را هم با صدور پنبه، میوه، خشکبار تامین کند.
ولی دیری نپایید که در پی اجرای اصلاحات ارضی شاه ـ که به دست دولت آمریکا، در زمان جان اف کندی، طرح ریزی شده بود ایران را از نظر مواد غذائی به خارج وابسته نمود.
شاه، در سال 1341 در اجرای سیاست استعماری و امپریالیستی دولت آمریکا، کشاورزی ایران را نابود کرد و صنایع مونتاژ و وابسته را جایگزین آن ساخت.
در سال 1352، درآمد نفتی ایران بسرعت رو به افزایش بود و تنها 8%از درآمد ملّی، به سرمایه گذاری در کشاورزی اختصاص داشت.
پس از اصلاحات ارضی شاه و نابودی کشاورزی و توسعه شهرنشینی، رشد مصرف گرایی، فقر شدید در روستا، روستائیان، برای ساختن شغلهای مناسب به شهرها هجوم آوردند و طبقه کارگر روزمزد شهری به وجود آمد.
حاشیه نشینی شهری «حلبی آباد»ها آغاز گشت.
از سوی دیگر، کاخ سازی، ویلاسازی، زندگی مجلل و اشرافی در میان درباریان، سرمایه داران، وابستگان به شرکتهای خارجی، گسترش یافت.
از سوی دیگر، تورم سرسام آور، مغلوب هزینه ها می شد.
امام خمینی، در همان زمان فرمودند : «اینها به اسم اصلاح ارضی، زراعت ایران را به باد دادند.
یعنی دهقان و رعیت را بیچاره کردند که دیگر نتوانستند اینها بمانند در مزرعه های خودشان.
از آنجا کوچ کردند و آمدند به تهران و اطراف شهر تهران که به وضع بدی زندگی می کنند.
به وضعهای بسیار اسفناکی، اصلاحات ارضی به امر دولت امریکا بود برای این که بازار درست کنند که چیزهای آنها به فروش برود؛ یعنی زراعتها به هم بخورد؛ ما محتاج شویم.
اصلاحات ارضی یعنی بازار درست کردن برای آمریکا و اذناب امریکا؛ ما بازار مصرفیم...
اصلاحات ارضی شده است، گندمها دیگر توی دریا ریخته نمی شود.
گندمها را می دهد و پول می گیرند.
این اصلاحات ارضی، از بزرگ ترین خیانتهائیست بر این مملکت که زراعت مملکت را بکلی از بین بردید و دهقانهای بیچاره را همچو کردند که هجوم آورند به شهرستانها؟! تهران الان پر است از این دهقانهای بیچاره ای که از اطراف آمدند توی این زاغه ها و توی این چادرها و توی این کثافت کاریها، بیچاره ها دارند زندگی می کنند، با عائله در زمستان سخت.
اینها خیانت به یک مملکت نیست؟ خیانت کردی، وقتی خیانت کردی، دیگر سلطان نیستی.
سلطان اگر خائن باشد، سلطان نیست.
(صحیفه نور، ج 2، ص 5 همان مأخذ ص 25) و (فرهنگ واژه های انقلاب، جلال الدین فارسی، تهران، ص 96)

منبع:

کتاب آیت‌الله سید محمود طالقانی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 272

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.