تاریخ سند: 6 آذر 1357
[گزارش]
متن سند:
بطوریکه استحضار دارند روز 5 /9 /57 حدود 200 هزار نفر از طبقات مختلف
ضمن حمل پلاکارد و شعارهای اسلامی که بعضی از آنها بر خلاف مصالح امنیت
ملی بوده در خیابانهای مرکزی شهر مشهد مبادرت براه پیمائی نموده و فرزندان
آیت اله قمی و شیرازی و جمع کثیری از روحانیون در پیشاپیش جمعیت حرکت
میکردند و بعضی از روحانیون نیز مانند صفائی.
شیخ حسین عمادی و چندین نفر
افراد ناشناس و طلاب ضمن دادن شعار به کد 66 نیز اهانت نمودند و تمام
تابلوهای خیابان پهلوی و خیابان ششم بهمن را محو و بجای آن خیابان خمینی و
خیابان 17 شهریور نوشتند
و در روی اکثر دیوارها و
تابلوهای راهنمائی و
رانندگی نیز در خیابانهای
مختلف شهر مشهد
شعارهای مضره نوشته شده
است.
مأمورین فرمانداری
نظامی نیز مسیر حرکت
راه پیمایان را تخلیه و مردم
آزادانه مبادرت بتظاهرات
نموده و هر چه خواستند و
توانستند گفتند و در جلو
موزه نیز عباس واعظ
طبسی و هاشمی نژاد
سخنرانی کردند و افرادی از
خود تظاهر کنندگان از
تظاهرات فیلم برداری و
عکسبرداری میکردند و در
سطح شهر و در طول خط سیر تظاهر کنندگان وسیله رادیو روی موج FM که قبلاً
تعیین شده بود سخنرانی و شعارهای تظاهرکنندگان را ضبط میکردند.
با اعلام
مراتب فوق مشاهده تظاهرات روز 5 /9 /57 مشهد باعث ناراحتی افراد
شاهدوست و میهن پرست شده و از وضع موجود شدیدا اظهار نگرانی و ناراحتی
میکردند و افرادی که برژیم شاهنشاهی وفادار هستند با مشاهده چنین تظاهرات
و عقب نشینی نیروهای انتظامی دچار تزلزل روحی گردیده اند.
مراتب جهت هر
گونه اقدام مقتضی اعلام میگردد.
1
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت خراسان ـ شیخان
توضیحات سند:
1ـ شیخان رئیس ساواک
خراسان درباره دیگر
شهرهای این استان هم نوشت
که «از صبح روز جاری
(5 /9 /57) حدود 90 در صد
مغازه های شهرهای بیرجند،
نیشابور، سبزوار، گناباد
تعطیل بود و در تربت حیدریه
حدود دو هزار نفر در مسجد
جامع اجتماع و قصد
تظاهرات داشتند که از
اجتماع آنان جلوگیری گردید
و در سبزوار نیز عده ای قصد
راه پیمائی داشتند که از
حرکت آنان جلوگیری شد.
حدود 400 نفر از طلاب به
منظور تبلیغات به دهات
سبزوار اعزام شدند تا به نحو
مقتضی روستاییان را علیه
دولت بد بین نمایند.
از صبح
روز جاری تمام مغازه های
شهر مشهد بسته بود و ادارات
دولتی به حالت نیمه تعطیل
در آمده بود.
» (پرونده
69290، ج 3)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک - کتاب 17 صفحه 253