معرفی
متن سند:
گزارش
از: ۳۰۴ تاریخ: ۱۵/۴/۴۶
معرفی
محترماً به استحضار میرساند:
منظور:
۱- معرفی کسانی که از ایل بختیاری با بهرام مکاتبه و علاقمندی خاصی به وی دارند.
۲- نحوه ارتباط مری لیلی قراگوزلو با بهرام.
٣- کسب اجازه شرفیابی مجدد به حضور تیمسار ریاست معظم جهت سطان مراد بختیار.
خلاصه سابقه:
۱- در اجرای اوامر صادر در حال حاضر ساواکهای (۱- خوزستان ۲- چهارمحال و بختیاری ۳- اصفهان ۴- کهکیلویه ۵ -شیراز ۶- تهران روی این هدف بهرام) فعالیت مینمایند و تا کنون ۳۱ نفر در مناطق مختلف استان خوزستان و تعداد ۱۴۵ نفر از طوایف بختیاری مقیم چهارمحال و بختیاری و ۳۶ نفر در حوزه استحفاظی ساواک اصفهان و ۸۹ نفر در استان مرکز شناسائی کامل شدهاند که اسامی آنها به پیوست میباشد. در ضمن برای ساواک روشن گردیده است که بهرام مشغول فعالیتهای پنهانی میباشد.
۲- بانو مری لیلی قراگوزلو:
نامبرده فوق مدت چهار سال کارمند دولت بوده و در بدو استخدام در سازمان برنامه شعبه عشایری انجام وظیفه مینموده ولی پس از تأسیس وزارت آبادانی و مسکن شعبه عشایری با کارمندانش به اداره مزبور منتقل گردیده.
به موازات اقداماتی که درباره بهرام و ایادی مشارالیه بعمل میآید اطلاعیهای از ساواک چهارمحال و بختیاری واصل گردید که بانوی مزبور با جعفرقلی رستمی یکی از کلانتران ایل بزرگ و با نفوذ زراسوند که از طرفداران بهرام است ارتباط دارد.
ضمناً ساواک چهارمحال در تاریخ ۱۸/۴/۴۵ نامهای ارسال و طی آن چنین نوشته:
"خانم قراگوزلو عدهای از سران عشایر را در اختیار دارد که ظاهراً به منظور اخذ بیگاری برای ساختن جاده فرعی ماهیانه مبلغ۵۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ ریال به آنها پرداخت مینماید و با اینکه این افراد کوچکترین عملی انجام نمیدهند به طور مستمری حقوق دریافت میدارند (کلیه اشخاص که شناسایی شدهاند از طرفداران و حقوق بگیران بهرام میباشند.)"
اقدامات انجام شده:
در مورد تماس بانو قراگوزلو با کلانتران ایل بختیاری که در فوق به عرض رسید غیر محسوس از وی سئوال گردید که چرا از وجود آنها استفاده مینماید نامبرده اظهار داشت من مجبورم برای پیشرفت کارهای عمرانی در مناطق عشایری از وجود کلانتران استفاده نمایم برای اینکه عشایر از آنها حرف شنوائی دارند و برای بیگاری از قبیل جاده سازی و غیره از وجود آنها بدون پرداخت پول استفاده نمایم. نامبرده در تاریخ ۱۷/۱/۴۶ به خدمتش در وزارت آبادانی و مسکن خاتمه داده شد و در حال حاضر در اطراف تهران مشغول کار آزاد (دامپروری) میباشد و آدرس محل کارش خیابان شاهرضا روبروی خیابان خارک پلاک ۱۵۶ گروه ۱ و ۳ میباشد.
۳- سلطانمراد بختیار: مشارالیه نوه عموی بهرام و رئیس کارخانه قند اصفهان میباشد که طبق اطلاع موثق در تاریخهای ۲۵/۵/۴۴ و ۵/۱۱/۴۴ و ۱۱/۶/۴۴ نزد بهرام بوده است و بنا به اظهار خودش همه ساله به اروپا میرود. همان طوری که خاطر عالی مستحضر است نامبرده در تاریخ ۹/۱۲/۴۵ به حضور تیمسار ریاست ساواک شرفیاب شد و توضیحات لازم را به عرض رسانید و پس از شرفیابی در تاریخ ۸/۱/۴۶ از تهران مستقیماً بفرانسه و از آنجا عازم لندن شده و با وجود اینکه بهرام خواستار ملاقات با وی گردیده ولی نامبرده بنحو غیر مستقیم از تماس با سوژه امتناع نموده است. این گزارش نیز به عرض رسید و از طرف این اداره کل پیشنهاد شد که ساواک اصفهان شخص منظور را به طور تدریجی آماده همکاری نماید.
تیمسار ریاست معظم ساواک در مورد جلب همکاری وی با ساواک اصفهان موافقت فرمودند. در تاریخ ۱/۴/۴۶ ساواک اصفهان نتیجه ملاقات و مذاکرات مجدد رئیس مزبور را با سلطانمراد به مرکز ارسال نموده که به عرض رسیده است اینک نیز خلاصهای از مطالب آن را ذیلاً به عرض میرساند: از شما (رئیس ساواک اصفهان) خواهش میکنم شفاهاً به عرض تیمسار سپهبد نصیری برسانید که هر مأموریتی را شخصاً یا وسیله شما به اینجانب واگذار فرمایند با کمال میل انجام خواهم داد اگر چه این مأموریت مستلزم مسافرت یا مخاطراتی باشد زیرا اکنون تحت توجهات اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر من از یک زندگی بسیار عالی بهرمند میباشم و از طرفی در دوره ۱۹ مجلس شورای ملی بنده مورد عنایت و مرحمت شاهنشاه آریامهر واقع شدهام تقاضای شرفیابی مجدد به حضور تیمسار ریاست ساواک را نموده است.
نظریه: با عرض مراتب فوق و باتوجه به اظهارات سلطانمراد بختیار در صورتی که اجازه فرمایند مجدداً به وی اجازه شرفیابی داده شود و انگیزه او را از اینکه چنین مطالبی اظهار داشته جویا شدند. به طور قطع و یقین اظهار خواهد نمود که در نظر دارد با ساواک همکاری نماید که در اینحال تیمسار ریاست بنامبرده ابلاغ فرمایند که از این تاریخ به بعد با رئیس ساواک اصفهان تماس گرفته و اطلاعاتی را که دارد در اختیار ساواک بگذارد. در غیر این صورت به هر نحو که اتخاذ تصمیم فرمایند عمل گردد.
تهیه کننده – عبدالمجید ۱۵/۴/۴۶
رئیس بخش مستقل ۳۰۴ – برومند ۱۵/۴/۴۹
منبع:
کتاب
سپهبد تیمور بختیار به روایت اسناد ساواک، جلد اول، اولین رئیس ساواک صفحه 221